• 1404 چهارشنبه 14 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6059 -
  • 1404 دوشنبه 12 خرداد

هنر سازش با واقعيت

قادر باستاني‌تبريزي

درك سياست بدون درك شكست، سرابي بيش نيست. تاريخ گواهي مي‌دهد كه عرصه سياست، بيشتر از آنكه جولانگاه كاميابي باشد، ميدان ريزش اميدها و بازانديشي در آرمان‌هاست و درست همين‌جاست كه سياست به معناي دقيق كلمه ‌زاده مي‌شود. سياست، در معناي دقيق و بالغ خود، نه ساحت تحقق آرمان‌هاي ناب است و نه صحنه وعده‌هاي بي‌هزينه. آن‌گونه كه تجربه‌هاي تاريخي بارها و بارها نشان داده‌اند، سياست عرصه‌اي است كه بيش از آنكه به پيروزي‌هاي شكوهمند گره خورده باشد، با سازش مداوم با واقعيت‌ها تعريف مي‌شود؛ واقعيت‌هايي كه نه مطابق خواست‌ها شكل مي‌گيرند و نه با اراده صرف، قابل مهارند. هر پروژه سياسي، حتي اگر با شور و انگيزه و نيت‌هاي بزرگ آغاز شود، در همان گام‌هاي نخست با هزار مانع و متغير روبه‌رو مي‌شود و اينجاست كه سياست‌ورز اگر اهل بلوغ باشد، راهي جز بازنگري، تعديل و تجديدنظر ندارد. آنچه سياست را از شعار جدا مي‌كند، نه قدرت فرياد زدن، بلكه توان زيستن در تضادها و پيچيدگي‌ها و حركت آهسته و مدبرانه در ميانه توفان‌هاست. در اين معنا، سياست هنر پيروزي نيست؛ هنر عقب‌نشيني‌هاي سنجيده، مصالحه‌هاي مسوولانه و تصميم‌گيري در شرايطي است كه هيچ انتخابي بي‌هزينه نيست. يكي از خطاهاي رايج در نگاه عمومي به سياست، باور به پيروزي‌هاي پياپي و تحقق وعده‌هاست. اين نگاه خوش‌باورانه، از سويي زاييده تبليغات سياسي و از سوي ديگر ناشي از نياز رواني جامعه براي دل‌خوش‌ داشتن به تغيير و بهبود است. اما مروري بر تاريخ سياست - چه در سطح ملي و چه جهاني - نشان مي‌دهد كه بخش اعظم آن را ناكامي، عقب‌نشيني، بازنگري و حتي شكست تشكيل مي‌دهد و نه آن موفقيت‌هاي نادري كه در حافظه عمومي بزرگنمايي مي‌شود. دولت‌ها، حكومت‌ها، احزاب، جنبش‌ها و سياستمداران اغلب فعاليت‌هاي خود را با هزار اميد و آرزو و بر بستر شعارهاي پرطنين آغاز مي‌كنند. تصور مي‌كنند كه هدفي روشن، حمايت مردمي و اراده سياسي براي تحقق آن كافي است، اما اندكي بعد، با واقعيتي مواجه مي‌شوند كه به مراتب پيچيده‌تر از تصورات اوليه است. نه تنها با موانع آشكار، بلكه با صدها عامل پنهان، متغيرهاي پيش‌بيني‌ناشده و تضاد منافع روبه‌رو مي‌شوند؛ عناصري كه در محاسبات اوليه يا ناديده گرفته شده‌اند يا اهميت‌شان دست‌كم گرفته  شده  است.
در اين نقطه است كه سياست به عنوان يك هنر، به جاي يك روياپردازي، پا به ميدان مي‌گذارد. سياست، در تعريف كلاسيك خود، نه تحقق آرمان‌ها، بلكه هنر ممكن‌هاست. يعني برقرار كردن توازن ميان آنچه مطلوب است و آنچه مقدور. به بيان ديگر، سياست موفق نه با اراده و شعار، بلكه با  واقع‌بيني  و محاسبه پيش  مي‌رود.
بر اين اساس  هيچ دولتي، هيچ سياستمداري، هيچ برنامه‌اي بدون بازبيني و بازنگري مستمر نمي‌تواند دوام آورد. تغيير در شعارها، تعديل در اهداف و حتي تجديدنظرهاي اساسي، نه نشانه ضعف، بلكه ضرورت بقاي عقلاني در عرصه‌اي به پيچيدگي سياست است. همان‌طور كه نقشه يك سفر در كوهستان بايد در طول مسير بارها با توجه به وضعيت آب‌وهوا، منابع و توان فيزيكي اصلاح شود، برنامه‌ريزي سياسي نيز نيازمند آن است كه مدام  با  واقعيات روز منطبق شود.
البته اين به معناي نفي پشتكار و پافشاري بر ايده‌ها نيست. برعكس، سياست‌ورز خوب كسي است كه با علم به مخاطرات و پيچيدگي‌ها، در عين انعطاف‌پذيري، به مسير خود ادامه بدهد. اما آنچه تعيين‌كننده است، نه فقط نيت اوليه، بلكه توان انطباق با تحولات، قدرت تحليل شرايط و شجاعت  تغيير  است.
اشتباه برخي سياستمداران اين است كه گمان مي‌كنند اعتراف به خطا يا بازنگري در تصميمات به معناي شكست است. حال آنكه بزرگ‌ترين شكست، پافشاري بر خطاهاست. جامعه‌اي كه به سياست‌ورزان اجازه خطا ندهد، به ‌ناچار اسير عوام‌فريبي و انكار واقعيت خواهد شد. از همين‌رو، سياست زماني بالغ مي‌شود كه نه بر اساس قهرمان‌سازي، بلكه با سنجش مستمر و عقل جمعي جلو برود. اگر بخواهيم در يك جمع‌بندي روشن بگوييم، پيروزي در سياست اتفاقي نادر است كه در سايه ده‌ها شكست جزيي، بازنگري‌هاي بي‌وقفه و اصلاحات تدريجي به دست مي‌آيد، كساني كه سياست را با وعده‌هاي بزرگ و نگاه خطي آغاز مي‌كنند، معمولا در اولين پيچ مسير دچار لغزش مي‌شوند. اما آنان كه از آغاز، پيچيدگي‌هاي راه، تضاد منافع، موانع ساختاري، و ناپايداري شرايط را درك مي‌كنند، هر چند با گام‌هايي محتاط‌تر، اما با دوام بيشتر پيش  مي‌روند.
سياست، ميدان تجربه‌هاي متراكم و بازانديشي‌هاي مداوم است. هيچ‌ كس با دانسته‌هاي اوليه‌اش تا پايان مسير نمي‌رود. هر قدم، درسي تازه دارد و شايد مهم‌ترين اين درس‌ها آن باشد كه پيروزي واقعي، نه در تحقق يك ايده، بلكه در توان تغيير دادن آن با حفظ  عقلانيت  و اخلاق حاصل  مي‌شود. سياست در ذات خود نوعي سازش مداوم با واقعيت است؛ نه تسليم، بلكه تطبيق و اين تطبيق است كه آن را از خيال‌پردازي جدا مي‌كند و به عرصه عقلانيت مي‌كشاند. از همين‌رو، نبايد از شكست‌ها گريخت، بلكه بايد آنها را خواند، فهميد و از دل آنها سياستي واقعي‌تر و انساني‌تر ساخت. در اينجاست كه سياست، نه به عنوان فريب مردم، بلكه به ‌مثابه تدبير امور عمومي، جايگاه خود  را  بازمي‌يابد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون