سنگر‌سازي ذهني
محمدرضا طوراني
جنگ‌شناختي نقطه تلاقي سه محور
۱- روانشناسي سايبري
۲- تاثير‌گذاري سايبري
۳- نظامي‌سازي علوم اعصاب است.
در اين مسير قدرت نرم كه شامل فرهنگ، ارزش سياسي و سياست خارجي است از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، چراكه حيطه عملكرد جنگ‌شناختي در منطقه خاكستري (فضاي داخلي) است. در اين نبرد دشمنان به سمت مشروعيت‌زدايي، اعتبارزدايي، اعتمادزدايي و قداست‌زدايي هستند، نتيجه طبيعي اين فراراهبرد دشمن نااميد‌سازي و ناكارآمدنمايي است، چراكه رويگرداني اجتماعي و كاهش سرمايه اجتماعي هدف نهايي ۴۵ سال اخير دشمنان مغزافزار خارجي، جنگ هيبريدي است. حاكميت هوشمند پلتفرمي با پيوست دانش ابري و كاربست يادگيري عميق و تحليل داده‌ها از طريق پردازش زبان‌هاي طبيعي حكمراني جديدي را به رخ همگان كشيد. در اين ميان سكو‌هاي خبري با قابليت‌هاي يادگيري، پيش‌بيني، مديريت دانش شبكه‌اي و تصميم‌سازي رويكرد توصيه‌گرايانه به ظاهر مشفقانه را به مخاطبان تحميل و تلقين مي‌كنند. بازيگران و ذي‌نفعان اين ميدان لايه سازماني (هسته)، لايه مياني (مخاطبان) و لايه بيروني (پايشگران) هستند كه لايه پايشگران مهم‌ترين بازيگر جنگ‌شناختي و هيبريدي است در حالي كه مهم‌ترين ذي‌نفع لايه مخاطبان هستند. وظيفه و آرمان لايه سازماني ايجاد ارتباط عقلاني و منطقي بين بازيگر و مخاطب است. در جنگ‌شناختي ميدان نبرد احساسات و سلاح اصلي، اطلاعات است. از ياد نبريم كه عملكرد جريان‌سازي رسانه‌اي روي فضاي مجازي است كه به دنبال دستكاري و تغيير هنجار‌هاي مخاطبان است تا از طريق شكاف ديجيتالي پيامد‌هاي اجتماعي و اقتصادي را متناسب با الگوي مدنظر مهاجمان طراحي كند. پيش‌بيني رفتار آينده مخاطبان از طريق تحليل الگوي ۶۰ نقطه‌اي صورت جهت شناسايي چهره و تشخيص احساسات مسير پروژه‌هاي پرمخاطب‌ساز را رهگيري مي‌كند. بردار‌سازي داده‌هاي متني (كلمات، جملات، پاراگراف) به شكل اعداد و بردار قابل تحليل الگوريتم‌هاي كنشگران اجتماعي و اقتصادي را ارايه مي‌دهد تا از اين طريق فرهنگ راستي‌آزمايي و راهبرد‌هاي صحيح و بومي جامعه مخاطب را مهار، كنترل و مديريت كند .نفوذ در ساختار فكري، بي‌ثباتي در مديريت ادراك و بي‌اعتمادي در باور و ارزش ميدان عملكرد جديد جنگ‌شناختي است.متقاعد‌سازي به همراه اقناع‌محوري، زيست اجتماعي و بلوغ ديجيتال مخاطبان را تحت تاثير قرار مي‌دهد تا از طريق الگو‌هاي جديد آموزه‌هاي سكومحوري را به‌روزرساني كرده و در نهايت احساسات مثبت، منفي و خنثي را مانند مغز فرماندهي كند .
فوق دكتري رسانه‌هاي اجتماعي