فيلم كوتاه چند دقيقه تا حقيقت
رضا اصفهانی زاده
فيلم كوتاه در ايران پيشينهاي پربار و اثرگذار دارد، از دوران درخشان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و سينماي آزاد پيش از انقلاب، تا دورهاي پس از تحول نظام سياسي، شكلگيري مجموعههايي مانند حوزه هنري و انجمن سينماي جوان، فضاي تازهاي براي علاقهمندان فراهم كرد و توليدات كوتاه را از حالت پراكنده به سمت آموزشمحوري، كارگاههاي منسجم و تجربهآموزي هدايت نمود. اين نهادها با ايجاد دورههاي آموزشي، شبكهاي از دفاتر استاني و حمايت از فيلمسازان نوپا، به رشد نسلي تازه از خالقان آثار كوتاه انجاميد و مسير تداوم اين مديوم بدون تكيه بر ساختارهاي سينماي بدنه رشد كرده و در عرصههاي بينالمللي موفقيتهايي كسب كرده است كه اهميت و ظرفيتهاي آن را نشان ميدهد، با وجود اين قدمت و هويت ريشهدار فيلم كوتاه در نگاه عموم جامعه قالبي كوچك و كماهميت تلقي ميشود. اين تصور نادرست مانع شناخت ارزشهاي واقعي و هنري آن شده است،
مقايسه فيلم كوتاه با سينماي بلند يا به اصطلاح بدنه اشتباه است و اين امر باعث كم توجهي و مهجورماندگي فيلم كوتاه شده، متاسفانه عمل انتقال تجربه در سينماي بلند بهصورت آموزشي باتوجه به شرايط موجود دشوار و ميسر نيست، فيلم كوتاه فرصت بروز يافته آموزش در غالب حرفهاي است، ساخت فيلم كوتاه با تعداد كم شخصيتها، لوكيشنهاي محدود و وجود يك ايده مركزي به بستري مناسب براي فيلمسازان جوان براي تجربهورزي يا نمايش تواناييهاي آنان تبديل شده، فيلم كوتاه كمهزينه نيز به فيلمسازان اجازه ميدهد با بهرهگيري از داستانهاي ساده يا واقعي، لوكيشنهاي در دسترس، تجهيزات كمهزينه، همكاري گروههاي جوانان، با منابع محدود آثاري قابل توجه توليد كنند، خروجي كيفيت فيلم كوتاه وابسته به بودجه نيست، بلكه محصول نگاه خلاق و مديريت درست امكانات است، فيلم كوتاه تنها سكويي براي ورود به سينماي بلند نخواهد بود، بلكه مديومي با هويتي مستقل و حرفهاي است كه ميتواند پيچيدهترين نگرانيهاي مسائل اجتماعي را در زماني محدود با پرسشگري روايت كند و مخاطب را عميقا درگير سازد.امتياز بزرگ اين قالب آزادي در خلق جهان ذهني و بيان دغدغههاي فردي فيلمساز است، استقلالي كه در نبود فشارهاي تهيهكننده براي فروش تجاري فيلم در گيشه امكان بروز خلاقيت و جسارت هنري را فراهم ميكند، هرچند دريافت مجوز ساخت و در سالهاي اخير مجوز نمايش ضروري است، با اين حال بسياري از فيلمسازان با چالشهاي اقتصادي مواجهاند و بودجه شخصي بدون بازگشت سرمايه بسيار سخت است و بعضا استفاده از تجهيزات و تسهيلات توسط نهادهاي مربوطه حمايتي براي افرادي خاص، باعث ايجاد تبعيض و بياعتمادي در ميان فيلمسازان جوان ميشود. نبود شفافيت فرصتهاي برابر، اثر منفي بركيفيت جريان فيلمسازي ميگذارد و از ساخت فيلم منصرف ميشوند، جذب اسپانسر نيز بدون هدف در راستاي كار فيلمساز باشد با خروجي چون آثار پرزرقوبرق و شبيه ويديوكليپها فقط با تصاوير زيبا منجر ميشود و روح تجربهورزي اين مديوم را تضعيف ميكند، بازيگري در فيلم كوتاه جايگاهي ويژه دارد و در بسياري موارد، كيفيت اجراها حتي از سينماي بلند نيز خالصتر و اثرگذارتر است، حضور بازيگران حرفهاي بهويژه در آثار اجتماعي، ميتواند نقش مهمي در ارتقاي جايگاه فيلم كوتاه ايفا كند؛ نمايش فيلم كوتاه آثاري كه تنها درجشنوارهها ديده ميشوند و ميتوان از چرخه نمايش در پلتفرمهاي آنلاين، رسانههاي اينترنتي، شبكههاي اجتماعي و سالنهاي سينما كه ظرفيتهاي گستردهاي براي عرضه آثار و ايجاد جريان اقتصادي براي فيلمسازان دارند، مشروط بر آنكه مسير دسترسي همه مخاطبان منظم و پايدار باشد و تغيير نگاه رسمي نسبت به ارزش فرهنگي و حرفهاي فيلم كوتاه ضروري است تا ساختارهاي حمايتي، بودجهاي و رسانهاي شكل بگيرد. فيلم كوتاه با حفظ ارزشهاي زيباييشناسانه اجتماعي و فراهمكردن مسير رشد براي فيلمسازان جوان ميتواند در عصر سرعت و فناوري به يكي از مدرنترين و كارآمدترين قالبهاي روايت داستاني، آموزشي بدل شود. فشردگي زمان و ايجاز اين مديوم با نيازهاي مخاطب امروز هماهنگ است، اگر ساختارهاي حمايتي تقويت و مسيرهاي نمايش و پخش ساماندهي شود فيلم كوتاه ميتواند از حاشيه خارج شود، مخاطبي پايدار پيدا كند و جايگاه مستقل و ارزشمند خود را در سينماي ايران و جهان تثبيت كند.