رشد چگونه ايجاد ميشود؟
قدرتالله اماموردي
اخيرا وزير اقتصاد نسبت به گزارش مركز پژوهشهاي مجلس واكنش نشان داده و آن را فارغ از اصالت و قدرت كافي براي پيشبيني رشد اقتصادي براي سالهاي 97 و 98 تلقي كرده است. در اين راستا به چند مورد بايد اشاره كنم. اول اينكه نميتوان تحقيقات و مطالعات مركز پژوهشهاي مجلس را فاقد اصالت خواند. معمولا در يك گزارش تحقيقي، به صحت دادهها ميتوان اطمينان داشت چرا كه از مراكز رسمي مانند مركز آمار و بانك مركزي استخراج ميشود. در واقع ارزش يك گزارش مخصوصا گزارشهايي كه از آمارهاي رسمي استفاده ميشود به دقت در دادهسنجي است. در روشهاي تكنيكال و آماري نيز نتايج به واقعيت نزديكي بيشتري دارند. به همين دلايلي كه گفته شد، نميتوان به راحتي گزارش مركز پژوهشها را رد يا انكار كرد. از طرف ديگر باتوجه به اينكه گزارشهاي اقتصادي بر پايه دادههاي آماري و روشهاي علمي شكل ميگيرد، سلايق شخصي يا جهتگيريهاي سياسي در آن دخيل نيست و ميتواند شماي كلي خوبي از آينده و حال اقتصاد ايران ارايه دهد. شرايط فعلي اقتصاد كشور، مشابه سال 91 است. در آن دوران نيز ايران درگير بحرانهاي مختلف اقتصادي و ارزي بود. اما اگر بخواهم با يك جمله گزارش مركز پژوهشها را توصيف كنم، بايد بگويم كه پيشبيني اين مركز از آينده اقتصادي، دور از ذهن نيست. يكي از گزارههايي كه گزارش مركز پژوهشهاي در توصيف وضع كشور به كار برده بود بالا رفتن نا اطميناني و بيثباتي است. در اين شرايط هر تصميم سياسي و اقتصادي ناگهاني، ميتواند آينده كشور را به مخاطره اندازد. در خصوص واكنش جناب وزير به اين گزارش بايد به اين نكته توجه كرد كه كشور در شرايط عادي قرار ندارد و نهايت تلاش و سعي سياستگذاران و تصميمگيران بر آرام كردن شرايط و جو موجود متمركز است به همين خاطر جناب دژپسند به اين گزارش واكنش نشان دادند.
اين در حالي است كه ايشان اقتصاددان هستند و ميتوانستند كمي علميتر در خصوص اين گزارش صحبت كنند كه با توجه به فشاري كه بر دوش ايشان است و از طرف ديگر آمارهاي مربوط به كاهش صادرات نفت و زمزمههاي تمديد نشدن معافيت خريداران نفت، بايد كمي منصفانهتر به واكنش ايشان نگريست.نكته ديگري كه بايد به آن اشاره كرد، منابع و ملزومات رشد اقتصادي است. سرمايه، ثبات و منابع مالي، از مهمترين ابزارهاي ايجاد رشد اقتصادي است. در شرايطي كه نسبت سرمايهگذاري به نرخ تشكيل سرمايه در اقتصاد منفي است، رشد چگونه ايجاد شود؟ درست است كه دولت ميتواند با ورود ماشينآلات و تجهيزات توليدي، قدري از سرمايهگذاري را انجام دهد، اما ظرفيت اينگونه سرمايهگذاريها، كم است. بايد سرمايهگذاران در اقتصاد فعال شوند. سرمايهگذاران نيز زماني فعال ميشوند كه ثبات و اطمينان در اقتصاد يك كشور وجود داشته باشد. پس اگر بخواهيم به رشد اقتصادي بالاتري برسيم يا حداقل از رشد اقتصادي منفي نجات يابيم، بايد محركهاي مورد نظر را فعال كنيم. محركها در اقتصاد ايران، علاوه بر سرمايهگذاري، منابع انساني نيز هست. دولت بايد با دقت و ممارست بيشتري در اين حوزه عمل كند. رفتارهاي احساسي و واكنشهاي ناگهاني، پنهان يا پاك كردن صورت مساله است و ممكن است اين به ذهن افراد متبادر شود كه اركانهاي مختلف تصميمگيري كشور برنامهاي براي رتق و فتق امور ندارند. در صورتي كه بارها اعلام شده است كه براي كاهش اثرات تحريمها برنامه دارند. پس با انكار جلوي تاثير واقعي اين برنامهها را نگيريم.