اگر آبرويي داشتهام با خدا معامله كردهام
احمد مازني
۹. عشق به مردم و معامله با خدا
كلام صادقانه و صريح امام خميني(ره) در تبيين دلايل پذيرش قطعنامه ۵۹۸ و راهبردهاي دوران نه جنگ و نه صلح را در يادداشتهاي قبلي ملاحظه كرديد و همين صراحت و صداقت امام چسب اعتماد بين رهبر و مردم بود؛ امام در ادامه بيانيه، به عشق و محبت خود به مردم اشاره ميكنند و در عين ابراز علاقه به مردم، به اداي تكليف الهي خويش تصريح ميكنند: «مردم عزيز و شريف ايران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خويش ميدانم و شما ميدانيد كه من به شما عشق ميورزم و شما را ميشناسم؛ شما هم مرا ميشناسيد. در شرايط كنوني آنچه موجب امر شد تكليف الهيام بود. شما ميدانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم؛ اما تصميم امروز فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او از هر آنچه گفتم، گذشتم و اگر آبرويي داشتهام با خدا معامله كردهام. عزيزانم، شما ميدانيد كه تلاش كردهام كه راحتي خود را بر رضايت حق و راحتي شما مقدم ندارم. خداوندا، تو ميداني كه ما سر سازش با كفر را نداريم. خداوندا، تو ميداني كه استكبار و امريكاي جهانخوار گلهاي باغ رسالت تو را پرپر كردند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بيداد، همه تكيهگاه ما تويي و ما تنهاي تنهاييم و غير از تو كسي را نميشناسيم و غير از تو نخواستهايم كه كسي را بشناسيم. ما را ياري كن كه تو بهترين ياريكنندگاني. خداوندا، تلخي اين روزها را به شيريني فرج حضرت بقيهالله ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ و رسيدن به خودت جبران فرما. فرزندان انقلابيام، اي كساني كه لحظهاي حاضر نيستيد كه از غرور مقدستان دست برداريد، شما بدانيد كه لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما ميگذرد. ميدانم كه به شما سخت ميگذرد؛ ولي مگر به پدر پير شما سخت نميگذرد؟ ميدانم كه شهادت شيرينتر از عسل در پيش شماست؛ مگر براي اين خادمتان اينگونه نيست؟ ولي تحمل كنيد كه خدا با صابران است. بغض و كينه انقلابيتان را در سينهها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد كه پيروزي از آن شماست و تاكيد ميكنم كه گمان نكنيد كه من در جريان كار جنگ و مسوولان آن نيستم. مسوولان مورد اعتماد من هستند. آنها را از اين تصميمي كه گرفتهاند، شماتت نكنيد كه براي آنان نيز چنين پيشنهادي سخت و ناگوار بوده است.
كه انشاءالله خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضايت خود فرمايد.»
۱۰ . توصيه به جوانان؛ قدر لحظات شيرين زندگي خود را بدانيد.
«من در اينجا به جوانان عزيز كشورمان، به اين سرمايهها و ذخيرههاي عظيم الهي و به اين گلهاي معطر و نوشكفته جهان اسلام، سفارش ميكنم كه قدر و قيمت لحظات شيرين زندگي خود را بدانيد و خودتان را براي يك مبارزه علمي و عملي بزرگ تا رسيدن به اهداف عالي انقلاب اسلامي آماده كنيد.» و به مسوولان در مورد تقويت بنيه فرهنگي، علمي و اعتقادي جوانان توصيه ويژه ميكنند: «و من به همه مسوولان و دستاندركاران سفارش ميكنم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقاي اخلاقي و اعتقادي و علمي و هنري جوانان را فراهم سازيد و آنان را تا مرز رسيدن به بهترين ارزشها و نوآوريها همراهي كنيد و روح استقلال و خودكفايي را در آنان زنده نگه داريد.» و نسبت به مدعيان فريب خورده فرهنگ مبتذل غرب و شرق هشدار ميدهند: «مبادا اساتيد و معلميني كه به وسيله معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را كه تازه از اسارت و استعمار رهيدهاند، تحقير و سرزنش كنند و خداي ناكرده از پيشرفت و استعداد خارجيها بت بتراشند و روحيه پيروي و تقليد و گداصفتي را در ضمير جوانان تزريق كنند. به جاي اينكه گفته شود كه ديگران كجا رفتند و ما كجا هستيم به هويت انساني خود توجه كنند و روح توانايي و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرايط جنگ و محاصره توانستهايم آن همه هنرآفريني و اختراعات و پيشرفتها داشته باشيم. انشاءالله در شرايط بهتر زمينه كافي براي رشد استعداد و تحقيقات را در همه امور فراهم ميسازيم. مبارزه علمي براي جوانان زنده كردن روح جستوجو و كشف واقعيتها و حقيقتهاست و اما مبارزه عملي آنان در بهترين صحنههاي زندگي و جهاد و شهادت شكل گرفته است.» ادامه دارد...