• 1404 سه‌شنبه 13 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6058 -
  • 1404 يکشنبه 11 خرداد

گفت‌وگو با علي جعفري پويان طراح و موسس «سال‌نواي موسيقي ايران»

«سال‌نوا» را با چنگ و دندان حفظ كرديم

سيمين  سليماني

سال‌نواي موسيقي ايران، رويدادي است كه با هدف نكوداشت استادان موسيقي برگزار مي‌شود؛ رويدادي كه تلاش بسياري داشته تا مستقل بماند و اين استقلال را حفظ كند؛ رويدادي كه از دل جامعه موسيقي جوشيده و تلاش كرده تا هنرمندان اين حوزه را در كنار هم جمع كند و گامي در راستاي اتحاد اين جامعه هنري و بهبود شرايط بردارد. مستندهاي ويژه آيين هفتمين سال‌نواي موسيقي ايران هم اخيرا منتشر شده كه در نوع خود كار ويژه‌اي است؛ خصوصا كه مي‌دانيم انجام اموري كه مساله مستقل بودن دارند، با دشواري‌هاي زيادي روبرو هستند. به مناسبت انتشار اين مستندها با علي جعفري‌پويان، طراح و موسس «سال‌نواي موسيقي ايران» گفت‌وگو كرديم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

سال‌نوا حالا هفتمين دوره خود را پشت سر گذاشت؛ اخيرا شاهد انتشار مستندهاي ويژه آن هستيم. درباره انتشار اين مستندها و مراحل توليد آن براي مخاطبان ما بگوييد.

مستندها از سال گذشته و دو ماه قبل از روز مراسم، ضبط و توليدشان آغاز شد كه شامل بيوگرافي هنرمندان تجليل شده در اين دوره و گفت‌وگوهايي با موسيقيدانان مختلف است كه با نمايش گروه‌هاي مختلفي كه در روز مراسم اجرا داشتند و پشت صحنه‌ها و آيتم‌هاي مختلف مراسم تركيب شده‌اند؛ هدف اين برنامه در مجموع شناساندن افراد ارزشمند موسيقي ايران به هنردوستان و علاقه‌مندان به فرهنگ در تمام بخش‌هاي جامعه است. اين دوره شامل توليد محتواي گسترده‌اي بود، چرا كه هيات انتخاب تصميم گرفت تعداد بيشتري از افراد را براي تجليل برگزيند تا خلأ سه سال عدم برگزاري اين مراسم جبران شود. در اين دوره، بخش‌هاي «نشان» و «يادنشان» به‌صورت تعريف‌ شده به مراسم اضافه شد، كه به‌طور طبيعي باعث توليد حجم زيادي از محتوا شد. با اين حال، امكان پخش همه اين محتواها در روز مراسم فراهم نبود و تنها بخش‌هايي از آن شامل لحظات كليدي، بيوگرافي‌ها و گفت‌وگوهاي موسيقيدانان درباره افراد مورد تجليل به نمايش درآمد. اين مستندها قرار بود همان سال منتشر شوند، اما شرايط سال گذشته بسيار غيرمنتظره بود. مراسم ما يك هفته پيش از انتخابات رياست‌جمهوري برگزار شد، دوره‌اي كه اتفاقات مهمي رخ داد. ما از مدت‌ها قبل تاريخ اين مراسم را تعيين كرده بوديم و تغيير زمان آن ديگر ممكن نبود، چرا كه در غير اين صورت مجبور مي‌شديم آن را به تابستان موكول كنيم. مسائل تدويني و فرآيند سامان‌دهي اين فيلم‌ها كه اخيرا در حال انتشار است، پيچيدگي‌هاي خاص خود را داشت و تكميل آنها نزديك به يك سال به طول انجاميد. دليل اصلي اين تأخير، شرايط اقتصادي دشوار كشور بود. با توجه به افزايش شديد قيمت‌ها، جمع‌آوري منابع مالي لازم براي تدوين و آماده‌سازي اين فيلم‌ها چالش بزرگي بود. با اين حال، با اتكا به تلاش‌هاي جمعي و مرام و معرفت گروهي، توانستيم اين پروژه را به سرانجام برسانيم. قدردان تلاش‌هاي گروه تصوير و صدا نيز هستم كه هميشه با حداقل‌ها كنارمان بوده‌اند.

تفاوت اين دوره با دوره‌هاي قبل چه بود؟ آيا تغييرات ساختاري هم داشتيد؟

سال گذشته بعد از سه سال وقفه، توانستيم مراسم «سال‌نوا» را برگزار كنيم، با اين تفاوت كه در اين دوره رويداد، يك هيات انتخاب هم داشتيم. دوره‌هاي‌ قبل، انتقاداتي مطرح مي‌شد، مانند اينكه چرا از برخي افراد تقدير شده، اما از برخي ديگر نه. همين موضوع باعث شد به اين فكر بيفتم كه هياتي معتبر و مورد قبول اكثريت جامعه موسيقي، داشته باشيم تا به اين واسطه بر گزينش افراد مورد تقدير نظارت صورت گيرد.

يعني روند گزينش تغيير كرد؟

ببينيد، هميشه تلاش ما بر اين بود كه تمركزمان بر افرادي باشد كه كمتر شناخته ‌شده هستند؛ نه كساني كه پيش‌تر از آنها تقدير شده، در واقع از هنرمنداني كه كمتر مورد توجه و تقدير قرار گرفته بودند، تقدير مي‌شد اما با حضور هيات انتخاب در اين دوره، فرآيند گزينش به نظرم به بلوغ بيشتري رسيد. مثلا هيات انتخاب تصميم گرفت كه بر اساس سليقه خود، از ميان نام‌هاي مطرح و مشهور در جامعه موسيقي، تعدادي را برگزيند. راستش هميشه فكر مي‌كردم كه افرادي مانند آقاي پژمان، نيازي به تقدير از سوي ما ندارند، اما بعدها متوجه شدم كه اين جايزه و تقدير، اتفاقا اهميت بسيار زيادي دارد؛ چرا كه از سوي خانواده موسيقي و خود موسيقيدانان به يك موسيقيدان ديگر اهدا مي‌شود.

از نتيجه تغيير راضي بوديد.

بله. به نظرم خوب شد كه به سمت افرادي رفتيم كه پيش‌تر شهامت تقدير از آنها را نداشتيم. هميشه نگران بوديم كه اگر از آنها تقدير كنيم، شايد اين‌طور برداشت شود كه در حال سوءاستفاده از نام‌ها هستيم؛ اما اين دوره، به سراغ بزرگان موسيقي كه شهرت بيشتري دارند، رفتيم و از چهره‌هاي برجسته‌اي همچون خانم دكتر موحد، آقايان محمدرضا درويشي، احمد پژمان، مهران روحاني، حميد متبسم و... تقدير كرديم.

شما و همكارانتان سال‌هاست در اين مسير طولاني و دشوار قدم برداشتيد، درباره مشكلات آن پيش از اين در گزارش سال گذشته صحبت شد؛ اما اينجا مي‌خواهم بپرسم كه چه فاكتورهايي باعث پايداري و ادامه حيات اين رويداد در فضاي كنوني شد؟

شايد بهتر باشد بگويم كه تداوم سال‌نوا بيش از هر چيز، حاصل همان سماجت دروني است كه در هنرمندان وجود دارد؛ سماجتي كه آنها را وادار مي‌كند تا چيزي را كه مي‌خواهند باشند؛ محقق كنند و به آن برسند. اين پافشاري در مورد من هم ناشي از نيازي بوده كه به ‌عنوان يك فرد دغدغه‌مند در جامعه احساس مي‌كردم. من هم مثل دوستاني كه در سال‌نوا فعاليت مي‌كنند، به‌ويژه آقاي گورنگي كه هميشه همراه و همد‌ل سال‌نوا بوده و هستند، هميشه نگران حال فرهنگ بوده‌ايم. در تمام اين سال‌ها، با ازخودگذشتگي تلاش كرديم تا بخشي از اين نياز را پاسخ بدهيم؛ نيازي كه فكر مي‌كرديم جامعه موسيقي براي بهتر شدن حالش به آن احتياج دارد، ادامه حيات چنين اتفاقاتي وابسته به همان دغدغه و كار گروهي است و سال‌نوا تلاشي بوده براي پاسخ‌ دادن به اين نياز در قالب يك مرجع.

هدف ما ايجاد نوعي اتحاد ميان موزيسين‌ها بود. هر چند نمي‌توانم بگويم كاملا به همه آرزوها و اهداف‌مان رسيده‌ايم، اما حداقل در حد توان، اگر تأثيرگذاري فرهنگي كوچكي در محيط كار و فضاي حرفه‌اي‌مان داشته‌ايم، براي ادامه اين مسير كافي است. در واقع، دليل پايداري سال‌نوا، همان نيت اوليه و احساس نياز جدي‌اي است كه جامعه موسيقي به نوازش روحي و معنوي دارد. علاوه‌ بر اين انگيزه‌ها، حضور و پشتيباني چهره‌هاي ارزشمندي مثل آقاي حسين عليزاده نقش پررنگي در دوام اين حركت داشت. اين افراد هميشه اين مسير را تأييد كرده‌اند، تا آنجا كه توانشان اجازه مي‌داده، و همواره سعي كرده‌اند با دلگرمي‌ها به ما و تيم اجرايي سال‌نوا انرژي بدهند. يكي از نكات اميدوار كننده اين است كه با وجود فضاي نه‌ چندان شاد موسيقي اين روزها، خيلي از موزيسين‌ها هنوز اميد را در خودشان حفظ كرده‌اند. كمتر كسي را ديده‌ام مثل آقاي عليزاده كه اين‌طور جدي و پيوسته با حال بد روحي‌اش بجنگد و اين درس را هم به ما بدهد كه «هيچ‌وقت نبايد تسليم شد». در مسير ادامه سال‌نوا، بارها ياد گرفته‌ايم كه بايد برخي چيزها را نبينيم و نشنويم. فقط كار خودمان را بكنيم. واقعيت اين است كه حمايت بخشي از جامعه موسيقي، كه در طول اين هفت دوره هميشه با ما بوده‌اند، عامل بزرگي در ايجاد انگيزه براي ادامه دادن بوده. هرچند فشار زيادي بر دوش ما، به‌ خصوص من و آقاي گورنگي و تيم اجرايي بوده و هست. اين فشار همواره به برخي از اعضاي تيم اجرايي بيش از حد متعارف بوده است. با اين‌حال، همين پذيرش اين حركت از سوي موزيسين‌ها و همراهي جريان‌هاي مختلف در اين سال‌ها، خودش به ‌تنهايي عامل مهمي در تداوم سال‌نوا بوده است. افرادي كه آمده‌اند، رفته‌اند، مانده‌اند يا ما را همراهي كرده‌اند، همگي به ‌نوعي در شكل‌گيري و تداوم اين حركت نقش داشته‌اند.

از ابتدا بنا بود سال‌نوا از دل جامعه موسيقي بجوشد، نه از نهادهاي رسمي؛ بر استقلال اين رويداد هميشه تاكيد داشته‌ايد حالا كه هفتمين دوره آن گذشته، بفرماييد كه چقدر اين هدف محقق شده و آيا شكل‌گيري بدنه‌اي پشتيبان از خود هنرمندان اتفاق افتاده؟

بله، اين موضوع تاكنون محقق شده است كه «سال‌نوا» كاملا مستقل و صنفي فعاليت خود را پيش برده است. با اين حال، ما تنها موفق شده‌ايم آن را به بخشي از جامعه موسيقي بشناسانيم و نتوانسته‌ايم همه افراد اين جامعه را با آن آشنا كنيم. واقعيت اين است كه برخي افراد اساسا تمايلي به شناخت يا پذيرش «سال‌نوا» ندارند. برخي هم به دلايل شخصي، كاري يا حرفه‌اي با من دچار اختلاف هستند. عده‌اي ديگر دغدغه جامعه موسيقي را ندارند و برخي همواره خالصانه همراه اين جامعه بوده‌اند و تا آخرين توان خود با آن مانده‌اند. با وجودگذشت هفت سال از برگزاري «سال‌نوا» اين رويداد هنوز آن‌طور كه شايسته است شناخته نشده. نكته ناخوشايند اين است كه حتي بسياري از هنرمندان آن را به ديگران معرفي نمي‌كنند. ما با موزيسين‌ها و هنرمندان مختلفي روبرو هستيم كه هركدام نگرش‌ها، سلايق و جانبداري‌هاي خاص خود را نسبت به جريان‌هاي فرهنگي و هنري مختلف دارند. بنابراين، بسياري ابتدا مي‌سنجند كه حمايت از «سال‌نوا» براي‌شان سودمند است يا خير. اين مسائل پيچيده‌اند كه در دوره‌هايي باعث شد عميقا احساس تنهايي كنم. با اين حال، همواره تلاش كرده‌ام وجهه مثبت امور را ببينم و قدردان كساني باشم كه درك صحيحي از ذات و معناي برگزاري «سال‌نوا» داشته‌اند. در دوره‌هاي آينده هم نهايت تلاشم را خواهم كرد كه «سال‌نوا» با شيوه‌هاي نوين برگزار شود؛ شيوه‌هايي كه حال جامعه موسيقي را با خود و با حرفه‌اي كه آن را به عنوان شغل خود مي‌شناسند، بهتر كند. احساس مي‌كنم جامعه موسيقي ايران به‌شدت به توجه و تشويق نياز دارد، و اين موضوعي است كه در دوره‌هاي آتي، بيشتر به آن توجه خواهيم داشت.

مي‌دانم كه بخشي از فعاليت‌هاي سال‌نوا، از جمله توليد محتوا و بسياري موارد ديگر، به چشم نمي‌آيند؛ براي ما از پشت صحنه‌ اين تلاش‌ها بگوييد .

طي اين سال‌ها تلاش‌هاي بسياري انجام داديم تا «سال‌نوا» را از جنبه اقتصادي به وضعيت بهتري برسانيم. خوشبختانه امسال نسبت به سال‌هاي گذشته، بيشتر موفق بوديم و حاميان بيشتري جذب كرديم. حامياني كه بسياري از آنها دوستدار هنر هستند و به استقلال ما اهميت مي‌دهند. از همراهي اين افراد در اين شرايط دشوار اقتصادي صميمانه سپاسگزارم، چرا كه برگزاري مراسم، فيلم‌ها و ديگر توليداتي كه انجام داديم، بدون حمايت آنها امكان‌پذير نبود. مطابق رسم هميشگي، «سال‌نوا» همواره از جامعه موسيقي خواسته كه در مسائل مالي مشاركت كنند كه امسال توانستيم افراد بيشتري را با خود همراه كنيم و عميقا قدردان تك‌تك آنها هستم.

و فكر مي‌كنيد، دور بعدي چه زماني برگزار مي‌شود؟

تجربه امسال به من نشان داد كه شايد بهتر باشد «سال‌نوا» دو سال يك‌بار برگزار شود. البته اگر شرايط مساعد باشد و نظم لازم از نظر لجستيكي فراهم شود، برگزاري سالانه آن نيز مي‌تواند خوشايند و ثمربخش باشد اما در شرايط فعلي، به نظر مي‌رسد راه منطقي‌تر، برگزاري «سال‌نوا» به ‌صورت دو سالانه است.

امروز در فضاي رسانه‌اي كشور، رويدادهاي مستقل كمتر ديده و شنيده مي‌شوند؛ سال‌نوا چگونه توانسته بدون حمايت رسمي، به اين حد تداوم و اعتبار برسد؟

اينكه نظر لطف شماست اما، مدت‌هاست متوجه شده‌ايم اغلب فضاي رسانه‌اي كشور به‌ شكل يك‌قطبي يا دو‌قطبي عمل مي‌كند و هيچ‌گونه توجهي به جريان‌هاي مستقل، واقعي و اصيل موسيقي ايران ندارد. اين يكي-‌دوسال، اين بي‌توجهي براي من بسيار تأسف‌برانگيزتر بود، چرا كه عملا رسانه‌ها ما را بايكوت كردند. مشكلاتي كه ريشه در گذشته داشت، بعدها براي من روشن‌تر شد؛ از جمله وجود يك مافياي رسانه‌اي كه البته شخصا برايم اهميتي نداشت. ما در«سال‌نوا» تصميم گرفتيم راه خودمان را برويم و از طريق پلتفرم‌هايي مثل وب‌سايت رسمي و صفحات شخصي، اطلاع‌رساني‌هاي لازم را بدون اتكا به رسانه‌هايي كه اين‌طور كار كرده‌اند، انجام دهيم. استراتژي خبري ما نيز بر اين اساس بود كه نتيجه كارمان چه امسال يا سال‌هاي آتي در قالب آثار، مستندها و توليدات مستقل منتشر شوند. متأسفانه تمام رسانه‌ها به جز تعداد بسيار معدودي از خبرنگاران شريف، متعهد و مستقل، با بي‌تفاوتي كامل از كنار اين فعاليت‌ها گذشتند. ضربه و آسيب به فرهنگ و هنر ايران كه شاخ و دم ندارد. وقتي رسانه يا خبرنگاري تصميم مي‌گيرد دروغ بگويد يا چشم بر حقيقت ببندد، در واقع در مسير تخريب قدم برداشته است. اين ناديده گرفتن‌ها فقط نديدن يك رويداد نيست، بلكه در واقع ناديده گرفتن بخشي از هنر مستقل است كه با چنگ و دندان به حياتش ادامه مي‌دهد و با مشكلات فراواني روبرو است.

به انتشار ويديوها هم اشاره داشتيد كه خودش رسانه مستقلي است. اقدام تازه‌اي بود، چه هدفي در اين اقدام دنبال مي‌شود؟ آيا مي‌توان به نوعي آن را دعوت عمومي براي مشاركت وسيع‌تر دانست؟

بله. هدف از توليد ويدئوهاي «سال‌نوا» اين بود كه بتوانيم چهره‌هاي ارزشمند و فعال در جامعه موسيقي، به‌ويژه آنهايي كه در حوزه موسيقي آكادميك تلاش كرده‌اند را به لايه‌هاي مختلف جامعه معرفي كنيم. اگر دقت كرده باشيد، تعريف عموم از مفاهيمي چون موسيقيدان، نوازنده، خواننده و آهنگساز، بسيار گنگ و مبهم است. اين ابهام، تا حد زيادي ناشي از نبود رسانه عمومي معتبري است كه به‌ درستي به معرفي اين افراد بپردازد؛ به ‌ويژه با توجه به اينكه صدا و سيما در اين زمينه در سال‌هاي گذشته هيچ‌گونه تلاشي در اين رابطه، نكرده است. ما در «سال‌نوا» تلاش كرديم با نشر ويدئوها تصوير روشن‌تر و دقيق‌تري از تلاش‌هاي پنهان و كمتر ديده ‌شده ارايه دهيم. وقتي«سال‌نوا» با حمايت افراد مختلف همراه مي‌شود، خوشحال مي‌شويم و اميدوارم فرهنگ نشر و ترويج چنين محتواهايي در فضاي مجازي، به ‌ويژه در ميان هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر، رشد بيشتري پيدا كند. همچنين، اگر در دوره‌هاي بعدي شاهد مشاركت گسترده‌تري باشيم، قطعا مايه دلگرمي خواهد بود.

بعد از گذشت اين همه سال، به عنوان بنيان‌گذار اين رويداد اگر بخواهيد بگوييد مهم‌ترين تأثير سال‌نوا بر موسيقي ايران چه بوده، چه پاسخي مي‌دهيد و آيا سال‌نوا توانسته گفت‌وگويي ميان نسل‌هاي مختلف موسيقي ايجاد كند؟

بي‌ترديد يكي از تأثيرات مهم «سال‌نوا» اين بوده كه شهامت تعريف و درك «همكار» از همكار را در جامعه موسيقي بالا برده و تاحدي باعث شده كه اين جامعه به ضرورت اتحاد و ايجاد تشكل‌هايي براي پيشبرد جريان‌هاي فرهنگي و حرفه‌اي پي ببرد. در شرايطي كه بسياري از فعالان موسيقي در اين دوره تاريخي دچار نوعي بي‌تفاوتي و بي‌دغدغگي نسبت به مسائل بنيادي حرفه خود هستند، «سال‌نوا» تلاشي است براي ايجاد همبستگي و بازگرداندن حس مسووليت جمعي. بسياري از افراد از بيرون ما را شاد و راضي مي‌بينند و تصور مي‌كنند برگزاري اين مراسم، به خاطر خوشحالي و رضايت ماست، در حالي‌ كه اين برداشت كاملا نادرست است. بارها با واكنش‌هاي بسيارعجيب و گاه تلخ از سوي موزيسين‌ها مواجه شده‌ام، اما به اين برداشت‌هاي اشتباه اهميتي ندادم چرا كه معتقدم در اين شرايط سخت، جامعه موسيقي به چنين اتفاقاتي نيازمند است. با اين وجود، تأثيري كه برگزاري «سال‌نوا» بر موزيسين‌ها داشته و بازخوردهايي كه بعد از مراسم دريافت كرده‌ام، همواره براي من مايه دلگرمي و قوت قلب بوده است. گاهي شاهد رفتارهاي غيرحرفه‌اي يا غيرمنصفانه هستيم اما در مجموع راضي هستم. معتقدم كه هر نسل وام‌دار نسل پيش از خود است و اين را بارها اعلام كرده‌ام. تاسيس «سال‌نوا» هم به نوعي اداي دين من به نسل‌هاي گذشته موسيقي ايران بوده است. اما متأسفانه، كمتر شاهد آن هستيم كه نسل‌هاي بعدي نيز همين احساس را نسبت به پيشينيان خود داشته باشند. در بسياري مواقع، از سوي آنها نوعي ناامني و بي‌ثباتي در رفتارها احساس مي‌شود. البته كه در همين نسل جديد، افراد محترمي حضور دارند كه قدردان تاريخ و نسل‌هاي پيش از خود بوده‌اند و همين نگاه محترمانه، آنها را ارزشمند مي‌سازد و ما را اميدوار كه چنين نگرشي را بيشتر تبليغ كنيم.

در بخش ديگر سوال‌هايم مي‌خواهم از فعاليت‌هاي خودتان بگوييد؛ شما علاوه ‌بر ضبط و توليد آثار، مدرس هستيد و از سويي در برگزاري رويدادهاي مستقل هم پويا؛ اين تجربه‌ها چه تأثيري بر نگاه شما به كاركرد اجتماعي موسيقي داشته است؟

سال‌هاست كه در ايران نوازندگي مي‌كنم و تلاش كرده‌ام تداوم فعاليتم را با تمام ماجراهاي جانبي يك حرفه رقابتي حفظ كنم. به نقاط قوت و ضعفم هميشه واقف بوده و هستم. تلاش كرده‌ام كارهايي كنم كه باعث پيشرفت فرهنگ و هنر براي خودم و جامعه‌ام باشد اما گاهي توانم بيشتر از اين نيست كه با خيلي از افراد و خيلي از اتفاقات بجنگم. مثل بسياري از اهالي هنر من نيز شرايط سخت زندگي، باعث شده تا از معيارهايم در هنر متعالي فاصله بگيرم و در بسياري از مواقع از خودم رضايت ندارم. با اين حال، سعي كرده‌ام فردي مفيد براي جامعه موسيقي باشم. ممكن است برخي بر اين باور باشند كه فقط بايد نوازنده، آهنگساز يا خواننده خوبي باشند اما من معتقدم هر هنرمند، در هر شاخه‌اي كه فعاليت مي‌كند، بايد فعاليت‌هاي حمايتي شرايط زيست اجتماعي خود را درك كرده و رسالت هنري‌اش را ايفا كند. اين رسالت الزاما به معناي ايجاد تغيير در تفكر مردم نيست، همين كه تحولي در حرفه خود ايجاد كند، كفايت مي‌كند. اين تصور كه هنرمند بايد حتما «براي مردم فلان كار را انجام دهد» يا «چنان كاري را انجام ندهد» به نظرم نادرست است. در حقيقت، هيچ‌كس از ديگري طلبكار نيست. مردم از هنرمندان، يا هنرمندان به مردم، بدهكاري ندارند. هر فرد حق دارد هنرمندي را بپذيرد يا نپذيرد. با همه اينها به باور من، وظيفه هر هنرمند اين است كه در زمان حيات هنري‌اش، بي‌تفاوت نباشد و تحولي در هنر زمانه‌اش پديد آورد.

و سال‌نوا براي شما همان تحول است؟

بله؛ و البته خيلي فعاليت‌هاي ديگر. برگزاري مراسم «سال‌نوا»، هدايت يك جريان و انجام جلسات تخصصي، هر كدام وظايف متفاوت و سنگيني هستند. تيم برگزاركننده سال‌نوا دقيقا به دنبال همين تغيير و تحول است. اين تيم آنقدر غرق در كار بوده و با «ديده نشدن» مواجه شده كه هيچگاه نخواسته كار را نمايشي جلوه دهد وگرنه مستندسازي زحماتي كه در برگزاري آن كشيده مي‌شود، خود داستان ديگري است. در طول اين مسير، بارها با افرادي مواجه شديم كه ما آنها را جدي گرفتيم، اما بعدا متوجه شديم آنها ما را جدي نگرفته‌اند. ما براي بسياري از موزيسين‌ها احترام قائل شديم، اما متأسفانه برخي از آنها هيچگاه حامي ما نبودند. با اين ‌همه، شخص من در اين سال‌ها درس‌هاي فراواني گرفتم و به شناختي عجيب و عميق از افراد فعال در دوره كنوني تاريخ موسيقي ايران رسيدم. از برخي گله‌مندم و از برخي ديگر صميمانه سپاسگزارم. افرادي كه در مراسم سال‌نوا حضور دارند و فعاليت مي‌كنند، دقيقا همان كساني هستند كه به آن رنگ و جلا داده‌اند و هميشه قدردان‌شان هستم. در كنار اين افراد، كساني هم بودند كه بسيار مانع‌تراشي كردند و با بي‌انصافي برخورد كردند اما مي‌دانم كه تمام اينها در برگزاري رويدادهاي مستقل طبيعي است.

دوست دارم در پايان، از تمام اعضاي تيم اجرايي سال‌نوا به ويژه مدير اجرايي‌مان جناب محمدمهدي گورنگي صميمانه تشكر كنم. امسال كارهاي خاص و مهمي انجام شد. بدون همراهي اين دوستان نمي‌شد اين مسير را طي كرد. برگزاري مراسمي مانند سال‌نوا، در برگيرنده جزييات زيادي است، چه در سال‌هاي گذشته، چه در روزها، هفته‌ها و ماه‌هاي منتهي به مراسم. اميدوارم در آينده، اين زحمات بيش از پيش ديده شوند و تأثيرگذارتر باشند. معتقدم با تمام محدوديت‌ها هم شرايط فرهنگي جامعه پيشرفت كرده و هم در موسيقي ايران فعاليت‌هاي با ارزشي انجام مي‌شود كه بنا به دلايل مختلف، به‌طور گسترده معرفي نمي‌شوند.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون