گروه اجتماعي
پژوهشگراني كه هفته قبل نتايجي از مطالعات لرزهخيزي در سه استان البرز، تهران و قزوين ارائه دادند، اين هشدار را پررنگ كردند كه استانهاي نشسته بر دامنه جنوبي رشتهكوه البرز، نه تنها در برابر زمينلرزه مقاوم نيستند بلكه فرسودگي بافت مسكوني و ازدحام جمعيت در گسلهاي اين سه استان، خطر آسيبپذيري را مضاعف كرده است.
روز سهشنبه، يك نشست تخصصي در پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي برگزار شد و يكي از گزارشهاي ارائه شده در اين نشست، نتايج طرح جامع مطالعات لرزهخيزي و ژئوتكنيك لرزهاي در سه كلانشهر تهران، كرج و قزوين بود. ابراهيم حقشناس، عضو هيات علمي پژوهشگاه و مجري اين طرح، ضمن اشاره به اينكه در اين طرح حتي ميزان آسيبپذيري لرزهاي و مديريت بحران اين سه شهر هم مورد ارزيابي قرار گرفته، اعلام كرد كه نتايج بررسيها نشان ميدهد كه در برخي نقاط، فركانس طبيعي زمين با دوره نوسان ساختمانهاي بلند و حتي نيمهبلند همپوشاني دارد كه اين پديده ميتواند در صورت وقوع زلزله، نوسانات را تشديد كرده و خطر تخريب سازهها را افزايش بدهد و چنين پديدهاي زنگ خطري جدي را براي ايمني ساختمانهاي ۷ تا ۱۰ طبقه و بالاتر در اين سه استان و بهويژه در تهران و كرج به صدا درآورده است.
حقشناس ضمن اشاره به اينكه شهر تهران روي رسوبات آبرفتي قرار گرفته و در بخشهاي شمالي آن، رسوبات جوانتري نسبت به گذشته ايجاد شده، گفت كه رفتار لرزهاي ثبتشده در ايستگاههاي مختلف تهران در 5 ماه اخير نشان داده كه در اين شهر، فركانسهاي لرزهاي شديدتري نسبت به انتظار به وقوع پيوسته است. به گفته اين عضو هيات علمي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي، نتايج به دستآمده نشان داده كه در شهر كرج هم، دوره تناوب طبيعي نوسان يك موج لرزهاي، در نقاط مختلف شهر پراكنده است كه اين پراكندگي ميتواند در زمان وقوع زلزله، تأثيرات متفاوتي بر ساختمانهاي بلند بر جاي بگذارد چنان كه در زلزله اخير ميانمار هم ساختمان 33 طبقه در حال ساخت در كشور تايلند و آن هم در فاصله بيش از هزار كيلومتري از مركز زلزله، به طور كامل تخريب شد.
اكبر واثقي، يكي ديگر از اعضاي هيات علمي اين پژوهشگاه بينالمللي و سخنران اين نشست تخصصي، طبق نتايج تحقيقات خود گفت كه در مجموع 75 درصد از ساختمانهاي تهران در برابر زلزله آسيبپذيري بالايي دارند به اين جهت كه حدود ۲۰ درصد ساختمانهاي تهران از نوع سنتي آجري، حدود ۵۰ درصد از ساختمانها داراي قاب خمشي بتني و همچنين حدود 6 درصد از ساختمانها، از نوع فولادي متداول با اتصالات ضعيفند و فقط 3 درصد از سازههاي فولادي و فقط حدود 8 درصد از ساختمانهاي پايتخت به دليل آنكه سيستم دوگانه دارند، از آسيبپذيري كمتري در برابر زلزله برخوردارند.
واثقي تاكيد داشت كه وضعيت سازههاي تهران را در اغلب كلانشهرهاي كشور ميتوان مشاهده كرد و افزود: «عدم رعايت اصول مهندسي زلزله، نقايص اجرايي، استفاده از مصالح نامرغوب و بافتهاي قديمي و آسيبپذير، از دلايل اصلي آسيبپذيري ساختمانها در كشور به شمار ميروند. از سال ۱۳۸۰ كه دستورالعمل بهسازي لرزهاي تدوين شد، حدود ۳۰ درصد از مدارس و ساختمانهاي اداري آسيبپذير كشور مقاومسازي شدهاند اما بخش عمده ساختمانهاي مسكوني خصوصي تاكنون مقاومسازي نشدهاند.»
واثقي با اشاره به اینكه اغلب ساختمانهاي آجري معمولا در بافت قديمي شهرها قرار گرفتهاند در حالي كه ساختمانهاي اسكلت فولادي و ساختمانهاي اسكلت بتني، رايجترين سازهها در شهرهاي كشورند افزود: «ساختمانهاي سنتي و قديمي مانند ساختمانهاي آجري، به دليل اجراي ضعيف اتصالات ديوارها و نبود كلافهاي افقي و قائم، در برابر زلزله بسيار آسيبپذيرند. آييننامه ۲۸۰۰ كه در سال ۱۳۶۷ تدوين شد، براي اين دسته از ساختمانها ضوابطي ارائه كرد اما بسياري از اين ضوابط و ازجمله، كلافهاي قائم و افقي، در شهرهاي كوچك و مناطق كمبرخوردار اجرا نشدند و به همين دليل در زمان وقوع زلزله، احتمال آسيبديدگي اين ساختمانها بالاست. حتي ساختمانهاي بتني با سيستم قاب خمشي كه بيشترين تعداد ساختمانها در شهرهاي بزرگ كشور را شامل ميشوند هم، نمونههاي مشابهي در تركيه و نيوزيلند دارند كه البته اين سازهها هم به دليل ضعف در اتصالات، ستونهاي ضعيف و استفاده از مصالح نامرغوب، در برابر زلزله آسيبپذيرند و به همين دليل، آييننامههاي ساختماني در برخي كشورها بازنگري شده چنان كه در تركيه، استفاده از قاب خمشي ويژه براي ساختمانهاي بيش از چهار طبقه ممنوع شده است. اما حتي در ساختمانهاي فولادي رايج در كشور هم با ضعف عمده در اتصالات مواجهيم چون بسياري از مهندسان ما آموزش كافي براي طراحي اتصالات به صورت ظرفيتمحور نديدهاند و به همين دليل، اين اتصالات زود ميشكنند و موجب آسيبپذيري جدي ميشوند. به طور كلي، ساختمانهايي با سيستم دوگانه كه بيشتر در ميانمرتبهها و بلندمرتبهها ديده ميشوند، عملكرد نسبتا بهتري در زلزلهها دارند.»
اين عضو هيات علمي پژوهشگاه بينالمللي زلزله، از ژاپن به عنوان نمونهاي از اجبار مقاومسازي ساختمانها در برابر زلزله بعد از زمين لرزه 1995 «كوبه» نام برد. ژاپن و بهخصوص، زلزله 1995 كوبه، امروز مثال تمام كارشناسان زلزله است. زلزله ۱۹۹۵ كوبه با بزرگاي 7.3 و به مدت 20 ثانيه، تمام شهر را ويران كرد و علاوه بر تخريب 250 هزار ساختمان، تمام زيرساختهاي شهري را از بين برد، بيش از 6400 كشته و بيش از 43 هزار زخمي و حدود 300 هزار نفر آواره برجاي گذاشت در حالي كه حدود 10 درصد تلفات اين زلزله به دليل آتشسوزي شهري بعد از وقوع زلزله بود. واثقي هم در صحبتهاي خود در اشاره به اين الگوي موفق جهاني گفت: «بعد از زلزله ۱۹۹۵ كوبه، دولت ژاپن مقاومسازي ساختمانها در برابر زلزله را اجباري كرد و مشوقهايي مانند يارانه ۵۰ درصدي، وام بلندمدت و معافيت مالياتي براي مالكان در نظر گرفت. مهمترين عامل موفقيت ژاپن، توسعه روشهايي بود كه بتوان بدون تخليه ساختمان عمليات مقاومسازي را انجام داد. نتيجه اين اقدامات، كاهش ۸۰ درصدي تلفات و خسارات پس از اجراي برنامه مقاومسازي نسبت به زلزله كوبه بود. در ايران نيز بايد به دنبال روشهايي مقرون بهصرفه و قابل اجرا در حين بهرهبرداري و حتي بينياز به مشوقهاي مالي باشيم چون ساختمانهاي موجود در كشور، بهويژه در كلانشهرها، بسيار آسيبپذيرند و برنامه مقاومسازي تاكنون موفق نبوده است.»
در بخش ديگري از اين نشست پژوهشي و طبق نتايج تحليل دادههاي ثبت شده طي ۱۰ سال اخير اعلام شد كه فعاليت لرزهاي در شرق تهران به مراتب چشمگيرتر از غرب پايتخت است كه اين موضوع ميتواند هشداري براي احتمال انباشت انرژي و وقوع زلزله در غرب تهران نيز باشد.
محمد تاتار، استاد پژوهشكده زلزلهشناسي و از ديگر سخنرانان اين نشست تخصصي با تاكيد بر فعال بودن گسلهاي اطراف و درون تهران گفت: «انرژي لرزهاي آزاد شده در مناطق شمالي كشور از جمله البرز، شمالغرب و شمالشرق، به مراتب بيشتر از ديگر نقاط ايران است؛ هرچند تعداد زمينلرزهها در زاگرس بيشتر است، اما زلزلههاي شمالي به دليل آزادسازي انرژي بالا، مخربترند. مطالعات انجام شده از تهران تا كرج نشان ميدهد اين محدوده به شدت در محاصره گسلهاي اصلي و فعال قرار دارد. اين گسلها، هم در اطراف تهران و هم درون شهر پراكندهاند. سابقه تاريخي وقوع زلزلههاي شديد در اين منطقه و ازجمله، زلزله تاريخي سال ۹۵۸ ميلادي در طالقان با بزرگاي ۷.۷، زمينلرزههاي سالهاي ۱۶۶۵ و ۱۸۳۰ روي گسل مشا با بزرگاي ۶.۵ و ۷.۱، و همچنين زلزله سال ۱۹۶۲ در بويينزهرا به عنوان مهمترين زمينلرزه ثبت شده در اين منطقه، يكي از نشانههاي جدي براي احتمال بروز زلزلهاي بالاي ۷ در تهران است. در دو دهه گذشته، بهرغم وقوع زلزلههاي متعدد كوچك، تنها ۱۲ زمينلرزه با بزرگاي بيش از ۴ در اين منطقه ثبت شده كه تنها دو مورد از آنها شامل زلزله سال ۱۳۹۶ ملارد و زلزله سال ۱۳۹۹ در محدوده مركزي گسل مشا، بالاي ۵ بوده ولي هر دو در تهران به شدت احساس شدند. زلزله ۳ شهريور ۱۳۹۴ در محدوده فيروزكوه و زلزله ارديبهشت ۱۳۹۹ در بخش مركزي گسل مشا هم نگرانيهاي زيادي ايجاد كردند و پسلرزههاي متعدد بعد از اين زمينلرزهها نشانه فعال بودن گسلها است بهخصوص كه زلزله ارديبهشت 1399 با بزرگاي 5.1 شديدترين زمينلرزه چند دهه اخير در شرق تهران محسوب ميشود.»
نقشهاي از گسلهاي شهر تهران
طي سالهاي اخير كارشناسان زلزله ضمن هشدار درباره فعال شدن گسلهاي تهران، توضيحاتي درباره ميزان آسيبپذيري مناطق اطراف اين گسلها داشتهاند. علي بيتاللهي؛ رييس بخش زلزلهشناسي و خطرپذيري مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي، يكي از كارشناساني است كه چندي قبل هم هشدار داد كه «تمام جمعيت ايران روي گسلهاي فعال ساكن هستند.»
بيتاللهي علاوه بر اين هشدار، به خبرگزاري مهر گفت: «تعداد زلزله در ايران بالاست و زلزله در كانونهاي جمعيتي رخ ميدهد. شدت و نيروي زلزله در نزديكي محل رخ داد به مراتب بيشتر است و بر همين اساس تخريب گستردهاي هم در پي خواهد داشت ولي گسل و زلزلهها به نوعي خصوصيات ذاتي سرزمين ما به شمار ميرود و چارهاي جز زندگي كردن و كنار آمدن با گسلها در كشور نداريم، زيرا اگر از يك گسل فاصله بگيريم به يك گسل ديگر نزديك خواهيم شد. گاهي گفته ميشود كه ميتوان پايتخت كشور را به نقطهاي كه زلزلهخيز نباشد، انتقال داد، اما واقعيت است كه چنين نقطهاي در كشور وجود ندارد.»
در حالي كه گسلهاي مشا، شرق تهران و جنوب ري پرمخاطرهترين گسلهاي پايتخت معرفي شدهاند، گفته ميشود كه مناطق يك، دو و سه پايتخت به دليل قرار گرفتن در مسير گسل شرق و مناطق 7 و 9 و 11 و 12 و 17 كه بيشترين وسعت بافت فرسوده را در خود جاي دادهاند هم با آسيب و تخريب بالايي مواجه خواهند شد. از سال 1399، كارشناسان زلزلهشناسي و از جمله، بيتاللهي در تشريح نتايج مطالعات انجام شده بر گسلهاي فعال شناخته شده شهر تهران از شمال تا جنوب و از شرق به غرب، گسلهاي مهم پايتخت را معرفي كردهاند.
گسل شمال تهران، با طول 75 كيلومتر به عنوان بزرگترين گسل شهر و واقع در جنوب دامنه رشتهكوه البرز و در شمال شهر تهران، از لشكرك و سوهانك تا فرحزاد و حصارك و به سمت غرب ادامه دارد و در مسير خود، نياوران، تجريش، زعفرانيه، الهيه و فرمانيه و سعادتآباد را در بر ميگيرد.
گسل لويزان در مناطق ۱، ۳ و ۴ شهر تهران قرار گرفته است .در حريم گسل لويزان ۱۹ سايت داراي برج يا در دست احداث براي برجسازي، پست برق فشار قوي ۲۳۰/۶۳/۲۰ كيلو ولتي قيطريه، برق فشار قوي خط انتقال، ۳ بيمارستان و مركز درماني، ۱۰ پل مهم مواصلاتي بزرگراهي، ساختمان پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، دانشكده آموزش پزشكي، سازمان مديريت بحران كشور (ساختمان مركزي)، مديريت شعب شمال تهران بانك صادرات ايران، ۱۲ باب مدرسه و مركز آموزشي و پرورشي، نمايشگاه بينالمللي تهران، مراكز خريد بزرگ و مراكز تجاري، مركز جامع توانبخشي سالمندان پرهام، ۹ باب مسجد و شركت نفت فلات قاره ايران قرار دارند .
گسل داووديه با طول 6.4 كيلومتر و در محله داووديه قرار گرفته كه از غرب از محدوده غربي «ميدان صنعت» شهرك غرب (حوالي مركز خريد مهستان) شروع شده و در امتداد بلوار خوردين در شهرك غرب ادامه داشته و با ميل به شرق بزرگراه چمران را قطع ميكند. در ادامه قطعه ديگر آن از شمال خيابان «ملاصدرا» به سمت شرق گسترده شده است. اين گسله فرعي، از سمت شمالي خيابان «ملاصدرا» در تقاطع خيابان شيراز شروع شده و پس از گذر از بزرگراه «كردستان»، «شمال ميدان ونك» و «بزرگراه مدرس» به «بلوار ميرداماد» (محله داووديه) ميرسد. اين گسل در ادامه با اندكي ميل به جنوب از مجاورت ساختمان بانك مركزي و محدوده «باغ كتاب»، «فرهنگستان علوم» و جنوب غربي «ميدان مادر» گذر ميكند.
گسل نياوران، يكي از گسلهاي اصلي و با طول حدود ۱۴ كيلومتر است كه از غرب در حوالي «سعادتآباد» به شرق «شمال اقدسيه» در شمال تهران گسترده شده است. خيابانهاي آجودانيه، نياوران، سعادتآباد، شميران، دزاشيب، اوين و تجريش روي اين گسل قرار دارند.
گسل جنوب ري با طول تقريبي 28 كيلومتر در جنوب تهران قرار گرفته و از غرب «اسلامشهر» شروع ميشود و تا «مهرانآباد» و «اتوبان تهران-قم»، بزرگراه بهشت زهرا، «بزرگراه آويني»، «بلوار امام خميني»، جاده تهران- ورامين و منطقه ۲۰ تهران ادامه دارد. اين گسل از شمال مقبره شاه عبدالعظيم و به موازات خيابان ۲۴ متري شهرري ميگذرد و به جاده امينآباد و ارتفاعات بيبي شهربانو ميرسد .
گسل شمال ري از جمله گسلهاي اصلي و داراي حريم است كه با طول بيش از ۱۵ كيلومتر و در جنوب مناطق 19 و 16 از محل تقاطع «بزرگراه سعيدي» با «آزادگان» شروع ميشود و پس از گذر از تقاطع آزادگان با بزرگراه بهشت زهرا و عبور از بازار آهنفروشان تهران به منطقه ۲۰ شهر تهران ميرسد و تا بلوار امام خميني، خيابان فداييان اسلام، بلوار بسيج، محدوده پارك آبي آزادگان امتداد دارد.
گسل انقلاب از گروه گسلهاي فرعي پايتخت و با طول حدود 1.5 كيلومتر است كه بخش عمدهاي از آن در مجموعه ورزشي انقلاب واقع در منطقه ۳ تهران قرار دارد. اين گسل، از مسير عبوري بزرگراه چمران در منطقه 3 شروع شده و از شرق «باغ ونك» در نقطه جنوب غربي خود شروع و پس از عبور از مجاورت محل تلاقي «بزرگراه نيايش» و خيابان «سئول» وارد محوطه مجموعه ورزشي انقلاب ميشود. امتداد اين گسل تا شمال محدوده مجموعه انقلاب است .
گسل محموديه زير پاي مجتمع مسكوني آتيساز در كنار هتل اوين و در اتوبان چمران است در حالي كه تنها پل معلق تهران هم در همين منطقه واقع شده است.
گسل تنباكويي از گسلهاي فرعي تهران است كه با طول كمتر از 2 كيلومتر در انتهاي جنوب شرقي تهران و منطقه ۱۵ قرار دارد. اين گسل، ارتفاعات مسگرآباد و ارتفاعات «بيبي شهربانو» در غرب بزرگراه امام رضا (ع) و معروف به «گردنه تنباكويي» را در برميگيرد و محله رضويه (جنوب مشيريه) هم روي اين گسل قرار دارد.
گسل ونك پارك با طول 4.5 كيلومتر از حوالي خيابان مطهري، تقاطع «ميرزايشيرازي» شروع ميشود و پس از گذر از پارك ساعي در شرق ميدان اسدآبادي، تا تقاطع اتوبان حكيم - كردستان و شرق برج 54 طبقه سه پر و زير سايت برج در دست احداث مخابرات و بزرگراه همت تا اندكي بالاتر از خيابان «ملاصدرا» ادامه دارد.
گسل تلويزيون با طول 3.3 كيلومتر از «مصلا» شروع ميشود و تا حوالي برجهاي پارك «پرنس» نزديك به خيابان «شيراز شمالي» ادامه دارد و از محدوده ايستگاه شبكه 2 تلويزيون در غرب خيابان وزرا و انتهاي خيابان الوند ميگذرد.
گسل جنتآباد شمالي از گسلهاي فرعي و با طول حدود 2 كيلومتر در منطقه پنج تهران و در محله جنتآباد شمالي است كه از شرق ميدان «استاد شهريار» و از حوالي «بلوار انصارالمهدي» شروع ميشود و پس از گذر از بلوار «سيمون بوليوار» به ساختمان «دانشگاه آزاد اسلامي» واقع در محله «حصارك» ميرسد و تا ميدان «دانشگاه» (دانشگاه آزاد- واحد علوم و تحقيقات) در انتهاي بزرگراه «شهيد ستاري» ادامه دارد.
گسل «باغ فيض» از جمله گسلهاي متوسط است كه با طول حدود 2 تا 10 كيلومتر در محله باغ فيض قرار دارد.
گسل نارمك از جمله گسلهاي متوسط است كه در منطقه ۴ تهران قرار گرفته و در پاي تپههاي «شيان» در شمال غربي محله نارمك قرار دارد. اين گسل از تقاطع بزرگراههاي همت و امام علي (ع) در سوي غربي شروع ميشود و تا خيابان «هنگام» در شرق و شمالغربي محله نارمك ادامه دارد و در امتداد بزرگراه «همت» و «شهيد زينالدين» و از شمال محله «شميراننو» عبور ميكند.
گسل مشا با طول تقريبي 200 كيلومتر از جمله گسلهاي طويل، اساسي و لرزهزاي دامنههاي جنوبي رشته كوه البرز است كه در بالادست سد «لتيان» با گسل «شمال تهران» تلاقي دارد و به همين دليل، لغزش و فعاليت هر يك از دو گسل مشا يا شمال تهران، به حركت گسل ديگر ختم ميشود.
گسل پرديسان منشا زمين لرزههاي جنوب و شمال تهران است كه بين «بزرگراه حكيم» و «شهيد همت» واقع شده و در حال حاضر فعالترين گسل تهران است كه توان لرزهزايي آن با بزرگاي 6.2 تا 6.3 به مراتب بيشتر از گسلهاي شمال و جنوب تهران است.
گسل شرق تهران كه با طول تقريبي 90 كيلومتر از مناطق سرخه حصار، تهرانپارس، اتوبان شهيد بابايي و مجيديه تا منطقه سيدخندان امتداد دارد و بسياري از زيرساختهاي شهري روي مسير اين گسل قرار گرفته است.
اين پايتخت آسيبپذير
اما بيتاللهي و كارشناساني كه هفته قبل در نشست تخصصي زلزله صحبت كردند، تنها متخصصاني نبودند كه خطر و واقعيت وقوع زلزله شديد در شهر تهران را پررنگ ميكنند تا شايد دولتها و مسوولان شهري، چارهاي براي مقاومسازي اين شهر بينديشند. نگراني برخي اعضاي شوراي شهر تهران هم كمتر از اين كارشناسان نيست اگرچه كه دغدغههاي رياست شوراي شهر را بايد متفاوت از بقيه اعضا دانست، چراكه بهزعم اين عضو شوراي شهر، ساخت و ساز روي گسلها بيش از آنكه خطرساز و مرگآفرين باشد، جنبه كارآفريني دارد و بنابراين، تداوم ساخت هتل 33 طبقه روي گسل شمال تهران بدون اشكال و كاملا مطابق ضوابط قانوني است. اما غير از اين عضو شورا، چندي قبل سيد محمد آقاميري كه رياست كميته عمران شوراي شهر تهران را برعهده دارد از واقعيتي مهيبتر درباره روزگار تهران بعد از زلزله خبر داد. آقاميري گفت كه 7 درصد شهر تهران و شامل ۴۴۲۰ هكتار بافت فرسوده، ۳۷ درصد جمعيت پايتخت را در خود جاي داده و نه تنها سكونت اين تعداد جمعيت در اين وسعت و در سازههاي فرسودهاي كه حتي در برابر زلزله 5ريشتري هم مقاومت ندارد، يك خطر جدي است، ۲۰ ميليون موش و ۳.۵ ميليون مترمكعب گاز شهري هم زير پوست زميني پايتخت است كه از مخاطرات جدي در زمان وقوع زلزله محسوب ميشود.