نگاهي به جيغ بنفش
منتخب شعرهاي هوشنگ ايراني
خروس جنگي ناآرام اينك بعد از 60 سال پس از امضاي بيانيه فوتوريستي خروس جنگي - با كتاب «جيغ بنفش» در غرفه انتشارات سرزمين اهـورايي و نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران حضور دارد!... كتاب برگزيده اشعار هوشنگ ايراني با نام جيغ بنفش همراه با معرفي، نقد و بررسي اشعار او كه توسط محمد آزرم گردآوري شده است با طرح جلد مجيد ضرغامي در سرزمين اهورايي منتشر شده و براي نخستين بار در نمايشگاه كتاب بيست و هشتم در غرفه انتشارات سرزمين اهورايي رونمايي و به مخاطبان شعر جهان با تخفيف نمايشگاه عرضه شده است. نخستين گام هر جنبش نوين، با درهم شكستن بتهاي قديم، همراه است. اين كلمات هوشنگ ايراني است كه در بند چهارم «بيانيه خروس جنگي» در سال 1330 در مجلهاي به همين نام منتشر شده است؛ شاعري كه در نخستين روزهاي شهريورماه 1352 در پاريس بر اثر ابتلا به سرطان حنجره درگذشت و كالبدش را در 14 شهريورماه همان سال در بهشت زهرا، قطعه 7، رديف 118، شماره 19، دفن كردند. شاعري كه نيمقرن بدون اينكه شعرش خوانده شود فقط با دو كلمه، قضاوت شد: جيغ بنفش. شايد شما هم تركيب «جيغ بنفش» به گوشتان آشنا باشد، بدون اينكه سطرهاي ديگري از اين شعر خوانده باشيد:
غار كبود ميدود
دست به گوش و فشرده پلك و خميده
يكسره جيغي بنفش ميكشد
نام اين شعر «كبود» است و در نخستين كتاب شعر هوشنگ ايراني با نام «بنفش تند بر خاكستري» در شهريورماه سال 1330 در 200 نسخه منتشر شده است؛ شعري نامتعارف، كنار شعرهاي نامتعارف ديگر، در آن زمان. «بنفش تند بر خاكستري» يكي از آن كتابهايي است كه فصلي جديد در تقويم شعر فارسي است و پس از آن هر امر نامتعارف و فراتر از آن، هر امر درك نشده، با عبارت جيغ بنفش، طبقهبندي شده است.
بيانيه خروس جنگي
1- هنر خروس جنگي هنر زندههاست. اين خروس، تمام صداهايي را كه بر مزار هنر قديم نوحهسرايي ميكنند، خاموش خواهد كرد. 2- ما به نام شروع يك دوره نوين هنري، نبرد بيرحمانه خود را ضد تمام سنن و قوانين هنري گذشته آغاز كردهايم. 3- هنرمندان جديد فرزند زمانند و حق حيات هنري تنها از آن پيشروان است. 4- نخستين گام هر جنبش نوين با در هم شكستن بتهاي قديم همراه است. 5- ما كهنهپرستان را در تمام نمودهاي هنري: تئاتر، نقاشي، نوول، شعر، موسيقي، مجسمهسازي، محكوم به نابودي ميكنيم و بتهاي كهن و مقلدين لاشهخوار را درهم ميشكنيم. 6- هنر نو كه صميميت با درون را گذرگاه آفرينش هنري ميداند، سراپاي جوشش و جهش زندگاني را در خود دارد و هرگز از آن جداشدني نيست. 7- هنر نو بر گورستان بتها و مقلدين منحوس آنها، به سوي نابود كردن زنجير سنن و استوار ساختن آزادي بيان احساس پيش ميرود. 8- هنر نو تمام قراردادهاي گذشته را ميگسلد و نوي را جايگاه زيباييها اعلام ميكند. 9- هستي هنر در جنبش و پيشروي است. تنها آن هنرمنداني زنده هستند كه تفكر آنها به دانش نوين استوار باشد. 10- هنر نو با تمام ادعاهاي جانبداران هنر براي اجتماع، هنر براي هنر، هنر براي... تباين دارد. 11- براي پيشرفت هنر نو در ايران بايد كليه مجامع طرفدار هنر قديم نابود گردند. 12- آفرينندگان آثار هنري آگاه باشند كه هنرمندان خروس جنگي به شديدترين وجهي با نشر آثار كهنه و مبتذل پيكار خواهند كرد. 13- مرگ بر احمقان.
در اين بيانيه فوتوريستي و ضد سنتي، آنچه مغفول مانده، باور به دانش و تكنولوژي، به عنوان بنيان فلسفه پيشرفت و حركت بيوقفه، به سوي آينده است و آنچه موكد شده، صميميت با درون است كه مركز تناقضها و حفره فروپاشاننده متن بيانيه است. با اين همه ميتوان آن را خروشي عليه گذشتهگرايي دانست. كافي است به جاي هنر خروس جنگي و هنر نو، بنويسيم شعر هوشنگ ايراني، تا علت انكار طرفداران شعر سنتي، آشكار شود اما اين بيانيه و شعر هوشنگ ايراني، مورد حمله و انكار شاعران و هواداران شعر نو نيمايي هم قرار گرفت و در عمل، هوشنگ ايراني، نيم قرن از عرصه شعر فارسي حذف شد.