بزنگاه
عشق براي من دنيايي است كه همواره تازگي دارد. البته من از عشق آن حالت سودايي عشق رمانتيك را برداشت نميكنم. به عشقي فكر ميكنم كه ما را از فراسوي مرزهاي دور خواهر و برادر ميكند. عشقي كه تفاوتهاي ما را ناديده ميگيرد و بر مشتركات انساني مان تاكيد ميورزد.
از كتاب كليساي جامع نوشته ريموند كارور، ترجمه فرزانه طاهري
فلاشبك
مرد: «تا حالا آرزوي مرگ كردي؟»
پيرمرد: «نه، احمقانه است كه تو اين زمونه آرزوي نعمت داشته باشي.»
The Road