• 1404 دوشنبه 17 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3241 -
  • 1394 دوشنبه 21 ارديبهشت

درباره ترجمه احد عليقليان از برادران كارامازوف

داستايوفسكي هميشه در اوج

  محسن آزموده/  داستايوفسكي هميشه در اوج است. ممكن است در ارزيابي‌هاي تاريخ رمان جنگ و صلح تالستوي را بزرگ‌ترين رمان ارزيابي كنند اما بدون شك ادبيات نه فقط روسيه كه جهان بدون شور و هيجاني كه فئودور فئودورويچ داستايوفسكي اين شيطان ادبيات روس ايجاد مي‌كند، بسيار ناقص است. مي‌گويند روسيه آن چنان كه آلمان و فرانسه و انگليس، فيلسوف در معناي تخصصي و حرفه‌اي ندارد، چه جاي دريغ كه روس‌ها قله‌هايي چون تورگنيف و پوشكين و گوگول و چخوف دارند و صدالبته تالستوي و داستايوفسكي. مگر نيچه مغرور و خودستا نبود كه از خواندن ظرافت‌هاي روانشناسانه داستايوفسكي به وجد مي‌آمد. راستي در ميان فيلسوفان وجودي يا همان اگزيستانسياليست‌ها كدامين يك مي‌تواند ادعا كند كه متاثر از داستايوفسكي نيست؟ يا در نظريه ادبي خوانش بديعي كه باختين از چند صدايي داستايوفسكي ارايه مي‌دهد را
چه كسي مي‌تواند انكار كند؟
اكنون ترجمه تازه‌اي از برادران كارامازوف منتشر شده است. پيش‌تر البته ترجمه‌هاي ديگري از اين در بازار بود. يكي ترجمه قديمي مشفق همداني مترجم قديمي از فرانسه، ديگري از پرويز شهدي باز هم از متن فرانسه و سومين بار از صالح حسيني از متن انگليسي. اين‌بار هم ترجمه احد عليقليان از متن انگليسي است، از ترجمه‌اي جديد كه مترجمش در مقدمه‌اي كه بر كتاب نگاشته بر ضرورت ترجمه تازه اين اثر عظيم تاكيد كرده و گفته كه در ترجمه‌هاي پيشين انگليسي جنبه‌هاي طنز متن نويسنده روس ناديده گرفته شده. عليقليان سال پيش نيز ترجمه‌اي از ديگر اثر مهم داستايوفسكي با همين نشر يعني نشر مركز منتشر كرده بود: جنايت و مكافات. آنها كه كتاب را ديدند، اذعان دارند كه ترجمه‌اي روان و خواندني ارايه شده است. ترجمه برادران كارامازوف نيز چنين است، برخلاف نثر سخت و فني
صالح حسيني كه در ديگر ترجمه‌هايش نيز مشهود است، نثر عليقليان آن پيچيدگي‌ها را ندارد و شايد به نثر اصلي داستايوفسكي كه سامرست موام مي‌گويد چندان هم ادبي نيست، ‌نزديك‌تر است. برادران كارامازوف آخرين اثر داستايوفسكي است؛ كتابي كه بسياري آن را وصيتنامه ‌نويسنده روس تلقي مي‌كنند. داستان پدري كه به تمام معنا بازتاب‌دهنده روح روس‌هاست، مردي در افراطي‌ترين ويژگي‌ها كه سه پسر دارد: ايوان، آليوشا و ديميتري. ايوان پسر روشنفكر است، شبيه استاروگين شياطين يا راسكلنيكف جنايت و مكافات، آليوشا اما بيشتر شبيه پرنس ميشكين ابله است و ديميتري كه بيش از همه خود داستايوفسكي را به خاطر مي‌آورد، يك مرد عياش، يك مرد روسي قرن نوزدهمي كه اسير شهوت و شور (passion) است. در برادران كارامازوف شخصيت‌هاي حياتي ديگري نيز هست، پدر زوسيما، استاد معنوي آليوشا و گروشنكا، سيماي تام زن‌هاي زيبا و فريبكار در آثار روس و البته اسمردياكف، فرزند نامشروع فئودور كارامازوف.
برادران كارامازوف اثري براي يك بار خواندن نيست. معروف است اينشتين بزرگ‌ترين فيزيكدان سده بيستم اين اثر را بارها خوانده و اين رمان در واقع كتاب بالينش بوده. در هر بار خواندن بخش‌هايي از اين رمان سويه‌اي از جنبه‌هاي متكثر روان بشري مكشوف مي‌شود، انسان عريان با همه رذايل و فضيلت‌هايش. برخي قطعه‌هاي اين اثر مثل بخش معروف مفتش اعظم در تاريخ ادبيات ارزشي مستقل يافته‌اند و بسياري درباره‌شان نوشته‌اند. پس دريغ نيست اگر ترجمه‌اي تازه از آن بخوانيم. آثاري از اين دست را بايد بارها خواند و بارها ترجمه كرد. بي‌شك اين ترجمه‌هاي مكرر بر غناي ترجمه‌هاي فارسي خواهند افزود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون