گزارش «اعتماد» از نمايشگاه «به گزارش زنان» در موزه هنرهاي معاصر
دريچهاي به جهانِ زنان هنرمند ايراني
مريم آموسا
اين روزها موزه هنرهاي معاصرتهران ميزبان نمايشگاه به گزارش زنان است. نمايشگاهي كه براي نخستينبار و پس از ۴۷ سال كه از افتتاح آن ميگذرد، فرصت مغتنمي را فراهم كرده تا آثار زنان هنرمند در كنار يكديگر در معرض ديد قرار بگيرند. برخي از آثار اين مجموعه براي نخستينبار است كه فرصت ديده شدن پيدا كردند و شايد خالقان آنها حسرت نمايش آثارشان را در موزه با خود به ديگر سو بردهاند.
برپايي اين نمايشگاه اگرچه ديرهنگام اما از جنبههاي مختلف واجد اهميت است. چرا كه فرصتي است تا بخشي از جهان زنان، تفكر، باورها و ايدهآلهايي زنانهاي را كه حكايت از احوال زنان اين سرزمين دارد، فرصت ابراز و بيان پيدا كنند.
ميدانيم كه موزه هنرهاي معاصر تهران يكي از مهمترين گنجينههاي هنر مدرن و معاصر ايران و جهان است كه گنجينه آن بيش از سه هزار اثر را شامل ميشود؛ با اين حال و با وجود اينكه چندين دهه از آخرين باري كه اثري براي گنجينه موزه هنرهاي معاصر خريداري شده گذشته است، غيبت بخش بزرگي از آثاري كه خالقان آنها هوشمندانه و ناخودآگاه ويژگيهاي عصر ما را در آثارشان به تصوير كشيدهاند، در گنجينه اين مجموعه خالي است. بعضي از آثار هم در اين سالها از سوي مجموعهداران به موزه هنرهاي معاصر اهدا شده و راه يافتهاند كه قابليتهاي لازم را براي قرار گرفتن در زمره آثار موزهاي ندارند و حالا به نمايشگاه «به گزارش زنان» نيز راه يافتند.
با اين احوال اين آثار نيز نتوانستند به بيننده كمك كنند تا اگر با نگاه تاريخي و رويكردي اجتماعي بخواهد اين مجموعه را دنبال كند به پاسخ درستي براي پرسشهاي خود دست يابد. اين نمايشگاه، فرصتي را فراهم كرده تا برخي از نامها كه اصلا در مناسبات هنري شنيده نميشدند پس از سالها به امروز فراخوانده شوند و كمك كنند تا بتوانيم تكههاي پازل گمشده جهان زنانه هنرهاي تجسمي اين سرزمين را كنار هم بگذاريم و اين خود سرآغازي است براي طرح سوالهاي مختلف براي درك جهان زنانه. جهاني كه ضرورت شناخت آن در ساختارهاي فكري كه فاقد عدالت جنسيتي بودهاند، فرصت عرضاندام پيدا نكرده و با وجود توانمندي هنرمندان زن، اما همچنان برتري طلبي هنرمندان مرد و تفكر مردانه موجب شده تا زنان هنرمند ايراني نتوانند آنگونه كه بايد شكوه و عظمت نگاه، انديشه و آثارشان را به نمايش بگذارند هر چند كه بسياري از آثار هنرمندان زن پيشگامتر و پر انرژيتر از هنرمندان مرد همعصر خود خلق شدهاند و اگر در زمانه خودشان ديده و فهميده ميشدند، ميتوانستند تلنگر بزرگي به منتقدان هنري و بازار هنرهاي تجسمي بزنند و بسياري از مناسبات را جابهجا كنند. به هر جهت نمايشگاه به گزارش زنان نميتواند تصوير دقيقي از وضعيت و جايگاه زنان هنرمند را به نمايش بگذارد؛ بلكه تنها گوشهاي است از تلاشهاي زنان هنرمند و خود آغازي است براي شناخت جهان هنرمندان زن، از اين نظر اگرچه باز هم تأكيد ميكنم بسيار دير است اما باز هم فرصت مغتنمي است و بايد در روزهاي برپايي نمايشگاه تا پايان شهريورماه به موزه هنرهاي معاصر رفت و دل به دل تك آثار اين نمايشگاه داد، از اين رو در اين مجال كوتاه من نيز تنها به صورت گذرا نگاهي اجمالي داشتهام به بخشي از نمايشگاه و در گزارشهاي پيش رو درباره ساير بخشهاي نمايشگاه خواهم نوشت. در نگاه نخست آن چه كه بازديدكننده پس از ورود به موزه هنرهاي معاصر تهران با آن روبهرو ميشود؛ پوستر نمايشگاه است كه در سه پرده بزرگ با ارتفاع چند متري آويخته شده است، پردهاي كه خود همچون يك اينستاليشن گوياي اين موضوع است كه اگرچه اين نمايشگاه فرصت به خط شدن نام و آثار زنان را پشت سر هم فراهم كرده اما در اين ميان جاهاي خالي هم به چشم ميخورد. اما با وجود اهميت پوستر و اعلان يك رويداد هنري اما برگزاركنندگان رويداد نه تنها در نشست خبري و نه در جريان مطالبي كه درباره اين نمايشگاه نوشته شده به خود زحمت ندادهاند كه هيچ كجا نامي از خالق اين پوستر كه اتفاقا يك خانم هست بياورند. اين پوستر اثري از ريحانه شيخ بهايي است.
نمايشگاه با اداي احترام به منصوره عاليخاني و مهرانگيز ايمنپور، دو هنرمندي كه در جنگ تحميلي اسراييل به ايران از دنيا رفتند، آغاز ميشود.
پس از آن در فضاي ورودي نمايشگاه با تابلوي محمد احصايي روبهرو ميشويم كه اتفاقا به مناسبت برپايي اين نمايشگاه بر روي ديوار رفته است. اگرچه اين اثر خود واجد ارزشهاي هنري است اما گويي در زمان و مكان درستي بر روي ديوار نرفته است و چون اين ديوار و موزه بايد فضا و مجالي براي نمايش آثار هنرمندان زن باشد و اتفاقا خوشنويسي از جمله هنرهاي بصري به شمار ميرود كه زنان ايراني در دورههاي مختلف تاريخي به خلق آن مشغول بودهاند و كم نيستند هنرمندان زني كه امروزه به واسطه خط به آوازه دست يافتهاند.
پس از آن بيانيه نمايشگاهگردانهاي اين رويداد توكا ملكي، افسانه كامران و سجاد ماهر باغبان بر روي ديوار نقش بسته است و در اين بيانيه تأكيد شده كه اين نمايشگاه فرصت مغتنمي است تا حضور و تلاش زنان هنرمند نوگراي ايران در يك صد سال اخير به نمايش گذاشته شود.
پس از آن آرشيوي تصويري و با چند سطر به صورت گذرا، روند تاريخي كه زنان هنرمند تجسمي طي كردهاند را به نمايش گذاشته است و تمام اين عبارتهاي كوتاه خود ميتوانند فصل بزرگي از كتاب تاريخ هنر زنان نوگراي ايران را به خود اختصاص بدهند يا اينكه خود كتاب پژوهشي مفصل بشوند.
نخستين تصوير و عبارت اشاره به سال ۱۳۰۴ دارد كه عفتالملوك خواجه نوري از شاگردان مكتب كمالالملك كلاسهاي نقاشي رنگروغن و ابريشمكاري را براي دختران برگزار كرد و پس از آن با يك فاصله ۱۵ساله دومين تصوير كه به دليل ضعف آرشيوسازي در ايران جاي آن خالي است به سال ۱۳۱۹ و تأسيس هنركده هنرهاي زيبا اشاره دارد، پس از آن سومين تصوير سه عكس از سه زن مهم يعني شكوه رياضي، شوكتالملوك شقاقي و ليلي تقيپور است كه از آنها به عنوان نخستين زنان ايراني نام برده ميشود كه از هنركده هنرهاي زيبا در سال ۱۳۲۵ فارغالتحصيل شدهاند. اتفاقا سال ۱۳۲۵ سال مهمي است چرا كه در اين سال نخستين نمايشگاه از آثار نقاشان ايران در اولين كنگره نويسندگان ايران در انجمن روابط فرهنگي ايران و شوروي برگزار شد و در اين رويداد آثار شكوه رياضي، ليلي تقيپور، فخري عنقا، شوكتالملوك شقاقي، مليحه سعيدي، ملك آرا و منتخب صبا به نمايش درآمد.
پس از آن به اجمال به تاريخ هنر زنان اشاره شده؛ از تأسيس هنرهاي زيبا در تهران گرفته كه در سال نخست پسر و دخترها مختلط بودند تا حضور زنان براي نخستينبار در بيينال ونيز و برپايي بيينال تهران، بيينال پاريس، تأسيس گالري بورگز توسط افسانه بقايي و برگزيده شدن ليلي متيندفتري از سوي دفتر مخصوص، تأسيس گالري سيحون توسط معصومه سيحون- كه اتفاقا قديميترين گالري فعال ايران نيز به شمار ميرود- تا برپايي نمايشگاه نقاشان زن در كلوب زنان و تأسيس گالري گلستان و بعدها گالريهاي چون آريا و والي و برپايي نمايشگاه فروش هفت نگاه و برپايي نمايشگاه دايمي منير فرمانفرما اشاره كرد. اين چند سطر خود به دورنمايي از تلاشهاي هنرمندان زن در تاريخي100ساله اشاره ميكند كه زن توانسته در مقام هنرمند، گالريدار، مجموعهدار و منتقد تلاش كند تا روايت صداي زن در جهاني مردانه باشد.
پس از آن بيننده انتظار داشت كه با تعللي كوتاه به متن اصلي نمايشگاه راه يابد چون طبق روال اصلي تمام نمايشگاه گروهي و بزرگ موزه، از سرسراي ورودي موزه، نمايش آثار آغاز ميشد و بعد وارد گالريهاي موزه ميشديم اما گويي اينبار برگزاركنندگان نمايشگاه به خود زحمت جمعآوري حجمهاي ژان دوفومه هنرمند فرانسوي كه به مناسبت برپايي نمايشگاه پيكاسو در تهران به نمايش گذاشته شده بود را ندادهاند و حضور اين اثر در فضاي نمايشگاهي موزه از ضعفهاي بزرگ اين نمايشگاه به شمار ميرود. در نمايشگاه به گزارش زنان ۱۲۱ اثر از ۶۵ هنرمند به نمايشگاهگرداني توكا ملكي، افسانه كامران و سجاد باغبان ماهر به نمايش در آمده است. كه پيرترين هنرمند حاضر در اين نمايشگاه شكوه رياضي است كه سال جاري فرصت مغتنمي است تا 100سالگي او را جشن بگيريم و جوانترين هنرمند حاضر در نمايشگاه يلدا معيري متولد 1360 است.
پس از آن وارد فضاي نخستين گالري موزه ميشويم كه در اين گالري آثاري از هنرمندان پيشگام به نمايش درآمده است. آثاري كه برخي از آنها شايد در دورههاي بعد ديگر نه از سوي خود هنرمند و نه از سوي جامعه هنري و بازار كمتر مورد اعتنا قرار گرفتهاند.
در بخش پيشگامان، آثاري از شكوه رياضي، مري شايانس، منير فرمانفرما، سيما كوبان، مهرانگيز ياسمي، مهين عظيما، هايده زرين بال، اقدس وكيلي، فرنگيس آري، شيلا صالح اخوان به نمايش درآمده است.
اولين اثر نمايشگاه نقاشي از شكوه رياضي است كه كسوت پيرترين هنرمند حاضر در نمايشگاه را نيز به خود اختصاص داده است. اين اثر پرترهاي از داريوش اسكنداني است كه با تكنيك رنگروغن روي تخته خلق شده و توسط جمشيد ناصري ومنيژه ميرعمادي به موزه اهدا شده اما اطلاعات دقيقي درباره تاريخ خلق اثر ارائه نشده است. شكوه رياضي از جمله مهمترين هنرمندان ايراني به شمار ميرود كه نه تنها از پيشگامان هنرمدرن به شمار ميرود بلكه از نخستين كساني به شمار ميرود كه آموزش هنري آكادميك ديد و سهم بسزايي در آموزش هنر مدرن ايران داشت. پس از آن دو اثر كه با تكنيك ليتوگرافي از مري شايانس نقاش، چاپگر و موزاييككار به نمايش گذاشته شده. شايانس كه اتفاقا در ايران تاكنون درباره او و آثارش كمتر صحبت شده از هنرمندان صاحبنام در زمان خود در اروپا بوده است او در آكادمي هنرهاي زيباي ونيز درس خوانده و اتفاقا در دورهاي در دانشكده هنرهاي زيبا درس داده و دربيينالهاي مهمي در ايران، فرانسه، ژاپن و ايتاليا شركت كرده و نفر دوم چهارمين بيينال تهران شده است. 3 اثراز او در اين نمايشگاه به نمايش درآمده دو اثر در بخش پيشگامان و يك اثر در بخش هنر فيگوراتيو. يكي از آثار پرتره از يك زن بومي ايراني است كه سبدي بر سر گذاشته و با چشمان خيره به درون اثر فرا ميخواند. اثر ديگر نيز منظرهنگاري است كه در مركز اثر پرتره سه سگ در حالي كه به شيطنت در پي هم ميدوند به تصوير كشيده شده است. در بخشي از گالري شماره يك مجموعهاي از آثار موزهاي مري شايانس كه شامل كارتهاي دعوت نمايشگاه، وسائل كار و تقديرنامههاي شايانس است كه جزو مجموعه شخصي ارشاد فتاحيان است. منير فرمانفرماييان از جمله هنرمنداني است كه در بخشهاي مختلف اين نمايشگاه آثاري از او به نمايش درآمده است. فرمانفرماييان كه با تركيب هنر سنتي آيينهكاري و هندسه اسلامي با هنر غرب توانست آثار مهمي را خلق كند در اين نمايشگاه چند اثرش كه اتفاقا بازگوكننده تلاشهاي او براي يادگيري هنرهاي سنتي ايران است، به نمايش درآمده است در بخش پيشگامان يك نقاشي رنگ روغن با عنوان گلها كه تاريخ خلق آن به سال ۱۳۴۲ باز ميگردد به نمايش درآمده است. رنگهاي گرم و حركت در اين نقاشي نگاه مخاطب را جذب خود ميكند. بيشك اين اثر با آنچه از آثار فرمانفرما ميشناسيم، متفاوت است و به دوره پيش از شهرت او تعلق دارد اين نقاشي و چند نقاشي پشت شيشه منير فرمانفرما گوياي اين موضوع مهم است كه به يك بار در پي فراخواندن هنرهاي سنتي در آثارش نبود و سالها در اين حوزه تجربهآموزي كرده است.
از جمله آثاري كه در اين بخش پيشگامان به نمايش درآمده يك نقاشي رنگروغن بر روي فيبر اثر سيما كوبان است. اين نقاشي كه پل نام دارد از جمله معدود آثاري است كه به فضاهاي شهري تأكيد دارد. در ادامه نمايشگاه يك نقاشي مدادرنگي از مهرانگيز ياسمي به نمايش درآمده، نقاشي كه در نگاه نخست بيننده را به اين تصور وا ميدارد كه با يك كلاژ روبهرو است با اينكه مهرانگيز ياسمي آثارش در نمايشگاههاي متعدد داخلي و خارجي جوايز متعددي را كسب كرده كه از آن ميان ميتوان به سه مدال طلا، مجسمههاي اسكار و ويكتور و پرچم اروپايي هنر از ايتاليا، مجسمه نخل طلايي و مدال طلا از امريكا و ديپلمهاي هنري مختلف از ايتاليا، انگلستان و امريكا اشاره كرد، اما در ايران كمتر از او نامي به ميان آمده است و با توجه به وسواس او براي فروش، آثارش كمتر به مجموعهاي راه يافته.
مهين عظيما هنرمند ديگري است كه آثارش در چند بخش نمايشگاه به نمايش درآمده، عظيما ازجمله معدود هنرمنداني به شمار ميرود كه تمركزش را بر روي نقاشي پشت شيشه گذاشته است. با اينكه عظيما ازجمله نخستين هنرمنداني است كه به صورت آكادميك نقاشي را در دانشگاه فراگرفته است اما پس از آشنايي با نقاشي پشتشيشه تمام تمركزش را بر روي نقاشي سنتي پشت شيشه با رويكردي مدرن گذاشت، در آثار به جا مانده از نقاشي پشتشيشه بيشتر با موضوعاتي چون گل و مرغ و پرتره و نگارگري و پرتره ائمه روبهرو هستيم اما درآثار عظيما با مجموعهاي از مناظر و پرترههاي مدرن روبهرو هستيم. از ويژگيهاي بارز آثار عظيما، حركت، رنگهاي شاد و پر انرژي است. او همچنين در آثارش به جاي شيشه از پلكسي گلاس استفاده كرده تا از شكسته شدن آثارش هنگام خلق و پس از آن جلوگيري كند.
هايده زرينبال ديگر هنرمندي است كه اثري از او در بخش پيشگامان به نمايش درآمده است. اين نقاشي كه عنواني ندارد و با تركيب مواد خلق شده، گويي تصويري از بافت دروني بدن را نشان ميدهد كه هنرمند به خوبي توانسته ريزترين جزييات را نيز به تصوير بكشد.
اقدس وكيلي يكي ديگراز هنرمندان حاضر در بخش پيشگامان با تابلوي سهلتهاي تكنيك رنگ و روغن روي فيبر است، اين اثر درسال ۱۳۳۹ خلق شده است و يادآور آثار هنرمندان مكتب سقاخانه است. اگرچه مكتب سقاخانه در سال ۱۳۴۰ با توجه به هنرها و موتيفهاي هنر سنتي و با رويكردي مدرن راهاندازي شده است اما گويي اقدس وكيلي گوي سبقت را از هنرمندان اين سبك ربوده است اما متأسفانه به دليل تاريخ مردانه، از او، اهميتش و پيشگامياش سخني به ميان برده نشده است و امروزه اطلاعات كمي از او در اختيار داريم.
فرنگيس آري ديگر هنرمندي است كه در بخش پيشگامان دو اثر انتزاعي از او به نمايش درآمد با اينكه آري از جمله هنرمنداني است كه تا دهه ۷۰ در ايران زندگي كرده و در گالري سيحون و چندين نمايشگاه گروهي آثارش به نمايش درآمد اما امروزه اطلاعات دقيقي درباره او و آثارش در دسترس نيست.
شيلا صالح (اخوان) از ديگر هنرمندان حاضر در اين نمايشگاه با يك اثر امپرسيونيسمي با تكنيك رنگ روغن است، اثري كه در نهايت ايجاز شاهد بازي نور و رنگ هستيم. با اينكه شيلا صالح آثارش در موزههاي معتبر جهان نگهداري ميشود اما سالهاست كه تا پيش از اين رويداد، در ايران، اثري از او به نمايش درنيامده است.
غايبان بزرگ بخش پيشگامان
نه تنها در نمايشگاه به گزارش زنان، به وضوح جاي خالي بسياري از زنان هنرمند احساس ميشود بلكه در بخش پيشگامان ردپايي از ليليت تريان مادر مجسمهسازي ايران نيست. جاي افسوس دارد كه موزه هنرهاي معاصر ايران اثري از ليليت تريان، بانويي كه عمر و زندگياش را پاي مجسمهسازي گذاشت ندارد و با اينكه تنها 7 سال از درگذشت تريان ميگذرد و در تمام اين سالها مديران هنري و مديران موزه هنرهاي معاصر تهران فرصت اين را داشتند كه حداقل اثري از آثار اين بانوي هنرمند خريداري كنند، تا در تاريخ هنر اين سرزمين براي آيندگان بماند بلكه ميتوانستند با اندك مايهاي شرايط قالبگيري و برنزي شدن آثار او را فراهم كنند. با اين حال اين خرده بر برگزاركنندگان نمايشگاه به گزارشزنان رواست كه حداقل تلاشي براي بهامانت گرفتن اثري از آثار اين هنرمند از مركز خليفهگري ارامنه تهران نكردهاند تا آثار اين هنرمند مهم در جاي درستي به بهترين شكل به نمايش گذاشته شود.
در گالري شماره دو كه بيانيه هنري آن توسط مهرنوش علي محمدي نوشته شده است مجموعهاي از نقاشيهاي فيگوراتيو از ماري شايانس، معصومه مظفري، شهلا نفيسي، فرشته يمينيشريف، مينا وثوقي نوري، ليلي متين دفتري به نمايش درآمده است.
معصومه مظفري كه از جمله هنرمنداني است كه به كشيدن فيگور علاقه دارد، سالهاست كه تمركزش را بر روي به تصوير كشيدن فيگور انسان گذاشته است و اگر به روند آثار او نگاه كنيم شاهد اين موضوع هستيم كه به مرور در نقاشيهاي او ساير عناصر و اجزاي انساني حذف شدهاند و تنها فيگورهاي تك با چشمهاي خيره به جا مانده است. در نمايشگاه به گزارش زنان نيز چند اثر ازاو در بخشهاي به نمايش درآمده است.
شهلا نفيسي نيز با دو اثر بدون عنوان كه پرترهاي از يك زن است در اين نمايشگاه حضور دارد. اثر اول با تكنيك پاستيل و مداد رنگي روي مقوا و اثر دوم با تكنيك رنگ روغن روي بوم خلق شده است. از اين هنرمند اطلاعاتي در دست نيست. فرشته يميني شريف نيز از جمله هنرمنداني است كه بخشي از تمركز آثارش را بر روي سوژه زن گذاشته است؛ زنان قدرتمندي كه از دل تاريخ آمدهاند تا روايت زنانهاي را ارايه كنند. با اينكه صلابت و استواري پرتره زن به وضوح در نقاشي يميني شريف به چشم ميخورد اما بيننده احساس نميكند كه اين زن قدمتي به درازي تاريخ دارد. مينا وثوق نوري هنرمند چاپگر و نقاش كه سالهاست عمرش را بر روي چاپ گذاشته و در كنار آثار، آموزش و تأليفات، شاگردان بسياري نيز تربيت كرده است در اين نمايشگاه نقاشي رنگروغن فيگوراتيوي را به نمايش گذاشته است. در اين نقاشي كه براي مخاطب يادآور يك عكس خانوادگي قديمي است يك پدر، مادر و فرزند خردسالش به تصوير كشيده شده. هر سه فيگور با نگاهي خيره و غمگين گويي با مخاطب سخن ميگويند و گويي در گذر زمان كمرنگ و كمرنگ ميشوند و به خاطرهها ميپيوندند.
ليلي متين دفتري كه بيشك يكي از مهمترين هنرمندان ايراني و جهان به شمار ميرود از جمله هنرمنداني است كه چندين اثر او در نمايشگاه به گزارشزنان به نمايش گذاشته شده است. او خود نقش پررنگي پيش از مهاجرتاش به اروپا براي ادامه تحصيل در خريد گنجينه آثار موزه هنرهاي معاصر تهران داشت. از بنيانگذاران مكتب مينيماليست در ايران به شمار ميرود و در بخش نقاشي فيگوراتيو اثري با عنوان پرترهنسرين با تكنيك رنگروغن روي بوم كه سال خلق آن به سال ۱۳۴۵ باز ميگردد از او به نمايش گذاشته شده است.