پيام پكن، وزارت جنگ امريكا و افراطيون داخلي!
جعفر گلابی
نيروهاي مسلح چين در هشتادمین سال پيروزيشان در جنگ با ژاپن رژه باشكوهي برگزار كردند كه از جهات مختلف بيسابقه بود. ۲۱ رهبر كشورهاي غيرغربي ازجمله رييسجمهور كشورمان به همراه رييسجمهور روسيه و رهبر كرهشمالي و نخستوزير پاكستان ازجمله شركتكنندگان در اين مراسم بودند تا نمايش قدرت چين پيامهاي مختلفي به جهان مخابره كند. اما پكن كه در رفتارهاي بينالمللي خود همواره جوانب محافظهكارانه را در نظر ميگيرد چرا احساس نياز كرد كه پيام قدرتمندي ارسال كند؟ واقعيت آن است كه بهرغم خوشبينيهاي كلي كه در هر شرايطي نبايد از آنها روي برگرداند، با روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا سطح تنشها در جهان رو به افزايش گذاشت. با ادامه جنگ ۲۰ ماهه در غزه، اوضاع مبهم سوريه، ادامه جنگ اوكراين و از همه مهمتر تجاوز اسراييل و امريكا به خاك ايران انتظار افزايش درگيريها در نقاط چالش برانگيز جهان يك نگراني جدي شده است. نگاهي به صعود هزينههاي نظامي در كشورهاي مختلف خصوصا در اروپا اين نگراني براي هر كشوري را واقعي ميكند. رييسجمهور امريكا خود را مرد صلح ميداند ولي پس از حضورش در كاخ سفيد آتشبس دوم در غزه توسط اسراييل شكسته شد و جنگ عليه مردم بيدفاع آن سامان با شدت بيشتری ادامه پيدا كرد. رييسجمهور صلح! اخيرا نام وزارت دفاع امريكا را به وزارت جنگ تغيير داد و وزير جنگ كابينه جمهوريخواه در حضور او اعلام كرد، قصد دارد تهاجميتر عمل كند و حداكثر كشتار را داشته باشد! در اين ميان متاسفانه هرگاه طبلهاي جنگ در دنيا به صدا در ميآيد حتي اگر طرفين درگيري هيچ ارتباطي با خاورميانه نداشته باشند اين غرب آسيا است كه بيش از نقاط ديگر جهان شرارههاي درگيري به جانش ميافتد. جنگهاي جهاني اول و دوم اين معنا را به اثبات ميرساند و حقيقت تلخ تاريخي را يادآور ملتهاي اين منطقه ميكند. اكنون كه خاورميانه در التهابي كمسابقه فرو رفته و ايران يكي از محورهاي اين التهاب تحميلي است ضرورت هوشياري همهجانبه بيش از هر زمان ديگري احساس ميشود. ايران اگر بتواند و بگذارند بايد دامان خويش را از معركههاي احتمالي بيرون بكشد تا از آسيبها در امان بماند. هرچند اسراييل با تمام توان و نفوذ خود در غرب تلاش ميكند كه پاي ايران را در هر مناقشهاي به ميان آورد ولي ما نبايد به اين توطئه شوم تن در بدهيم و به خطر و خسارت راضي شويم. متاسفانه بعد از تجاوز اسراييل و امريكا و دفع موقت خطرات بزرگ ناشي از آن گويي سياستمداران مختلف ما با احساس امنيت خاص زمان را براي انواع اختلافات و مطالبات مناسب يافتهاند!
اگر يك كشور بزرگ هستهاي با اقتصاد دوم جهان احساس خطر كرده كمربند خود را سخت ميبندد و اعلام ميكند كه آماده دفع هر زورگويي است، ما چه بايد بكنيم كه در كانون توجهها و تهديدها و تحريمها هستيم و كشورمان چهارراه مهم جهان است؟ اين سخن اغراقآميز نيست كه يك جرقه ممكن است آتش انواع نبردها را در منطقه و حتي جهان شعلهور بكند. در اين صورت هيچ دليلي براي كوچكترين غفلت وجود ندارد و نياز است كه با تمام توان در انسجام و استحكام داخلي و تقويت نيروهاي مسلح و حمايت مستمر از آنها بكوشيم. در حال حاضر بزرگترين آرمان حفظ كشور و دميدن روح اميد در جان و دل مردم است. با فراست و هوشياري و تشخيص دقيق اولويتها و عبور از منيتها قطعا خواهيم توانست ايران را از گردنههاي سخت پيش رو عبور بدهيم. امروز عرف رايج سياسي كه گاهي مورد مذمت قرار ميگيرد، ميتواند از تهديدها فرصت بسازد. در هنگامهاي با اين همه مشكلات داخلي و خارجي، راهي نداريم جز اينكه با حداكثر عقلانيت و با انواع وسايل هدف والاي خود را تامين كنيم. تصميمگيران كشور با داشتن آخرين اطلاعات از اوضاع دفاعي و چالشها و روزنههاي نفوذ دشمن ميتوانند تصميمات بسيار مهم و تاريخي بگيرند. هر تصميمي که لازم و ضروري مينمايد نبايد اسير شعارها و حتي آبروها بود. بزرگترين مجاهدتها گذشتن از آبرو براي حفظ ميهن و آرامش و امنيت مردم است. اما سهم مسوولان در عبور از منافع خويش و حتي فداكاري هرچند بسيار بزرگ است ولي رافع مسووليت سياسيون و احزاب و گروهها نيست. يكي از مجاهدتهاي بزرگ در هر جناح و حزب و گروهي به انزوا راندن و كنترل افراطيون هزينهساز است. الان واقعا كشور توان هزينهسازيهاي بيمورد را ندارد. اصلاحطلبان مدعي عقلانيت و ترجيح منافع ملي بر منافع جناحياند، پس بايد بيش از جناح مقابل از خود مسووليت نشان بدهند و از خدشه به انسجام ملي پرهيز كنند. اگر پذيرفته شده كه فعلا افراطيون موافق منافع ملي عمل نميكنند و عقلاي جناح اصولگرا بايد از تندرويهاي آنان جدا جلوگيري كنند، اصلاحطلبان هم بپذيرند كه تندرو و بيملاحظه دارند و بايد آنها را به انزوا برانند. اگر در جناح اصولگرا عقلا و ميانهروها توان مقابله با دلواپسان خسارتساز نيست و شخصيتي براي متوازن كردن مواضع خود ندارند در طيف گسترده اصلاحطلبان آقاي محمد خاتمي با مشي معتدل و آيندهانديش حضور دارد و به عنوان معياري درست و امتحان پس داده مورد احترام همگاني است و توان فصلالخطابي دارد. تندروهاي اصلاحطلب چنانچه نميخواهند خود را با اكثريت هماهنگ كنند و با مواضع شاذ و ساختارستيز در پي مطرح كردن خويشند و اكثريتنمايي ميكنند، ميتوانند با شفافسازي تفاوت خويش را اعلام و از مردم عذر خواسته اعتبار كليت اصلاحات را مخدوش نكنند. متاسفانه در هر حزب و جناحي افراطيون خصيصه فضاسازي و مجاب كردن معتدلان و عقلا را دارا هستند. گويي هر كس تندتر گفت درستتر گفته و لايق جلوداري است! بزرگان اصلاحطلب را به دوران پس از دوم خرداد دلالت ميدهيم كه بهسان افراطيون دو جناح ميداندار شدند و از اثرات تاريخساز اصلاحات كاستند. اكنون سخن از كاستن از دستاوردها نيست، اكنون سخن از خطرات وجودي است و پرواضح است كه تندروي ممكن است همه چيز را به باد فنا بدهد.