مقياس انساني و رشد و توسعه تاريخي و جهاني
بهروز مرباغي
مقياس انساني تنها به مقياس قدوقواره آدمي خلاصه نميشود. آدمي متناسب با رشد و توسعه تاريخي و جهاني چشماندازهايي پيدا ميكند كه افق ديد او را بهشدت تحت تاثير قرار ميدهد. اين چشماندازها در ارتباط با مولفههاي متفاوت هستند. مثلا اينكه در شهر زندگي كنيم يا در روستا، ديد و افق نظري ما متفاوت است. اينكه در يك شهر پيراموني زندگي كنيم يا در يك شهر صنعتي مدرن، تفاوت و اختلاف زيادي در وسعت نظر خواهيمداشت. در جهان امروز، البته در كشورهاي پيشرفته، عادات رفتاري روستايي ديگر جايي ندارد. همه ما احتمالا شاهد بودهايم فلان روستايي يك اختلاف خانوادگي يا محلي را سالها و دههها بر دوش ميكشد و حاضر نيست خود را از قيد اينبار آزاد كند و به زندگياش عمق و وسعت دهد. چنين نگاه و رفتاري در مديريت محله و شهر هم صادق است. مديريت بايد متناسب با روند تكاملي شهر و جهان بتواند سياستهاي خود را تعديل و منطبق با واقعيت كند وگرنه هر روز با سد مخالفت يا نارضايتي مردم مواجه خواهدشد.
اين امر ناشي از شتاب فزاينده و شديد تغييرات در جهان امروز است. در شهرسازي و مديريت شهر اين امر چنان خود را نشان داده كه حتي تا نفي هرگونه طرح جامع دهساله يابيستساله پيش رفته. نيازهاي روز و شدت تغييرات جامعه چنان است كه تا طرح جامع در مثلا سه تا پنج سال تحقيق، تدوين و تاليف شود ديگر پاسخگوي نيازها نيست، چون شهر و نيازهاي مردم عوض شده. به همين خاطر يكي از آخرين روشهاي تهيه طرحهاي كلانشهري روش موسوم به «سِروِر مركزي» است. يعني سامانه و پايگاهي كه تغييرات لحظه به لحظه شهر و جامعه را رصد و در شالوده موردنظر وارد ميكند.
جهان به اينجا رسيده كه تعصب و تاكيد بر يك نظر و داده اطلاعاتي ممكن است در كوتاهمدت پاسخ دهد ولي اگر متناسب با تغييرات محيط اطراف تعديل و تكميل نشود مثل رفتار آنروستايي محترم خواهدبود كه يك دعواي شخصي مالي يا خانوادگي را تا آخر عمر بردوش ميكشد و خود را از زير بار اين تعصب بيمورد خلاص نميكند. با اين مقدمه نسبتا طولاني به اين نكته معمارانه ميرسيم كه نبايد مثلا برج و آسمانخراش را در تضاد با مقياس انساني تعبير كرد. اين نوع بناها با مقياس ذهني انسان وفق دارد. ذهن انسان پيشرفته دل در پرواز و اوج دارد. كسي كه در جهان امروز خود را از زيربار مقياس كالبدي انساني در معماري آزاد نكند، خدمتي به معماري و محيطزيست نكرده.
نميتوان زمين خود را با تمسك به مقياس كالبدي انساني زير بتن و سنگ و آهن برد. اين تعصبات را بايد به كناري نهاد. در جهان متحول بايد ذهن پويا و متحول داشت. چرخ زمان به خاطر رضايت خاطر من و تو در تعصبورزي بر خواستهاي قديمي باز نميايستد. در زندگي و جهان مدرن در برابر هر مساله سود و زيان را ميسنجند نه تعصب .
معمار و مدرس دانشگاه