تشكلهاي مردم نهاد شهري را پاس بداريم
زهرا نژادبهرام
در بستر شهر پرهياهوي تهران با همه مسائل و مشكلات زيباييهايي پنهان و آشكار خودنمايي ميكنند كه برخي از آنها در دل شهروندان است و برخي در قالب كالبد و سازه؛ اما آنچه بيش از همه شهر را ثروتمند و غني ميسازد همت و عزم گروههاي مردمي است كه بدون هيچگونه سازوكار رسمي در جهت پاسداشت ارزشهاي نهفته در شهر و بازخواني آنها تلاش ميكنند . گروه لالهزار يكي از گروههاي مردمي است كه با تلاش و همت فراوان در يك توافق نانوشته در تلاش است ارزشهاي نهفته در شهر را بازخواني كند، اين گروه كه سابقه فعاليتش در دورههاي مختلف در قالب گروههاي متفاوت بوده، اكنون در عزمي استوار با برگزاري نشستهاي تخصصي در خانه اتحاديه تلاشي دوباره را آغاز كرده است . تلاشي از جنس همت جمعي براي تحولي دوباره در اين محور كه روزگاري عرصه معماري و روشنفكري و تحولات سياسي به خصوص در دهه 30 شمسي بوده است .محور لالهزار با تاريخچهاي از مدرنسازي شهري پا به عرصه وجود گذاشته است. اين خيابان در دوره پهلوي اول و اوايل پهلوي دوم كانون تحولات سياسي اجتماعي بود و پس از كودتاي 28مرداد در بستر تحولاتي كه بر آن گذشته بود با عزمي جدي نابودي هويتش در دستور كار سياستورزان آن دوره قرار گرفت و ديگر نشاني ازقبل را با خود نداشت به جز برخي سازههاي خاص! اين خيابان كه امروز كمي از ذهنها دورمانده و تنها خاطرات تاريخي آن در گرو برخي فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تاريخي و كتب تاريخي خودنمايي ميكند اكنون درحاشيه قرار گرفته و نيازمند نوعي نگاه خاص است. گروه لالهزار با درك اين مهم با نورافكن زيباييشناختي و هويتشناسي دركنار باور به تغييرات به وجود آمده درصدد ايجاد راهي نو براي باز زندهسازي اين خيابان بر آمده است. شايد بتوان شاخصهاي گروه لالهزار را در چند عنوان تبيين كرد و بستري نو براي ايجاد تحول در بخشهاي ديگر شهر كه داراي ارزشها و سوابق جدي در عرصه زندگي شهري تهران و ايران دارند، انداخت.
نخست آنكه اعضاي اين گروه جملگي از سر دغدغه رو به سوي اين خيابان با همه تعاريف مدرني كه براي آن ميشود آوردهاند، بدون آنكه موتور دولتي يا خصوصي در پشت اين دغدغه فعال بوده باشد. آنان با درك خيابان در شهر مدرن و جايگاه آن در تعاملات شهري كه بستري براي ارتباط، گذران اوقات فراغت، بازاري براي تهيه مايحتاج و بستري براي حضور در شهر است، لالهزار را كه روزگاري در همين كاركرد پويا گزينش كردهاند. يادآور ميشود كه خيابان يكي از مهمترين بخشهاي شهر در عرصه مدرن ميباشد در واقع با ورود خيابان به نظام شهري بستر تازهاي از فضاهاي شهري ايجاد شده كه تحول جدي در شكل و ساختار ارتباطي آن در ايران به وجود آورده است و لالهزار نمونهاي از آن محسوب ميشود. اين تحول نهتنها در كالبد، بلكه در ساختار فرهنگ و هويت شهرنشيني نيز اثرگذار بوده است.
دوم آنكه اين گروه با توجه به تركيب عناصر فعال در لالهزار، خانه اتحاديه را به عنوان مركزيت انتخاب كردهاند؛ كه اوج زيبايي معماري ايراني را در بستر تحولات سياسي اجتماعي در خود جاي داده است. خانهاي كه با آبنماهاي متفاوت و بزرگ تصوير آينه روشن ذهن ايراني براي اتصال به طبيعت در دل خانه را به نمايش ميگذارد. خانهاي كه هر گوشه از آن جلوهاي از زندگي را از گذشته تا امروز با خود همراه دارد. اين خانه كه به همت سازمان زيباسازي آمادهسازي شده در دوره شوراي پنجم دربهاي بستهاش گشوده شد و امروز با همدلي گروه لالهزار و شهرداري تهران به بستري براي گردهماييهاي از جنس همدلي و همراهي براي بازآفريني ارزشهاي خيابان و شهر به شمار ميرود .
سوم اينكه اين گروه نه تنها شهرساز، معمار و جامعهشناس هستند، بلكه متشكل از همه دغدغهمندان و اهالي اين خيابان است كه خواهان رونق دوباره آن در بستر هويت تاريخي دهه30 هستند .آنان به روشني ميدانند تحولات بازار و صنفهاي گوناگون در طول 80سال گذشته عرصههاي تازهاي براي رونق اقتصادي محلات ايجاد كرده كه اتصال به خيابان و هويت خيابان، بخشي جدا نشدني از آن است .
چهارم اينكه دردورههاي مختلف به رغم تلاش گروههاي مختلف دانشگاهي و دولتي و عمومي براي بازآفريني لالهزار همچنان اين خيابان از تحولات اجتماعي شهر دور مانده و نتوانسته ساختار اوليه خود را به رغم همه تلاشها بازيابد، شايد اصليترين عنصر مغفول مانده در طول همه اين تلاشها بيتوجهي به لايه پشتي لالهزار كه مركز سكونت شهروندان بوده، باشد؛ اين گروه با درك اين مهم با دعوت از همه دستاندركاران گذشته و امروز در تلاش است ارزش سكونت از دست رفته لايه پشتي خيابان را بازخواني و بستري براي باز زندهسازي اين خيابان ايحاد كند .
پنجم اينكه گروه لالهزار به روشني ميداند آنچه ميان امروز و ديروز پر افتخار لالهزار براي شهر تهران فاصله انداخته است نه بخش تجاري آن و نه دور شدن از هويت فرهنگي آن بلكه ترك سكونت و مبدل شدن لايه پشتي به خانههاي رها شده يا انبارهاي تجهيزات بخش تجاري است. لذا گروه بدون آنكه نسبت به بهسازي محيطي لالهزار بيتوجه باشد تلاشش براي مقصدسازي لالهزار است؛ لالهزار قادر است در بستر مقصد شدن در ابعاد فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي ارزش سكونت در خود را ارتقا دهد .
لذا آينده لالهزار با حضور اين گروه يقينا بسيار متفاوتتر از گذشته خواهد بود. اما نكته اصلي دراين نوشتار اين است كه اين نوع گروهها در شهر ثروتي گرانبها و فرصتي كم نظير است تاعزم شهرونداني را كه رويكردي براي باززندهسازي ارزشهاي شهري دارند را به نمايش گذارد. توجه به اين همدلي و همراهي و عشق به شهر تصويري متفاوت از شهرهاي ايران است لذا تحولاتي از اين دست فرصتهاي كمنظير يا بينظيري است كه نشان از عزم زندگي دارد! قدر هم را بدانيم و اين نوع گروهها را ياري كنيم .شهر ما پر است از اين گروهها كه بدون هيچ سازوكار رسمي درصدد رفع مسائل و گشايش فرصتها هستند .