سيمين سليماني
دومين دوره جشنواره مهر، ۱۲ مهرماه سال جاري، در تالار هتل پالاس شهر دوبي امارات متحده عربي به كار خود پايان داد. در بخش موسيقي اقوام و نواحي اين جشنواره كه محمدمهدي گورنگي دبيري آن را بر عهده داشت، دهها گروه موسيقي رقابت كردند. در اين دوره، علاوه بر گروهنوازي، بخشهاي خوانندگي، نوازندگي و آهنگسازي هم داوري شدند. به اين مناسبت با محمدمهدي گورنگي درباره اين جشنواره و اهميت آن گفتوگو كرديم. گفتوگويي كه از اين مسائل مربوط به اين جشنواره فراتر رفت و به خلاقيت و نوآوري در موسيقي اقوام و نواحي رسيد. به اينكه چگونه ميتوان با تكيه بر ريشهها آثار نوگرايانهاي خلق كرد.
جشنواره مهر با چه اهداف فرهنگي و هنري پايهگذاري شد و از آنجا كه جشنواره نوپايي است و دومين دوره آن به تازگي به كار خود پايان داد، ايده برگزاري آن اساسا چگونه شكل گرفت؟
جشنواره مهر در سال ۱۴۰۳ توسط هيلا صديقي، با ايده زنده نگه داشتن آيينِ فراموش شده «مهرگان» طراحي و پايهگذاري شد. هيلا صديقي را شايد مردم ايران، بيشتر با اشعارش به ياد ميآورند، اما او شاعر، فيلمساز، بازيگر و نقاشي است كه از نوجواني دغدغه فرهنگي داشته و با وجود اينكه چند سال است كه در شهر دوبي امارات متحده عربي سكونت دارد، اما همچنان در مسير فرهنگ و هنر تلاش ميكند. زماني كه خانم صديقي ايده برگزاري جشنواره را با من مطرح كرد، بسيار خوشحال شدم كه رويدادي «مستقل» در جهت اعتلاي فرهنگ و هنر در حال شكلگيري است و پيشنهاد دادم كه بخش موسيقي جشنواره، براي «موسيقي اقوام و نواحي» طراحي و در نظر گرفته شود؛ شاخهاي كه شايد نسبت به ساير ژانرهاي موسيقي، همواره مورد بيمهري و كمتوجهي بيشتري بوده است.
ساختار كلي جشنواره مهر، چگونه طراحي شد و شامل چه بخشهايي است؟
جشنواره بينالمللي مهر در دو دوره گذشته شامل بخشهايي مانند تئاتر، فيلم كوتاه، عكس و موسيقي بوده است. در اولين دوره، من به اتفاق هنرمندان بزرگوار؛ جناب آقاي اردشير كامكار، جناب آقاي فرج عليپور، سركارخانم مريم قرهسو و سركارخانم مهديه محمدخاني، داوري بخش موسيقي را انجام داديم. در دومين دوره، هنرمندان گرامي؛ جناب آقاي محمد رحمانيان دبيري بخش تئاتر، جناب آقاي تورج اصلاني دبيري بخش فيلم و جناب آقاي سيفالله صمديان دبيري بخش عكس را بر عهده داشتند و من هم به عنوان دبير بخش موسيقي اقوام و نواحي و داور، در كنار اين عزيزان بودم. در نخستين دوره، تمركز بر موسيقي اقوام و نواحي ايران، در شاخه گروهنوازي بود. در دوره دوم كه از ۴ تا ۱۲ مهرماه سال جاري برگزار شد، غير از ايران، هنرمندان كشورهاي منطقه هم ميتوانستند آثار خود را به دبيرخانه جشنواره ارسال كنند.
در بخش موسيقي چند اثر با هم رقابت كردند و استقبال چگونه بود؟
در اين دوره بيش از ۳۶۰ اثر از دهها گروه موسيقي به دبيرخانه بخش موسيقي ارسال شد كه از ميان آنها، بر اساس شيوهنامه جشنواره، ۸۹ گروه به مرحله داوري راه پيدا كردند. هيات محترم داوران، با بازبيني دقيقِ ويديوي آثار، طي دو مرحله امتيازات خود را ثبت كردند. كار داوري بسيار حساس و مشكل بود، طوري كه اختلاف امتيازات گاه به دهم و صدم اعشار ميرسيد. در نهايت چهار گروه كه در ميانگين جمع امتيازات داوران، بيشترين امتياز را كسب كرده بودند، براي رقابت به شهر دوبي دعوت شدند و در حضور هيات داوران و تماشاگران، آثار خود را اجرا كردند. در اين مرحله، داوران عزيز مجدد آثار ارائه شده را داوري كردند و بر اساس جمع امتيازات، عناوين و جايگاه اين گروهها مشخص شد.
در بخش اصلي، يعني بخش گروهنوازي، ۴ گروه به امارات متحده عربي دعوت شدند كه در مرحله نهايي داوري، گروه موسيقي «ژيندار» از ايران، سنندج، رتبه اول را كسب كرد. گروه موسيقي «توركسوي» از جمهوري آذربايجان، باكو، گروه موسيقي «تريو ما و بهار» از ايران، تهران، به ترتيب در جايگاه دوم و سوم قرار گرفتند و گروه موسيقي «گريز» از ايران، تهران، حايز رتبه چهارم شد.
در بخش نوازندگي وصال صالحيان و سينا شبانپور رتبه اول، سلمان اوجاني رتبه دوم و علي درافشان و سهراب بحيرايي رتبه سوم را كسب كردند.
در بخش خوانندگي، رتبه اول را مفتون صفرلي، رتبه دوم را رضا صالحي و رابر كردستاني و رتبه سوم را اميد رحماني كسب كردند همچنين دريا كاكايي به عنوان چهره نوظهور خوانندگي برنده لوح ويژه جشنواره شد.
در بخش آهنگسازي، رتبه اول به رضا عسكرزاده، رتبه دوم به اقبال ناصر، پوريا وزيري و اعضاي گروه موسيقي تارما رسيد و كاوان كريمي رتبه سوم را كسب كرد.
در اينجا لازم ميدانم از استادان و هنرمندان عزيزي كه دعوت من را براي حضور در هيات داوران پذيرفتند، صميمانه تشكر كنم. هنرمند ارزشمند جناب آقاي علياكبر شكارچي استادِ بيبديل موسيقي لرستان و كمانچهنواز نامدار ايران؛ سركارخانم نزاكت تيموراوا سوليست اپراي آذربايجان و پروفسورآواز و مقام در كنسرواتوار دولتي باكو؛ سركار خانم سپيده جندقي خواننده برجسته و مدرس آواز ايراني و نوازنده سهتار؛ احمد الحوسني خواننده نامدار موسيقي عربي و اپراي امارات و همچنين فردين خلعتبري، آهنگساز گرانقدر كه در مرحله اول داوري، در كنار هيات داوران حضور داشت. در اين دوره از جشنواره، علاوهبر گروهنوازي، بخشهاي خوانندگي، نوازندگي و آهنگسازي هم توسط داوران ارزيابي و برگزيدگان هر بخش معرفي شدند.
اينطور كه فرموديد داوري آثار با دقت زيادي انجام شده، لطفا توضيح بفرماييد كه چه فاكتورهايي مدنظر قرار گرفتند و چه معيارهايي براي انتخاب آثار برگزيده در نظر گرفته شد؟
در طول سالها فعاليت در حيطه موسيقي، «خلاقيتِ آگاهانه» هميشه براي من اهميت ويژهاي داشته و هنرمندان خلاق را تحسين كردهام. مسالهاي كه به خصوص در موسيقي نواحي و اقوام، كمتر مورد توجه قرار گرفته است. به عقيده من، با تاكيد بر حفظ گنجينه اصيل و ارزشمندِ موسيقي نواحي، بايد به نوآوري و خلاقيت رسيد. خوب است كه هنرمندان امروز، با فراگيري و نگهداري اصالتِ نغمههاي كهن كه ميراث فرهنگي و شنيداري اقوام است، به زباني نو، زيبا و خلاقانه، براي ارايه آثار و ارتباط با نسل جديد دست پيدا كنند. با همين نگاه «خلاقيت» و «نوآوري» را به عنوان رويكرد اصلي براي بخش موسيقي اقوام و نواحي جشنواره بينالمللي مهر در نظر گرفتم. اين موارد در فرم داوري كه شامل آيتمهاي تخصصي مانند كوك، ريتم، تكنيك و... ميشود، به همراه تنظيم و اركستراسيون، بيشترين امتيازات را داشتند.
فرموديد خلاقيت و نوآوري در بررسي آثار بسيار اهميت داشته و از نگاه خودتان كه سالها در حوزه موسيقي كار كرديد، مسالهاي است كه در موسيقي نواحي و اقوام مغفول مانده است. همانطور كه به هر اثر كه صرفا سازهاي غربي و شرقي كنار هم قرار بگيرند، نميتوان گفت يك اثر موسيقايي تلفيقي است، در صورتي كه به اشتباه اين عنوان به آن اطلاق ميشود؛ موسيقي اقوام و نواحي هم فاكتورها و شرايط خودش را براي نوآوري دارد. براي مخاطبان ما كه علاقهمند به موسيقي هستند، توضيح بدهيد كه چگونه ميتوان يك كار نوآورانه و خلاقانه را از ديگر آثار تمييز داد؟
پرسش بسيار مهم و دقيقي است. به عقيده من در موسيقي نواحي و اقوام هم، «نوآوري» الزاما به معناي تغيير ظاهري يا افزودن سازهاي غير بومي نيست. گاهي يك تغيير در نگرش يا شيوه بيان موسيقايي، ميتواند از هر تلفيقي اثرگذارتر و تازهتر باشد. براي تمييز آثار نوآورانه از آثار صرفا متفاوت يا تقليدي، چند شاخص را ميتوان در نظر گرفت:
اول، ريشه در سنت؛ اثر نوآورانه ارتباطش را با جوهره فرهنگي و زيباييشناسي موسيقي بومي از دست نميدهد. هنرمند با سنت گفتوگو ميكند، نه اينكه آن را انكار كند. در حالي كه آثار سطحي معمولا بدون آگاهي لازم از ظرافتهاي موسيقي بومي، تنها از ظواهر موسيقي اقوام مانند ساز يا ريتم استفاده ميكنند. هنرمند خلاق در اين حيطه، بر سنت احاطه كامل دارد و با درك هنر و زبانِ زمانهاش، آن را پرورش ميدهد. خوب است يادي كنم از هنرمند شهير موسيقي آذربايجان، زندهياد راميز قلياف كه پيشتر قرار بود به عنوان يكي از داوران بخش موسيقي جشنواره مهر در خدمتشان باشيم، اما اين افتخار نصيبمان نشد و ايشان پس از يك دوره بيماري به تازگي درگذشتند. راميز قلياف در حقيقت، سنتِ موسيقي آذربايجان را با نگاه و زبانِ جهاني موسيقي نزديك كرد و با خلاقيت و زيبايي، به بياني نوآورانه از موسيقي بومي رسيد كه مرزها را درنورديد.
دوم، درك دروني از زبان موسيقايي منطقه؛ به نظر من نوآوري وقتي معنا دارد كه خالق اثر با زبان و لهجه موسيقي، سازها، ريتمها و مقامهاي بومي منطقه مورد نظر، آشنايي كامل داشته باشد. در غير اين صورت، تركيبها بيشتر «تزئيني» هستند تا خلاقانه. اين حرف من به اين معنا نيست كه هنرمند حتما بايد اهل آن منطقه باشد، بلكه وقتي قصد دارد در موسيقي قوم و ناحيه مورد نظر، اثري ارائه بدهد، در اين موارد بايد تحقيق عملي و پژوهش كافي داشته باشد.
سوم، جسارت در بيان، نه فقط در فرم؛ خلاقيت واقعي از «ديدگاه تازه» ميآيد، نه الزاما از تركيب غيرمعمول سازها يا تغييرات صوري؛ مثلا نگاهي شاعرانه يا اجتماعي تازه به يك ملودي قديمي ميتواند نوآوري باشد. در سال ۱۳۷۵، استاد بزرگ و فقيد موسيقي ايران «احمد پژمان» آلبوم موسيقي «همه شهر ايران» را منتشر كرد. اين آلبوم منتخبي از ملوديهاي موسيقي نواحي ايران بود كه شايد تا قبل از آن، با چنين بياني از موسيقي روز، ارايه نشده بودند. به نظر من در آن مقطع زماني، جسارت استاد احمد پژمان در خلق اين اثر، موجب آشتي بسياري از مردم، بهويژه جوانان، با موسيقي اقوام شد.
چهارم، تداوم حس هويت؛ مخاطب، حتي در مواجهه با شكل تازه اثر، بايد حس كند كه ريشهها هنوز زندهاند. حتي اگر اثر با بهرهگيري از تكنيكها و فرمهاي موسيقيهاي جهاني ساخته شده باشد، هويت قومي يا منطقهاي اثر نبايد فراموش شود. آثار «فكرت اميروف» آهنگساز نامدار آذربايجان، نمونه خوبي براي آثار فرمال كلاسيك هستند كه هويت موسيقي مناطقي همچون آذربايجان، كشورهاي عربي و ايران در آنها جاري است.
پنجم، تعادل ميان سنت و تخيل؛ اثر نوآورانه از مرز تقليد و تكرارِ كوركورانه عبور ميكند، در عين حال به ريشههاي موسيقي قومي وفادار است. اين همان نقطه تعادلي است كه آثار ماندگار در آن شكل ميگيرند.
ششم، جسارت در خلق، رنگآميزي و بيانِ جديد؛ هنرمندان موسيقي نواحي نبايد اسير خودتكراري شوند. بايد خلق كرد، با «خلاقيتِ آگاهانه»، با فكر تازه، با ايدههاي نسل جديد، حتي در ساخت سازهاي جديد و رنگآميزيهاي جذاب. آن وقت است كه موسيقي اقوام و نواحي با طراوتي تازه، هماهنگ با زمان، براي همه و در سطح بينالمللي، بيش از پيش جذاب و اثرگذار خواهد بود.
متشكرم از توضيح مبسوط شما؛ فرموديد كه اين جشنواره در سطح بينالمللي برگزار ميشود، چگونه اين جشنواره از اين ظرفيت استفاده كرده و چه برنامهاي براي ارتباط با هنرمندان خارج از ايران داشته و دارد؟
من فكر ميكنم با توجه به اينكه جشنواره مهر به تازگي دوره دوم خود را پشت سر گذاشته، قدمهاي اول را هم براي حضور در سطح بينالمللي با موفقيت برداشته است. حضور داوراني از كشورهاي آذربايجان، امارات متحده عربي، افغانستان، گرجستان، عراق و... در اين مورد بسيار موثر بوده است، اما در ادامه مسير، معرفي اين رويداد به هنرمندان ساير كشورها و به ويژه در بخشِ موسيقي، معرفي جشنواره به موسيقيدانان كشورهاي منطقه كه اشتراك فرهنگي و موسيقايي بسياري دارند، اهميت ويژهاي دارد كه اميدوارم سومين دوره جشنواره بينالمللي مهر در اين زمينه به نتايج ملموستري برسد.
و در اين راستا جشنواره مهر چگونه تلاش ميكند تا تنوع فرهنگي را با در نظر گرفتن اصالت هنري هر منطقه، در بخش موسيقي اقوام و نواحي حفظ كند؟
به عقيده من خلاقيت و نوآوري آگاهانه، زماني ارزشمند است كه نه تنها به اصالتِ آثار خدشهاي وارد نكند، بلكه با بياني نو، به زيبايي و اعتبار آن بيفزايد. اين مهم با دقت نظر هيات داوران مورد ارزيابي قرار گرفته و در بررسي آثار لحاظ ميشود. از سوي ديگر، به اعتقاد من اين جشنواره فقط يك گردهمايي هنري نيست، بلكه فرصتي است براي همدلي، براي آشنايي با فرهنگها و براي شنيدن صداهايي كه شايد در هياهوي روزگار، كمتر شنيده ميشوند. در جشنواره مهر، هر اجرا و هر اثر هنري، پيامي از عشق، صلح، گفتوگو و احترام متقابل است.
با توجه به اينكه رويدادهاي مستقل در ايران بسيار انگشتشمار هستند، چرا اين جشنواره در خود ايران برگزار نشد و چرا امارات؟ ممكن است روزي بخشي از اين جشنواره در ايران هم برگزار شود؟ اصلا صحبتي در اين باره شده است؟
در نظر داشته باشيم كه خانم هيلا صديقي، طراح و دبيركل جشنواره مهر، ساكن امارات است. از سوي ديگر، راهاندازي رويدادهاي مستقل در ايران معمولا با محدوديتهايي روبهرو ميشود، هر چند اميدوارم روزي را ببينم كه رويدادهاي مستقل فرهنگي و هنري در ايران، بدون دغدغه و سانسور و حاشيه، پرتوان و بالنده برگزار شوند. من فكر ميكنم خانم صديقي و تمامي گروه برگزاركننده اين جشنواره هم اميد دارند روزي شرايط فراهم و اين رويداد مستقل، با شكوه بيشتري در ايران برگزار شود.
متشكرم؛ در پايان اگر صحبتي داريد، بفرماييد.
همواره براي رويدادهاي مستقلي كه با همتِ افراد دغدغهمند، به خصوص در حيطه فرهنگ و هنر شكل ميگيرد، ارزش و احترام ويژهاي قائل هستم. رويدادهاي مستقل، ارزشمندند، چراكه فارغ از هر وابستگي سياسي و دولتي، تنها براي اعتلاي فرهنگ و هنر و با تلاشِ خودجوشِ هنرمندان و هنردوستان، خلق ميشوند. آرزو ميكنم شكلگيري چنين حركتهاي مهم و خودگردان، روزافزون باشد و فرهنگدوستانِ مستقل با ياري و همراهي مادي و معنوي، بر رونق و شكوفايي چنين رويدادهايي بيفزايند. در پايان ضمن سپاس از شما كه جشنواره مهر را نظاره و فرصت اين گفتوگو را فراهم كرديد، از تمامي دستاندركارانِ اين رويداد تشكر ميكنم. از هيلا صديقي دبيركل جشنواره، ايمان ارجمندي و تمامي هنرمندان و كارمندان خانه فرهنگ و هنر مهر و ماه، از داوران گرانقدر دوره اول و دوم بخش موسيقي، دبيران و داوران ارزشمند ساير بخشها و از موسيقيداناني كه با ارائه آثار خود به جشنواره، بار ديگر شكوه نغمههاي درخشانِ اقوام و نواحي را به رخ كشيدند، تشكر و تاكيد ميكنم كه كلماتي مانند؛ رقابت، امتياز و رتبه، صرفا نمادين است و هنرمندانِ موسيقي اقوام را فارغ از هر رتبه و رقابتي، تنها و تنها بايد ستود و گرامي داشت. به اميد روزهاي خوب، سرشار از نغمههاي زيبا براي ايرانمان.