«اعتماد» در گفتوگو با عبدالرضا فرجيراد بررسي می کند
ديپلماسي به وقت پاريس
نوشين محجوب
در شرايطي كه برنامه هستهاي صلحآميز جمهوري اسلامي ايران بار ديگر هدف قطعنامهاي هماهنگ شده ازسوي تروييكاي اروپايي (فرانسه، آلمان و انگليس) و ايالاتمتحده در شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار گرفته و تهران با واكنش قاطع و اعلام كاهش همكاريهاي داوطلبانه فراتر از قوانين پادمان پاسخ داده، سفر سيدعباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان به پاريس براي ديدار با ژان-نوئل بارو، همتاي فرانسوياش، در روز چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ (۲۶ نوامبر ۲۰۲۵) از اهميت راهبردي برخوردار است. اين سفر، نخستين ديدار رسمي وزير خارجه ايران با يكي از اعضاي تروييكا پس از صدور قطعنامه اخير به شمار ميرود و درحالي صورت ميگيرد كه فرانسه تلاش دارد تا خود را به عنوان «ميانجي» يا «هماهنگكننده» احتمالي ميان تهران و غرب معرفي ميكند؛ نقشي ادعايي كه سابقه تاريخي آن از مذاكرات سعدآباد تا توافق برجام، با بدعهديهاي مكرر اروپا و خروج يكجانبه امريكا از توافق همراه بوده است. پاريس در روزهاي اخير مدعي شده اين ديدار ميتواند «فرصتي براي همكاري مجدد ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي» و حتي «بازتعريف چارچوبي تازه» باشد؛ ادعاهايي كه از نگاه تهران، نه تنها فاقد ضمانت اجرايي است، بلكه در ادامه همان سياست «فشار حداكثري نيابتي» واشنگتن تفسير ميشود. در حالي كه حيات سياسي برجام عملا به پايان رسيده و جمهوري اسلامي ايران بر همكاري صرفا در چارچوب معاهده «انپيتي» و پادمان تاكيد دارد، اروپا همچنان از اهرمهاي باقيمانده مانند مكانيسم ماشه و تحريمهاي يكجانبه به عنوان ابزار چانهزني استفاده ميكند؛ اهرمهايي كه پس از خروج امريكا از برجام و ناتواني تروييكاي اروپايي در عمل به تعهدات يازدهگانه خود، عملا از اعتبار تهي شدهاند. اين سفر در عين حال آزموني جدي براي سنجش ميزان استقلال عمل اروپا در برابر فشارهاي كاخ سفيد به شمار ميرود؛ اينكه آيا پاريس قادر است از جايگاه ادعايي خود به عنوان «پل ارتباطي» استفاده كند و مسيري مبتني بر احترام متقابل و لغو واقعي تحريمها پيشنهاد دهد يا صرفا نقش «پيك فشار» واشنگتن را ايفا خواهد كرد. در اين راستا روزنامه اعتماد در گفتوگويي با عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپليتيك به ابعاد استراتژيك اين ديدار، امكان يا عدم امكان احياي ديپلماسي هستهاي بر پايه شروط عزتمندانه ايران و چشمانداز كاهش تنش در سايه خواستههاي حداكثري امريكا را با نگاهي واقعبينانه و مبتني بر اصول ثابت سياست خارجي جمهوري اسلامي ميپردازد. فرجيراد معتقد است كه سفر عراقچي به پاريس فرصتي چندلايه براي شكستن بنبست كنوني است؛ فرانسه هم به دنبال آزادي زندانيانش است، هم ميخواهد نقش ميانجي ميان ايران و امريكا را احيا كند و هم نگران پيامدهاي صلح اوكراين و وضعيت نامعلوم مواد غني شده ايران پس از تجاوزات اخير امريكا و اسراييل به تماميت ارضي كشورمان است. به نظر او، اروپا اهرم مستقيمي براي لغو مكانيسم ماشه ندارد اما ميتواند با هماهنگي امريكا يك فرمول موقت «امتياز در برابر امتياز» (توقف غنيسازي بالا در برابر كاهش تحريمها و بازگشت بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي) پيشنهاد دهد و اگر مذاكرات اينبار آغاز شود، به دليل درسآموختههاي تلخ ترامپ از جنگ ۱۲روزه و تمايل مشترك همه طرفها به پرهيز از درگيري، شانس به نتيجه رسيدن آن بيش از دفعات پيشين است.
مشروح گفتوگو در ادامه آمده است:
عبدالرضا فرجيراد در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره نتايج احتمالي سفر سيدعباس عراقچي، وزير خارجه كشورمان به پاريس پس از هلند گفت: اين سفر را عمدتا بايد بر پايه دو موضوع تحليل و تببين كرد؛ نخست تلاش فرانسه براي آزادي دو شهروند فرانسوي باقيمانده در بازداشت ايران و دوم تمايل پاريس به ايفاي دوباره نقش فعال در پرونده هستهاي ايران پس از كنار گذاشته شدن از برجام به دليل فعالسازي مكانيسم ماشه توسط آلمان. اين استاد ژئوپليتيك در ادامه افزود: فرانسه به شدت نگران است كه تنش فزاينده ايران و امريكا به درگيري گسترده در منطقه منجر شود كه مستقيما به ضرر منافع اروپا خواهد بود.
او خاطرنشان كرد: پاريس پس از تجربه نه چندان موفق ميانجيگري در حاشيه سفر مسعود پزشكيان، رييسجمهور ايران به نيويورك، اكنون ميخواهد بارديگر نقش ميانجيگرايانهاش را به آزمون گذاشته و از طريق گفتوگو با آقاي عراقچي زمينهاي براي ازسرگيري مذاكرات غيرمستقيم يا حتي مستقيم تهران- واشنگتن فراهم آورد. فرجيراد در ادامه تصريح كرد: فرانسه اميدوار است طرحي حداقلي تعريف كند كه درنهايت ازسوي امريكا ارايه شده و مذاكرات رسمي را ممكن سازد. به گفته او، پاريس همچنان سياست رسمي «غنيسازي صفر» براي ايران را دنبال ميكند، اما باتوجه به تحولات اخير، احتمال دارد سه كشور اروپايي و به ويژه فرانسه حاضر شوند طرحي را بپذيرند كه در آن غنيسازي براي مدت معين متوقف شود تا در ازاي آن فضا براي ورود ايران و امريكا به فاز مذاكره هموار گردد و اروپاييها نقش ميانجي را ايفا كنند. اين استاد ژئوپليتيك با اشاره به منافع گسترده فرانسه در ايران تاكيد كرد: پاريس اعتقاد دارد ايران و امريكا سرانجام پاي ميز مذاكره خواهند نشست، چه با ميانجيگري فرانسه و چه بدون آن. به باور اين استاد ژئوپليتيك، در چنين شرايطي فرانسه نميخواهد از فرآيند رايزنيهاي احتمالي كنار گذاشته شود، به ويژه آنكه توافق احتمالي ايران و امريكا ميتواند سرمايهگذاريهاي كلان فرانسه در حوزه نفت، خودرو و ساير بخشهاي ايران را به خطر بيندازد، از همين رو موضع فرانسه در اروپا تا حدي از آلمان و بريتانيا متفاوت است؛ پاريس از استقلال نسبي در سياست خارجي برخوردار است و به امريكا اعتماد كامل ندارد، بنابراين ترجيح ميدهد در تمام تحولات مرتبط با برنامه هستهاي ايران و گفتوگوهاي احتمالي تهران- واشنگتن، هم در جريان باشد و هم نقش موثري ايفا كند. به باور فرجيراد، اگر اين مذاكرات با جديت پيگيري شود، اين رخداد ميتواند مقدمهاي براي ازسرگيري گفتوگوها ميان ايران و ايالاتمتحده باشد. فرجيراد در ادامه مصاحبه خود با روزنامه اعتماد ضمن اشاره دوباره به تلاش فرانسه براي ايفاي نقش ميانجي تاكيد كرد كه بخش مهمي از اين سفر دقيقا در همين قالب قابل تبيين است و فرانسه بار ديگر ميخواهد خود را به عنوان ميانجي اصلي و بازيگر تعيينكننده در روابط ايران و تنشهاي ايران و غرب معرفي كند. به باور فرجيراد، البته اين به معناي ناديده گرفتن مسائل دوجانبه نيست؛ موضوع آزادي شهروندان فرانسوي باقيمانده در ايران قطعا يكي از محورهاي اصلي گفتوگو خواهد بود و پاريس ميخواهد مذاكراتي را كه در حاشيه سفر رييسجمهور پزشكيان به نيويورك آغاز كرده بود و تا حدي هم به نتيجه رسيد، به طور كامل به سرانجام برساند. او در ادامه تصريح كرد كه نكته بسيار مهم ديگر، پيشرفت چشمگير مذاكرات صلح اوكراين است كه اكنون به مراحل بسيار حساسي رسيده و احتمال آتشبس يا توافق پايدار به طور جدي افزايش يافته است. فرجيراد خاطرنشان كرد: يكي از بزرگترين نقاط تنش ميان ايران و اروپا در سالهاي اخير، همكاريهاي نظامي تهران- مسكو در جنگ اوكراين بوده و حتي بخش مهمي از انگيزه اروپا براي تشديد فشار بر برنامه هستهاي ايران و چشمپوشي ضمني بر غنيسازي ۶۰درصد، ريشه در همين موضوع داشته است. به گفته او، اكنون كه بيش از نيمي از مسير مذاكرات صلح اوكراين طي شده، فرانسه به عنوان يكي از بازيگران كليدي اين فرآيند انگيزه مضاعف پيدا كرده تا با ايران وارد گفتوگوي جامع شود و از اين رهگذر نقش تعيينكنندهاي در شكلدهي به آينده منطقه و روابط ايران و غرب ايفا كند. اين كارشناس مسائل بينالملل در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره ادعاي پاريس مبني بر اينكه سفر عراقچي ميتواند زمينه همكاري دوباره ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي را فراهم كند و آيا با توجه به مواضع تهران چنين خواستهاي محقق خواهد شد يا خير، گفت: در شرايط كنوني احتمال دستيابي به يك فرمول مشترك موقت وجود دارد، اما تحقق آن بسيار دشوار و مشروط به عقبنشيني واقعي اروپا از تبعات مكانيسم ماشه است. عبدالرضا فرجيراد افزود: فعالسازي مكانيسم ماشه اساسا نتيجه فشار سنگين امريكا بر تروييكاي اروپايي است، اما اكنون نگراني اصلي خود اروپاييها -حتي بيش از واشنگتن- متوجه دو موضوع شده؛ خروج كامل بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي از ايران و سرنوشت نامعلوم حدود ۴۸ كيلوگرم اورانيوم غنيشدهاي كه در چهار سايت بمباران شده وجود داشته است. او در ادامه خاطرنشان كرد: قطعنامه اخير شوراي حكام دقيقا براي وادار كردن ايران به صدور مجوز بازديد از همين سايتها تصويب شد، اما نتيجه كاملا معكوس داد و نه تنها آن بازديدها انجام نشد، بلكه كل فعاليتهاي نظارتي نهاد پادماني در ايران متوقف شد. فرجيراد تاكيد كرد: يكي از محورهاي اصلي گفتوگوي آقاي عراقچي در پاريس همين موضوع خواهد بود و تهران استدلال ميكند كه اگر مكانيسم ماشه فعال نميشد، امروز آژانس بينالمللي انرژي اتمي همچنان به كار عادي خود ادامه ميداد. اين استاد ژئوپليتيك در ادامه خاطرنشان كرد: در اين مذاكرات همزمان دو هدف دنبال ميشود؛ از يكسو عقبنشيني تدريجي اروپا از آثار مكانيسم ماشه و ازسوي ديگر بازگشت كامل بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي به ايران و روشن شدن وضعيت مواد هستهاي سايتهاي آسيب ديده. او افزود: طبيعتا ايران نيز خط قرمزهاي خود را تكرار خواهد كرد؛ هيچ مذاكرهاي درباره برنامه موشكي پذيرفته نيست و حق غنيسازي صلحآميز غيرقابل مذاكره باقي ميماند. اين استاد ژئوپليتيك همچنين افزود: با وجود همه اين سختيها، احتمال رسيدن به يك تفاهم موقت وجود دارد؛ مثلا تمديد وضعيت فعلي توقف غنيسازي براي دورهاي محدود در ازاي برداشتن گامهاي ملموس در مسير رفع تحريمها و بازگشت آژانس به روال عادي. چنين فرمولي ميتواند همزمان خطر درگيري نظامي را كاهش دهد و فضاي اعتمادسازي نسبي ايجاد كند. عبدالرضا فرجيراد درباره چشمانداز كلي روابط ايران و فرانسه پس از اين سفر و احتمال شكلگيري يك «نقشه راه» مشترك در ماههاي آينده گفت: اگر گفتوگوهاي پاريس به يك تفاهم حداقلي منجر شود، ميتوان انتظار داشت تا پايان سال ۲۰۲۵ ميلادي يك نقشه راه موقت و غيررسمي ميان تهران و پاريس (با چراغ سبز ضمني واشنگتن) شكل بگيرد كه سه محور اصلي خواهد داشت؛ محور اول، مديريت بحران هستهاي از طريق بازگشت تدريجي بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي در ازاي تعليق بخشي از تحريمهاي مكانيسم ماشه است. از منظر او محور دوم، كاهش تنش در حوزه اوكراين است؛ فرانسه به عنوان يكي از حاميان اصلي كييف، علاقهمند است كه حداقل جريان انتقال تسليحات ايراني به روسيه تا زمان امضاي توافق صلح نهايي متوقف يا به شدت محدود شود و در مقابل حاضر است شوراي حكام را از صدور قطعنامههاي جديد بازدارد. فرجيراد در ادامه توضيح داد كه محور سوم نيز مسائل دوجانبه اقتصادي را در بر ميگيرد؛ پاريس ميخواهد شركتهاي توتال، رنو، ايرباس و پژو-سيتروئن دوباره مجوز فعاليت محدود در ايران را دريافت كنند و تهران نيز در ازاي آن ميتواند بخشي از مطالبات قديمي خود از فرانسه (ازجمله پولهاي بلوكهشده يا قراردادهاي نيمهتمام) را وصول كند. به گفته او، اين نقشه راه احتمالا به صورت مكتوب و رسمي نخواهد بود، بلكه مجموعهاي از «تفاهمهاي شفاهي هماهنگشده» ميان عراقچي و همتايان فرانسوياش خواهد بود كه در چند مرحله شش ماهه اجرا ميشود و هر مرحله مشروط به اجراي موفق مرحله قبلي است. اين كارشناس مسائل بينالملل در پايان تاكيد كرد: فرانسه در حال حاضر تنها كشور اروپايي است كه براي پيش بردن اين سناريو آماده است، چون هم از آلمان و بريتانيا مستقلتر عمل ميكند و هم نگران است كه اگر در اين فرآيند غايب باشد، در آينده نزديك كه احتمالا گفتوگوهاي مستقيم ايران و امريكا آغاز شود، كاملا به حاشيه رانده شود، بنابراين پاريس انگيزه واقعي براي به نتيجه رساندن اين دور از رايزنيها دارد. اين كارشناس مسائل ژئوپليتيك در ادامه تاكيد كرد: اين ديدگاه تا حد زيادي درست است كه اروپا به تنهايي نميتواند آثار مكانيسم ماشه را به طور كامل لغو كند و ابتدا تحت فشار امريكا آن را فعال كرد، اما همين اروپا هنوز يك كارت طلايي در دست دارد؛ توانايي ايفاي نقش ميانجي قابل قبول براي هر دو طرف ايران و ايالاتمتحده.
عبدالرضا فرجيراد افزود: دقيقا به همين دليل است كه پاريس و تا حدي برلين و لندن، در حال حاضر انگيزه مضاعف دارند تا با تهران به يك تفاهم موقت و مياني برسند؛ تفاهمي كه نه غنيسازي صفر مطلوب غرب باشد و نه غنيسازي بدون محدوديت مورد خواست ايران، بلكه يك حد وسط زماندار و قابل راستيآزمايي.
او تاكيد كرد: وقتي چنين تفاهمي شكل بگيرد، فرانسه يا تروييكاي اروپاييميتوانند مستقيم با دولت ترامپ وارد مذاكره شوند؛ دولتي كه رييسجمهورياش به شدت نيازمند يك دستاورد قابل فروش در سياست خارجي است، به ويژه حالا كه انتخابات نزديك ميشود و نمايش «ديپلماسي موفق» براي او حياتي شده است.
فرجيراد در ادامه خاطرنشان كرد: در اين سناريو، احتمال ظهور يك بسته پيشنهادي جديد بسيار بالاست؛ بستهاي كه تحريمهاي مرتبط با مكانيسم ماشه را به شكل چشمگير سبك كند، در مقابل ايران همكاري كامل و سريع با آژانس بينالمللي انرژي اتمي را از سر بگيرد، وضعيت سايتهاي بمبارانشده و مواد هستهاي روشن شود و غنيسازي هم در سطح كنوني فريز بماند. به گفته اين استاد ژئوپليتيك، راهي جز اين چرخه گفتوگو و اقدام متقابل وجود ندارد و ديدار پاريس ميتواند نقطه شروع واقعي اين چرخه باشد.
به باور فرجي راد، آنچه حاكم است، روزنه اميد است و اتفاقا همين روزنهاي واقعيتر از هر زمان ديگري در پنج سال گذشته است، زيرا براي اولينبار بعد از مدتها، هر سه بازيگر اصلي (تهران، پاريس و واشنگتن) همزمان از جنگ ميترسند، به مذاكره نياز دارند و هيچ كدام نميخواهند وضعيت به نقطه بيبازگشت برسد.
فرجيراد در ادامه گفتوگو افزود: ايران بارها اعلام كرده كه آماده گفتوگو با حفظ عزت و خطوط قرمز خود است، اروپا بهويژه فرانسه به شدت نگران تبعات اقتصادي و امنيتي يك بحران تمامعيار در خليجفارس است و دولت ترامپ هم كه حالا در آستانه انتخابات قرار دارد، بيش از هر چيز به يك «عكس يادگاري ديپلماتيك» با ايران نياز دارد تا در كارزار انتخاباتي از آن به عنوان موفقيت بزرگ سياست خارجي ياد كند.
فرجيراد همچنين تاكيد كرد: دقيقا همين همزماني نيازها و همترسيها است كه فضاي تنفس ايجاد كرده؛ فضايي كه اگر درست مديريت شود، ميتواند از پاريس شروع شود، به بروكسل و لندن و برلين كشيده شود و درنهايت درهاي بسته مذاكرات ايران و امريكا را دوباره باز كند، بنابراين ديدار فرداي آقاي عراقچي در پاريس را نبايد فقط يك سفر تشريفاتي قلمداد كرد؛ اين سفر ميتواند لحظهاي تاريخي باشد كه چرخ ديپلماسي هستهاي پس از سالها توقف، دوباره به حركت درآورد. عبدالرضا فرجيراد با نگاهي واقعبينانه اما خوشبينانه به پرسش «اعتماد» درباره امكان توافق با امريكا در صورت گشوده شدن دوباره درِ مذاكره پاسخ داد: امروز براي اولينبار بعد از سالها، «هزينه ادامه بنبست» براي هر دو طرف از «هزينه توافق» بيشتر شده و همين يك جمله، كل داستان را عوض كرده است. امريكا بعد از حملات ژوئن ۲۰۲۵ و ناتواني در راستيآزمايي ۴۴۰ كيلوگرم اورانيوم ۶۰درصد، عملا كابوس «بمب در سايه» را هر شب ميبيند؛ ايران هم با اقتصاد تحت فشار و تهديد حمله دوباره نميتواند بينهايت همين وضعيت را تحمل كند. او تاكيد كرد: وقتي هر دو طرف همزمان اينقدر ميترسند و اينقدر ضرر ميكنند، تاريخ نشان داده كه راهحل پيدا ميشود. فرجيراد تصريح كرد: ترامپ شخصا به اين نتيجه رسيده كه ادامه سياست نتانياهو نهتنها ايران را متوقف نكرد، بلكه برنامه هستهاي را نامريي و خطرناكتر كرد و حالا پروژه محبوبش، يعني «خاورميانه نوين» و تبديل غزه به ريويرا، در معرض نابودي كامل قرار گرفته است، به همين دليل سيگنالهاي متعددي از واشنگتن ميرسد كه او آماده يك «توافق سريع و قابل فروش» است، حتي اگر در ظاهر حداكثري به نظر برسد.
به گفته اين استاد ژئوپليتيك، ايران هم از كانالهاي مختلف ازجمله عربستان و فرانسه پيام داده كه حاضر است در ازاي احترام متقابل و رفع واقعي بخشي از فشارها، غنيسازي بالاي خاص را فريز كند و نظارت كامل آژانس بينالمللي انرژي اتمي را بپذيرد. فرجيراد در پايان گفت: بنابراين اگر فردا در پاريس حتي يك برگه كوچك «اقدام متقابل مرحلهاي» امضا شود، ميتواند مثل دومينوي بزرگ عمل كند؛ اول نظارت نهاد پادماني احيا ميشود، بعد بخشي از تحريمها سبك ميشود و در كمتر از شش ماه ميتوانيم شاهد آغاز مذاكرات جدي و مستقيم باشيم؛ مذاكراتي كه احتمال موفقيتش اينبار واقعا بالاست. عبدالرضا فرجيراد در پاسخ به پرسش پاياني «اعتماد» درباره احتمال سنگاندازي اسراييل در مسير رايزنيهاي احتمالي ايران و امريكا گفت: اسراييل همچنان اصليترين و سرسختترين مخالف هرگونه گفتوگو ميان تهران و واشنگتن است و سابقهاش هم نشان ميدهد هرگاه مذاكرات به مراحل حساس رسيده، تلآويو با لابي سنگين در كنگره، فشار اطلاعاتي يا حتي اقدامات خرابكارانه مستقيم وارد ميدان شده و روند را متوقف كرده است.
اين استاد ژئوپليتيك افزود: اكنون نيز نتانياهو و دستگاه امنيتياش بيكار ننشستهاند و تمام تلاش خود را ميكنند تا رايزنيهاي آقاي عراقچي در پاريس و هر حركت بعدي اروپا را بينتيجه بگذارند؛ چون از نظر آنها ايران تحت فشار حداكثري و منزوي تنها نسخه قابل قبول است.
او در ادامه تاكيد كرد: اينبار اما شرايط متفاوت است؛ نشانههاي روشني از اختلاف واقعي ميان واشنگتن و تلآويو بر سر ازسرگيري مذاكرات ديده ميشود و دولت ترامپ كه به شدت به يك دستاورد ديپلماتيك قبل از انتخابات نياز دارد، ديگر حاضر نيست كاملا تابع سياست نتانياهو باشد.
فرجيراد در پايان خاطرنشان كرد: بنابراين هر چند خطر خرابكاري اسراييل همچنان جدي است و نبايد ساده انگاشت، اما شكاف جاري ميان امريكا و اسراييل، همراه با انگيزه بالاي پاريس و نياز مشترك همه طرفها به كاهش تنش، براي اولينبار فرصتي واقعي ايجاد كرده تا ديپلماسي بدون اجازه تلآويو پيش برود؛ فرصتي كه اگر درست مديريت شود، ميتواند چرخ مذاكرات هستهاي را پس از سالها دوباره به حركت درآورد.