• 1404 پنج‌شنبه 15 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6059 -
  • 1404 دوشنبه 12 خرداد

«اعتماد» گزارش مي‌دهد

پامنبري‌ها روي ديوار سفارتخانه‌ها

بازداشت غلامرضا قاسميان در عربستان بار ديگر جرياني كه مشتاق تعطيلي سفارتخانه‌ها و تنش‌زايي در سياست خارجي هستند را مورد توجه قرار داد. «اعتماد» به بررسي اين جريان و انگيزه‌هاي آنها پرداخته است

سيما پروانه‌گهر

ماجراي بازداشت غلامرضا قاسميان، واعظ و خطيب پرحاشيه نزديك به جريان پايداري در عربستان بار ديگر توجه‌ها را به سمت جرياني كه قاسميان تنها يكي از چهره‌هاي آن است جلب كرد. جرياني كه در دو دهه گذشته با تنش‌زايي در روابط خارجي ايران و ديوارنوردي در سفارتخانه‌هاي انگليس و عربستان هزينه‌هاي بسياري براي سياست خارجي ملتهب كشور در دوره‌هاي مختلف ايجادكردند. اين اولين‌بار نيست كه نام غلامرضا قاسميان در ارتباط با وقايع جنجالي مربوط به روابط ايران و عربستان خبرساز مي‌شود. بر اساس بسياري از گزارش‌ها، قاسميان در وقايع حمله به سفارت عربستان در تهران (دي ۱۳۹۴) و پيش از آن سفارت بريتانيا (آذر ۱۳۹۰) نيز نقش تحريك‌كننده داشته است. جواد موگويي، مستندساز اصولگرا، پيشتر در دي‌ماه ۱۴۰۲ با انتشار جزيياتي، مدعي شده بود كه قاسميان در هر دو رويداد، از عوامل تحريك و سازماندهي حملات بوده؛ سرمنشأ اين دو حمله هياتي بود كه قاسميان در آنجا سخنراني كرده بود و فرمان صادر شده بود. اين ادعا توسط حسن آقاميري نيز تكرار شد. ادعاهايي كه قاسميان هرگز تكذيب نكرد و حالا با اين اقدام عجيب در عربستان مي‌توان اين ادعاها را مورد بازخواني قرار داد. ماجراي سفارت عربستان البته نام‌هاي ديگري نيز در دل خود دارد. تصاويري كه از ماجراي آن روز ثبت شده سوپرانقلابي‌هاي ديگري را نيز پاي ديوار سفارت عربستان نشان مي‌دهد كه بعدها در قالب مسوول وارد عرصه سياست‌ورزي شدند، ساده‌ترين نمونه‌اش علي فروغي كه حالا نامش آشنا در ساختار صداوسيما است. اين تجمع به نام اعتراض به اعدام «شيخ نمر» روحاني شيعه منتقد حاكميت عربستان بود اما در عمل توپ را به زمين دولت سعودي انداخت تا خود را از زير فشار افكار عمومي جهاني بيرون آورد. با اين هديه از جانب تندروها، دولت عربستان توانست اذهان را به سمت سفارت آسيب‌ديده‌اش ببرد تا اعدام شيخ نمر با شمشير، فاجعه منا در حج واجب آن سال و تعرض به دو نوجوان ايراني در فرودگاه جده را كمرنگ كند. مرحوم حسين اميرعبداللهيان در گفت‌وگويي با روزنامه شرق در دي ماه سال 1397 به تبعات ناشي از اين حمله اشاره و تاكيد مي‌كند كه «عربستان اقداماتي را از قبل شروع كرده بود كه به موضوع برجام برمي‌گشت. اگر بخواهم از مفهوم ساده‌اي استفاده كنم، بايد بگويم سعودي‌ها پس از توافق هسته‌اي به رفتاري رسيدند كه جنون‌آميز بود و هيچ عقلانيتي بر رفتار سياسي حاكمان سعودي حاكم نبود و اين رفتار ديوانه‌وار سعودي‌ها در قبال برجام آنها را به اين جمع‌بندي رسانده بود كه بايد مانع از اين شوند كه برجام در فضايي آرام اجرايي شود. 12دي دقيقا در آستانه ايامي است كه قرار بود اجراي برجام (27 دي) كليد بخورد.سعودي‌ها برنامه‌ريزي داشتند كه در آستانه اجراي اين مساله دردسري براي ايران ايجاد كنند.اطلاعات دقيقي به دست آورديم كه يكي از دلايل اعدام شيخ نمر اين بود كه سعودي‌ها به دنبال تنش‌آفريني در روابط منطقه‌اي ما بودند. اين را كاملا پيش‌بيني مي‌كرديم و در بحث‌هايمان در شوراي معاونان مطرح بود. اينكه چطور بايد با سعودي‌ها تعامل كنيم كه مجاب شوند توافق ما در برجام به منزله بي‌اعتنايي به همسايگان نخواهد بود؛ بلكه پس از برجام همسايگان مي‌توانند نفع بيشتري از ادامه همكاري و روابط سازنده با ايران داشته باشند» اميرعبداللهيان به عنوان ديپلماتي كه سال‌ها در حوزه عربي وزارت امور خارجه فعاليت كرده در اين گفت‌وگو مشخصا از برنامه‌ريزي ايران براي كنترل تنش با عربستان مي‌گويد. برنامه‌ريزي كه براي طيفي در داخل نه اهميتي داشته و نه چندان مطلوب است. بر اساس گزارش منتشر شده از جانب جواد موگويي پامنبري‌هاي قاسميان روز 12 دي ماه سال 1394 از هيات مسجد قدس راهي سفارت عربستان شدند. چند روز بعد هم رهبري در مورد اين حمله گفتند: «به ضرر كشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد». بعد از ماجراي حمله به سفارت عربستان بيش از اينكه نام قاسميان مورد توجه باشد نام حسن كردميهن مورد توجه قرار گرفت و ويس‌هاي ارسالي از او كه در آن زمان در روسيه بود بازنشر زيادي پيدا كرد. حالا اما مشخص است كه امثال كردميهن يا چهره‌هاي ديگر پاي ديوار سفارتخانه‌ها كه بعدها به هر نان و نوايي رسيدند تحت مديريت فكري جرياني هستند كه امثال قاسميان در آن خود را عالم مي‌خوانند. مهم‌تر از نام‌ها در اين جريان اما خط‌مشي و رويه و البته هزينه‌هايي است كه با اين رفتارها ساخته شده است. مورد بازداشت قاسميان يا حتي بازداشت چند سال گذشته رائفي‌پور در عربستان به دليل شناس بودن اين چهره‌ها خبرساز مي‌شود اما نبايد فراموش كرد كه اين جريان فكري با تبليغ و ترويج اين ديدگاه‌ها هزينه‌هاي مسكوت زيادي را ايجاد كرده‌اند. بخش مهم اين ماجرا كه نبايد مورد غفلت قرار بگيرد تبعات احتمالي ناشي از اين رفتارها است. با پيگيري وزارت امور خارجه و البته صداي واحد محكوم كردن رفتار او از جانب مسوولان، قاسميان به كشور بازگشت اما آيا هميشه ماجرا به همين شكل ختم مي‌شود؟! بر اساس شنيده‌هاي اعتماد همين سال گذشته در مراسم حج يك زائر ايراني ديگر به دليل رفتار‌هاي حاشيه‌ساز تحت تاثير اين جريان‌ها بازداشت شده و نزديك به يك سال نيز در عربستان در بازداشت به سر مي‌برده است و در نهايت با پيگيري دستگاه امور خارجه آزاد شده است. در كنار اين موضوع برخي رسانه‌هاي عربي در زمان بازداشت قاسميان اظهارات او را مستحق گردن زني خوانده بودند و خواستار اجراي چنين حكمي از جانب دولت سعودي شده بودند. در نتيجه وزارت امور خارجه كه وظيفه دفاع از حقوق اتباع را بر عهده دارد، ناچار شد براي آزادي شخصي تلاش كند كه با اظهاراتش به يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي ديپلماتيك ماه‌هاي اخير، يعني احياي رابطه با عربستان، لطمه زده است. عجيب‌تر اينكه قاسميان در بازگشت به كشور اظهارات خود را با ادبياتي تندتر تكرار كرد و حتي نقد نمايندگان مجلس اصولگراي دوازدهم را نيز برانگيخت. از ويدئويي كه از او در جمع كوچكي كه به استقبالش رفته بودند منتشر شده او با دفاع از رفتار حاشيه‌ساز خود مي‌گويد كه كارهاي ديپلماتيك براي ديپلمات‌ها و كارهاي علمايي براي علما و اضافه مي‌كند: «اگر عالمي حرفي بزند و روابط ديپلماتيك را به هم بريزد كه اين چه روابط ديپلماتيكي است؟» قاسميان در اين ويديو كه ميان استقبال‌كنندگانش گرفته اظهارات خود در عربستان را به پاي دادخواهي مردم غزه مي‌گذارد. اين در حالي است كه در ويديوي مذكور، قاسميان هيچ اشاره مستقيم و غيرمستقيمي به اين بحران نمي‌كند. صحبت او درباره «كاسبان و غاصبان قبله» است كه به تنظيمات كارخانه دوره بني‌اميه بازگشتند و مردم ايران هم نبايد فريب رفت‌وآمدهاي ديپلماتيك را بخورند. در يك دقيقه و ۳۹ ثانيه ويديويي كه قاسميان از خود ضبط كرده و بدون هرگونه تقطيع در فضاي مجازي موجود است، هيچ اشاره‌اي به غزه يا حتي اسراييل نمي‌شود. در حالي كه او در ويديويي كه بعد از ورود به تهران منتشر شد، صحبت‌هايش را در راستاي «نجات غزه» مي‌داند.

بازخواني ماجراي سفارت انگليس و موضع‌گيري رهبري

در آذر ۱۳۹۰ گروهي از دانشجويان بسيجي، در اعتراض به آنچه «عدم اجراي طرح مجلس در كاهش روابط با انگليس» مي‌خواندند، به سفارتخانه انگليس در تهران حمله كردند، پرچم اين كشور را پايين كشيدند، شيشه‌ها را شكستند، خودروها را آتش زدند، اموال سفارت از ميز و صندلي گرفته تا عكس‌ها و تابلوها را تخريب كردند، برخي از اموال را از سفارت خارج كردند و ۶ كارمند باغ سفارت بريتانيا در قلهك را به گروگان گرفتند. گروگان‌گيري چند ساعت بيشتر طول نكشيد، اما تبعات اين تندروی، همچنان دامن كشور را گرفته است. در سال ۹۹، احمد مازني، نماينده مجلس از خسارت ۲۷ ميليارد توماني به ايران به خاطر حمله نيرو‌هاي خودسر به سفارت انگليس خبر داد. مشابه اين رقم معادل ۱.۳ ميليون پوند از سوي دولت بريتانيا تاييد شده است. مجتبي اميني ارمكي، بازيگر فيلم «دلشكسته» بود كه تصويرش در جريان تعرض به اماكن ديپلماتيك انگلستان منتشر شد. او تا پايان دهه نود، به لطف تهيه‌كنندگي دو فصل از سريال «گاندو»، بازتاب دادن اظهارنظرهايش در توييتر و پيوستن به هيات‌مديره موسسه فرهنگي هنري انديشه شهيد آويني، توسط خبرگزاري‌هاي اصولگرا كمي شناخته‌تر شده بود كه در سال ۱۴۰۰ به رياست بخش فرهنگي ستاد ابراهيم رييسي، گماشته شد. طبق ادعاي مهدي تهراني، فرمانده بسيج دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس در سال ۹۰، وحيد شاكري، مديركل وقت امور رسانه‌هاي معاونت ارتباطات و اطلاع‌رساني دفتر رياست‌جمهوري (احمدي‌نژاد) و رييس ستاد انتخابات مشايي، هم در حمله به سفارت بريتانيا حضور فعال داشت. او بعدها همراه منصور واعظي به صداوسيما رفت. البته تهراني از حسين قدياني نيز به عنوان يكي از حاضران فعال در حمله به اين سفارت ياد مي‌كند. قدياني كه سال ۹۰ مسوول بسيج دانشجويي بود، كمي بعد به «معاونت علمي و پژوهشي بسيج» و بعدتر رياست سازمان «بسيج علمي پژوهشي و فناوري» گماشته شد. عليرضا زاكاني نيز در آذر ۱۳۹۰ در گفت‌وگويي حمله به سفارت انگليس را «خشم مقدس» توصيف و از آن حمايت كرد. اگرچه سال گذشته به عنوان كانديداي انتخابات رياست‌جمهوري در مناظره چهارم گفت كه بنده هيچ‌وقت در عمرم حمله به سفارت را تاييد نكرده‌ام. پايگاه خبري فرارو علاوه بر اين، در گزارشي مدعي شده است كه « زاكاني» در ارديبهشت ۱۳۹۰ هم يكي از سخنرانان متحصنان مقابل سفارت عربستان بوده و در سخنراني خود گفته است كه «نماد تام و تمام اسلام امريكايي در آل‌سعود امروز وجود دارد و آل‌سعود امروز در سراشيبي سقوط قرار گرفته است.» مهدي تهراني، فرمانده بسيج دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس در زمان بروز اين حادثه تاكيد كرده بود كه «در اين حمله نيروهاي بسيج دانشجويي تنها نبودند و بسياري از نهادهاي امنيتي، اطلاعاتي، سياسي و دولتي به‌طور مستقيم و غيرمستقيم نقش داشتند و اغلب جريانات سياسي به‌نوعي در ماجراي سفارت دخيل بودند».

او در ادامه به برخي از اين نهادها و اشخاص، از جمله «شهرداري تهران، اعضاي شوراي شهر تهران، برخي نمايندگان مجلس، پليس، بسيج و برخي كارمندان روزنامه ايران» اشاره كرد و از برخي نيز نام برد. به گفته فرمانده سابق بسيج تربيت مدرس، مرتضي طلايي، عضو وقت شوراي شهر تهران در زمان حمله همراه بولدوزر شهرداري مقابل باغ قلهك حضور داشت و اسماعيل كوثري، عليرضا زاكاني و حميد رسايي ازجمله نمايندگاني بودند كه او مدعي شد حاميان ماجرا بودند. نكته قابل توجه در اين بين حمايت حميد رسايي از قاسميان در شرايطي بود كه وزير امور خارجه به‌طور رسمي تاكيد كرده بود كه اجازه تنش زايي در روابط بين دو كشور را نمي‌دهد. با اين وجود حميد رسايي كه حالا نماينده تهران در مجلس دوازدهم نيز هست در اين باره نوشت: « عده‌اي انتقام مي‌گيرند چون قاسميان در انتخابات رياست‌جمهوري امسال اصلح را برخلاف آنها كس ديگري تشخيص داد. دسته ديگر تخريب مي‌كنند چون قاسميان يكي از الگوهاي منطقه‌اي آنان براي سازش را هدف قرار داده». اشاره رسايي مشخصا نشان مي‌دهد كه طيفي كه با اين دست از رفتارها و ايدئولوژي‌ها همراه و هماهنگ هستند نيروهاي نزديك به سعيد جليلي و حاميان او بودند اگرچه حتي همه حاميان جليلي نيز اين رويه را مورد حمايت و تاييد قرار ندادند.

 

علماي بي‌عمل و ضديت با ديپلماسي

فراموش نكنيم كه در ميانه ترور سيد رضي بود كه همين روحاني محفل با پامنبري‌هاي خود در ايتا « اف بر نيروهاي [...] » مي‌فرستادند كه شما «دل زدن تلاويو» را نداريد و تكرار ادبياتي از اين قبيل كه «فرمانده انقلابي بايستي بي‌سيم خاموش بزند به خط!» مكررا از چهره‌هاي اين جريان شنيده مي‌شد. همان‌گونه كه از اين يك نمونه اظهارات قاسميان روشن است، بازار تعيين استراتژي امنيت ملي و منطقه‌اي با ادبيات ديني و اجتهادي قرآني براي اين جريان هميشه گرم است. اجتهادهايي كه دوبار در طي بيش از يك دهه گذشته آزموده و همان پاي ديوار سفارت‌ها دفن شده است. عجيب‌تر اينكه جرياني باز هم اين رويه را در پيش مي‌گيرد كه ولايتمداري را خصلت انحصاري خود مي‌داند اما به تاكيد «كار غلطي بود» بي‌اعتنا و هميشه نقش‌هاي اول سناريوي تحميل جنگ كشور است. سناريو و نقشي كه مشخص نيست بر اساس منفعت است يا همان روايت عالمان بي‌عمل.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون