• 1404 شنبه 22 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6136 -
  • 1404 شنبه 22 شهريور

شيخ هميشه خندان دفتر امام

سيد محمدعلي ابطحي

محمدعلي جماعتي، شيخ هميشه خندان دفتر امام بود كه بعد از سال‌ها دست‌وپنجه نرم كردن با بيماري، به پيشگاه خداوند پرواز كرد.
در نجف، خودش و خانواده‌اش در خدمت امام بودند. از سالي هم كه با امام به ايران آمد، با اينكه امكان داشت، هرگز بلندپروازي نكرد. به همان نقش آخوندي ايمان داشت. چهل سال است كه در دفتر امام پاي تلفني نشسته بود كه مردم زنگ مي‌زدند و احكام شرعي مي‌پرسيدند و استخاره و عقد مي‌خواستند و او جواب مي‌داد.
جماعتي تنها شغلش اين بود كه از احكام خدا براي آنها كه اعتقاد داشتند، حرف بزند. اين كار اگرچه وظيفه اوليه روحانيت است، اما كمتر كسي كه دستش مي‌رسد به اين قانع است.
پس از انقلاب، ملازم هميشگي حاج احمد آقا بود و اگر مي‌خواست، مي‌توانست از نظر مقامي، زندگي و درآمد به همه ‌جا برسد. من واقعا قصد زياده‌گويي ندارم، اما هم زندگي متوسطِ رو به پاييني داشت و هم يك كار حكومتي در رزومه‌اش ثبت نشده بود. تنها شغلش مساله‌گويي دفتر امام بود. در شغلش مسلط بود و باحوصله.
ويژگي ديگرش يزدي بسيار مهمان‌نواز بودنش بود. خانه خلوت و خالي از مهمان را دوست نداشت. شيرين‌ترين حالت‌هايش وقتي بود كه در خانه‌اش كوبيده مي‌شد. بدون گعده نمي‌توانست روز را شب كند. هر مجموعه‌اي از دوستان در هر جايي جمع مي‌شدند تا در مورد سياست، اجتماع و دين سخن بگويند، به ‌صورت طبيعي جماعتي يكي از آنان بود.
در اين ده سال اخير، در مواضعش خيلي رُوتر از اصلاح‌طلبي و مخالفت با ستم‌هايي كه مي‌شد، ابراز نظر مي‌كرد. جوهر ضدظلم امام خميني كه او از بچگي آن را در بيت امام در نجف از نزديك ديده بود، در نهاد او زنده بود. وقتي در همين چند هفته پيش آقاي خاتمي مشكل قلبي پيدا كرده بود، با اينكه خودش در اوج بي‌حالي ناشي از سرطان بود، به سختي خودش را به بيمارستان رساند تا رييس را ببيند. علاقه خاصي به آقاي خاتمي داشت. 

روحيه بالايي داشت. مريض بود، اما ناله نمي‌كرد. سرطان تا عمق استخوانش فرو رفته بود، اما مي‌گفت: «يك روزي همه مي‌رويم. تا هستيم زندگي كنيم.» مهمان دعوت مي‌كرد، مسائل سياسي را تعقيب مي‌كرد. بعد از آزادي آقاي كروبي به خانه‌اش رفته بود. دوستاني كه بودند، بين روز عادي و اوج مريضي‌اش نمي‌توانستند فرق بگذارند.
  اين روحيه والا، نيازي است كه همه داريم. همسرش همراه مهرباني برايش بود. تسليت ويژه مي‌گويم. فرزندان و عروس‌هاي خوبي دارد. در ميان فرزندانش عماد طلبه است و مثل پدرش با نشاط و هميشه لبخند اميد و مهرباني بر لب دارد. به بازماندگانش، به اعضاي دفتر امام، به آيت‌الله سيد حسن خميني و دوستان فراوانش تسليت مي‌گويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
دو چهره از توافق آژانس بازگشت به مسير ديپلماسي «جنگل قرن‌آباد» گلستان قرباني كوره‌هاي غيرمجاز زغال گروسي و دنياي موازي سوپرانقلابي‌ها پايتخت‌هاي خليج فارس در شوك مناقشه شركت در اسكار نفس‌هاي سنگين ماهشهر پايان تلخ «ثريا» در شعله‌هاي آتش بچه‌ها هشتاد ميليون قلب با شما است گم‌گشت راهِ مقصود شيخ هميشه خندان دفتر امام عفو نبايد خود را نقض ‌كند مذاكره قاهره و سازوكارهاي عبور از اسنپ بك به سگ مي‌گويد بگير به گرگ مي‌گويد بدو! به مناسبت روز ملي سينما مسووليت مدني ناشي از فعاليت پلتفرم‌هاي آنلاين تعليق حكمراني در ستيز تمدن‌ها سريال عمليات مهندسي، دهه‌اي پر از نفوذ و خيانت بازنگري استانداردهاي حجاب بازانديشي در روابط ايران و تركيه قرعه‌اي به نام مظفرالدين‌شاه گم‌گشت راهِ مقصود شيخ هميشه خندان دفتر امام به سگ مي‌گويد بگير به گرگ مي‌گويد بدو! مسووليت مدني ناشي از فعاليت پلتفرم‌هاي آنلاين تعليق حكمراني در ستيز تمدن‌ها
کارتون
کارتون