• 1404 جمعه 16 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3215 -
  • 1394 پنج‌شنبه 20 فروردين

بهره‌اي از امكانات

سيد علي ميرفتاح

يك چيزي بگويم؟ تو اين روزها كه بحث هسته‌اي همچنان داغ است فهميدم خيلي‌ها «قرارداد تركمنچاي» را الكي و صرفا براي اينكه يك چيزي گفته باشند به‌كار مي‌برند و اگر سفت و سخت جلوي‌شان دربياييد كه «در تركمنچاي دقيقا چه اتفاقي افتاده» و «چرا اين قرارداد ننگين شمرده مي‌شود؟» جواب درست و معقولي بلد نيستند كه بدهند. ولي يك سوال بنيادي‌تر را هم نمي‌توانند جواب بدهند و آن اينكه واقعا چه نسبتي بين بيانيه لوزان و قرارداد تركمنچاي وجود دارد؟ عوام را نمي‌گويم بلكه اشاره‌ام به خواصي است كه با روش و منش ظريف و تيمش مخالفند. ولي آنها واقعا با چه چيز مخالفند؟
توي وايبر اخيرا شوخي زشت و زننده‌اي سند و ريسيود مي‌شود كه پشتش غرض و مرض است و امكان ندارد كه از ذهن آدم‌هاي وطن‌پرست و خيرخواه بيرون آمده باشد. گفته‌اند و نوشته‌اند كه سوال امتحان تاريخ صدسال ديگر اين است كه «ميرزا محمدجوادخان ظريف چه بخش‌ها و امكاناتي از ايران را به 1+5 واگذار كرد؟» اين شوخي از ناحيه هركس باشد بد و پليد است و هزاران خروار يأس و نااميدي را به ضميمه دارد و اگر نيروهاي امنيتي حواس‌شان باشد حتما بايد منشأ چنين مزخرفاتي را بخشكانند. مخالفت با ديپلماسي هسته‌اي، نقد عملكرد دولت يك بحث است، نااميد كردن ملت و القاي مفاهيم خائنانه و مترادف كردن اين ماجرا با قراردادهاي قاجاري يك بحث ديگر. كسي از فردا و قضاوت آيندگان خبر ندارد اما بنابر شواهد و قرائن، ظريف خدمت كرده و حتما مأجور خواهد بود و حتما اسمش به خوبي و خوشي در صفحات تاريخ درج خواهد شد. اما در عين حال هيچ‌كس تعهد نكرده كه با خادمين معامله‌اي خوب و شيرين بشود، به خصوص كه برخوردهاي قهري با نخبگان و فرزانگان مسبوق به سابقه است. اينكه ظريف پاي بيانيه يا توافق با 1+5 امضا بيندازد يك بحث است، اينكه او قهرمان شود و محبوب‌القلوب شود و مورد تكريم و ستايش خودجوش ملت قراربگيرد يك بحث ديگر. به نظرم آنچه مخالفين ظريف را عصباني كرده صرف امضا و قرائت بيانيه نيست. چرا؛ از امضا و قرائت عصباني شده‌اند، اما ده‌تاي آن از استقبال مردم و از ابراز شادي‌هاي مردمي و از محبوب‌القلوب شدن ظريف است كه ابرو در هم گره كرده‌اند. از كنار تصاويري مثل استقبال مردم از ظريف و همراهانش نبايد به سادگي گذشت و خود ديپلمات‌ها هم بايد حواس‌شان جمع باشد كه افتادن در اين بازي‌ها و مناسبات مي‌تواند كار دست‌شان بدهد و آينده و ماموريت‌شان را به خطر بيندازد. استادي عزيز و بزرگوار از بيسمارك برايم نقل‌قول آورد كه «سياست، بهره‌گيري از امكانات موجود است. » و منظورشان اين بود كه سياستمدار پايش روي زمين است و شرايط و اقتضائات واقعي را درك مي‌كند و گرفتار اوهام و زياده‌خواهي نمي‌شود. از روي شواهد و قرائن مي‌شود فهميد كه ظريف اين توصيه بيسمارك را خوب فهميده و بيانيه لوزان را متناسب همين امكانات و اقتضائات موجود مورد توافق قرار داده. بله؛ قطع و يقين بهتر مي‌شد كه براي جريان هسته‌اي ما هيچ محدوديتي اعمال نمي‌شد و تحريم‌ها هم يك‌شبه لغو مي‌شدند و همه در برابر اراده ما سر خم مي‌كردند و غربي‌ها و شرقي‌ها به اشتباهات خود اعتراف مي‌كردند و ما را تحسين و تكريم مي‌كردند. اما ممكنات و مقتضيات واقعي دنيا مطابق ميل ما نيست و سروكله ‌زدن با قدرت‌هاي دنيا هم آسان نيست. فيلم «رقصنده با گرگ‌ها» يادتان هست؟ بي‌وجه نيست اگر ظريف را رقصنده/ مذاكركننده با گرگ‌ها بناميم. با آنها نشستن و چنين بيانيه‌اي را توافق كردن كار سترگي است كه از همه‌كس برنمي‌آيد. اما اقتضائات و واقعيات و امكانات دنيا منحصر به لوزان و غرب نيست. توي همين چارديواري خودمان نيز بايد حواسمان به امكانات باشد. يك دليل اينكه در اين سرزمين با نخبه‌ها خوب تا نكرده‌اند همين است كه نخبه‌ها حواس‌شان نبوده است كه از ممكنات و مقتضيات فراتر نروند.
 ظريف ماموريت مهم و حسابي به عهده دارد. آنها كه مي‌گويند تاريخ به دو بخش قبل و بعد توافق هسته‌اي تقسيم خواهد شد، از سر احساسات و بسته به رقابت‌هاي سياسي اين حرف را نمي‌زنند. توافق مهم و جدي است و فقط منحصر به هسته‌اي و فعاليت‌هاي اتمي نيست بلكه طليعه‌اي است كه ما را وارد مدار تازه و روزگار تازه مي‌كند. اين مدار و روزگار نه فقط ايران كه دنيا را متاثر مي‌كنند و بيراه نيست اگر مدافعان وضع موجود در برابر اين تاثير و تاثرات مقاومت كنند و بخواهند با ظريف دربيفتند. اسم‌ها حتما با مسماهايشان نسبتي دارند و از اين اميدوارم ظريف بداند كه چقدر ظريف و حساب‌شده بايد رفتار كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون