• 1404 يکشنبه 27 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6167 -
  • 1404 يکشنبه 27 مهر

بر سر شاخ بنشسته، بن نبريد

نيوشا طبيبي

عادت كردن از آفات و بلاياي زندگي آدمي است. در حوزه فردي و امور شخصي، عادت كردن موجب غفلت و خطا در شناختن پديده‌ها و مديريت امور مي‌شود و در ساحت كلان حكمراني، عادت كردن حاكمان به يك وضعيت، مخاطرات جمعي و گرفتاري‌هاي تاريخي به وجود مي‌آورد. مثال عرض كنم: آنها كه در رفاه و برخورداري و تنعم عمر را مي‌گذرانند، غالبا دركي از وضعيتي غير از آن ندارند. نمي‌دانند كه مردم فرودست چطور زندگي مي‌كنند. رفيق ثروتمندي دارم كه گاهي به من نشاني رستوران يا فروشگاهي را مي‌دهد كه من مي‌دانم غذا يا اجناس آن رستوران يا فروشگاه بسيار گران است. گوشزد مي‌كنم كه «رفيق اينجايي كه مي‌گويي جاي گراني است.» و چون او به جيب خودش نگاه مي‌كند و دنيا را هم همان‌طور مي‌بيند، به نظرش آن قيمت‌ها طبيعي و معمولي مي‌آيد و تصور مي‌كند كه همه مي‌توانند در آن رستوران غذا بخورند يا از اجناس آن فروشگاه بخرند. حالا اگر اين وضعيت پيش حاكمان هم چنين باشد، اوضاع سخت خطرناك مي‌شود. مثلا اين تصور پيدا شود كه «ما براي حكمراني نيازي به تاييد و حمايت اكثريت مردم نداريم و همين‌كه عده‌ قليلي از طرفداران‌مان را راضي كنيم، بس است.» همين خطاي كلان و راهبردي، مي‌تواند پايه و اساسي براي سوءاستفاده دشمنان متعدد ايران شود. اگرچه مردم ايران نشان داده‌اند كه در بزنگاه‌هاي تاريخي توان اين را دارند كه بين مصالح ملي و اختلافات و نارضايتي‌هاي داخلي تفاوت قائل شوند، اما اين وضعيت ناپايدار و شكننده است. 
اظهارات آقاي دكتر روحاني درباره همراهي مردم در جنگ 12 روزه جاي تأمل دارد. مديران و طبقه حاكمه، به‌خصوص آنان كه با راي قليلي در مجلس نشسته‌ و براساس همان تحليل برخطا نظرات خود و اندك حاميان‌شان را حق مطلق تصور مي‌كنند، بر ضد منافع ملي و حتي تماميت ارضي ايران اقدام مي‌كنند. اظهارات‌شان در مجلس نه‌تنها به نگراني‌هاي عمومي دامن مي‌زند، بلكه بر ادعاهاي دشمنان ايران مهر تاييد و تصديق مي‌نشاند. دشمنان مي‌گفتند اين بحران كه فرو بنشيند، حاكميت به تنظيمات كارخانه باز مي‌گردد و باز هم داستان خودي و ناخودي و خرد كردن دهان منتقدان پيش خواهد آمد. در همين چند روز گذشته بارها سخناني در ضديت با اظهارنظر افراد معتدل و باسابقه‌اي چون آقاي محمدرضا باهنر بيان شده است. سخناني آكنده از فحاشي و غلط‌كردي و شعور نداري و تهديد به خرد كردن دهان و اصرار بر كارهايي كه ازسوي بخش بزرگي از جامعه پذيرفته نيست.
آن رفيق پولدارم چون خود و خانواده و معاشرانش را مي‌ديد، تصور مي‌كرد كه همه جهان هم به اندازه او و دور و بري‌‌هايش مرفه و پولدار هستند. اين نمايندگان محترم هم چون در دايره‌اي از مناسبات خود محدود مانده‌اند، تصور مي‌كنند كه اكثريت مردم جامعه با آنها همراه و موافق هستند. هر جا هم كه كم بياورند پاي انقلاب و شهدا را به ميان مي‌كشند و درحالي كه نه سن‌شان كفاف مي‌دهد و نه مطالعات درخوري داشته‌اند، از انقلاب و اهداف آن و از جنگ مايه مي‌گذارند و در هر نقدي را مي‌بندند. البته كه اهداف سياسي خاص براي تثبيت جايگاه‌شان در مجلس يا بر مناصب ديگر علت اصلي تظاهرشان به انقلابيگري است. در زمانه‌اي كه انقلابيگري، به معناي وطن‌دوستي و پاسداري همه‌جانبه از وحدت و منافع ملي است، كوبيدن بر طبل تهديد و تصلب و بگير و ببند، جز به ضرر اين دو عنصر مهم نيست.
بعد از اينكه پوتين از تماس دوستان اسراييلي‌اش و انتقال پيام آنها به ايران كه «ديگر قصد حمله و جنگ ندارند» خبر داد، گويي خيال اين جماعت هم راحت شد. باز به آن احوالي بازگشتند كه تصور مي‌كنند هيچ نيازي به مردم ندارند و همان چند درصد اندك طرفداران‌شان را راضي نگه دارند، كفايت مي‌كند. در ايام جنگ 12 روزه، اين نام‌هاي شاخص فرياد زن مجلس چندان صدايي نداشتند. در همان حال كه تكليف هيچ چيز معلوم نبود و دشمن با تمام عقبه تبليغاتي‌اش به ميدان آمده بود، ايرانياني كه نسبتي با اين آقايان به اصطلاح انقلابي مجلس نداشتند به ميدان آمدند. در خارج از ايران، در روزهايي كه مصلحت‌انديشان از هر دو طرف نشسته بودند تا تكليف و كفه سنگين‌تر درگيري رخ بنماياند، هموطناني بودند كه شجاعانه پا پيش گذاشتند و خود را براي ميهن به آب و آتش زدند. حالا دوباره زمزمه‌هايي شنيده مي‌شود كه زنان و دختران ايراني كه پوششي مطابق ميل بعضي از نمايندگان را ندارند بيگانه و خودفروخته و عامل تهاجم غرب ناميده مي‌شوند. به‌رغم تاكيد مقام رهبري و ديگر ايران‌دوستان، آنان باز هم بر طبل افتراق و جدايي و تصلب و ايجاد فشار بر مردم ميهن‌دوست و مدافع ايران مي‌كوبند. آقايان! دشمن بدعهد بارها نشان داده كه به هيچ پيمان و قراردادي حتي اگر آن را امضا كند پايبند نيست، چه برسد به اينكه پيغامي به ديگري بدهند.
آن ديگري هم كه نمي‌شود چندان روي دوستي‌اش حساب كرد و در طول تاريخ بارها از پشت به ما خنجر زده. نشسته بر سر شاخ بن مبريد، دير يا زود دوباره همين مردم عادي كه ظاهرشان را بهانه كرده‌ايد، باز هم منجي كيان كشور خواهند شد. در هميشه بر پاشنه بي‌نيازي از مردم نمي‌چرخد به اين آرامش و صلح ظاهري دلخوش و عادت نكنيد، دشمنان ايران زياد و دوستانش حتي انگشت‌شمار هم نيستند. قدر اين مردم و وطن‌دوستي ذاتي‌شان را بايد دانست و فهم و درك آنها را بايد ارج نهاد. دوستان واقعي ايران فقط ما مردم عادي هستيم و نه هيچ دولت و حاكم خارجي.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون