«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي توافق اخير با آژانس را بررسي ميكند
بازگشت به مسير ديپلماسي
اسماعيل گراميمقدم:
نقطه ضعف اسراييل ديپلماسي است، در عين بازدارندگي ديپلماسي نبايد رها شود
مهدي شيرزاد:
توافق براي فعال نشدن اسنپبك به نفع بازيابي اقتصاد و در راستاي منافع ملي است
گروه سياسي
در فاصله 14 روز مانده به موعد بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت، دولت چهاردهم توانست در مصر به توافق مهمي با آژانس دست يابد تا زمينه براي بازگشت مراودات دو طرف به مسير همكاريهاي فني و ديپلماتيك فراهم شود. همزمان با انتشار خبر اين توافق، مخالفان نيز براي انتقاد و مانعتراشي دست به كار شدند. مخالفان آتشين مزاج پروسه توافقسازي دولت چهاردهم تنها اسراييليها، سلطنتطلبها و اوانجليستهاي امريكايي نيستند، راديكالهاي دست راستي ايران هم در قالب جبهه پايداري همان حملات و تخريبها و اعتراضاتي را در خصوص توافق با آژانس فرياد ميزنند كه دشمنان توافقسازي در تلآويو و واشنگتن و ساير كشورهاي غربي! مطابق معمول، چهرههايي چون سيد محمود نبويان و حميد رسايي دو عضو بلندپايه جبهه پايداري خود راسا به ميدان آمده و اين توافق را برخلاف منافع ملي كشور ارزيابي كردند تا يكبار ديگر فرياد وا توافقا در فضاي رسانهاي كشور طنينانداز شود. مخالفان داخلي اين توافق، اما هرگز اشاره نميكنند، راهكار جايگزين آنها براي عبور از چالش انتظارات كه مستقيما معيشت مردم و منافع ملي كشور را هدف قرار ميدهد، چيست؟ واقع آن است كه هر فشاري در خارج به شكل نوسانات داخلي بروز و ظهور پيدا ميكند، زماني كه دولت با هدف بياثر كردن تحريمها و نوسانات اقدام به توافقسازي با طرفهاي مقابل ميكند، فشار تندروهاي داخلي افزايش مييابد. عباس عراقچي براي روشن كردن افكار عمومي راهي صدا و سيما شد و تصويري از دلايل توافقسازيهاي اخير ارايه كرد. عراقچي به اين واقعيت اشاره كرد كه نظام بينالملل در حال تحولات بنيادين است و ايران بايد تلاش كند از همه ابزارهاي ممكن از جمله ديپلماسي براي منافع ملياش بهرهبرداري كند. موضوعي كه به نظر ميرسد، برخي طيفهاي سياسي راديكال يا از درك آن عاجزند يا منافع آنها در عدم درك اين واقعيتهاي روشن است. اسماعيل گراميمقدم و مهدي شيرزاد 2تن از فعالان سياسي كشور در گفتوگو با «اعتماد» تلاش كرده ابعاد مختلف توافق ايران و آژانس در قاهره را بررسي كنند.
اسماعيل گراميمقدم: نقطه ضعف اسراييل ديپلماسي و مذاكره است
اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره توافق اخير ايران و آژانس در مصر و اينكه اين توافق چه معنا و مفهومي را در شرايط امروز بينالمللي دارد؟ ميگويد: «ايران با دشمني سر و كار دارد كه حين مذاكره به ايران حمله ميكند، نه فقط به ايران، بلكه اسراييل در حين مذاكره با حماس به قطر به عنوان يكي از كشورهاي متحد امريكا در منطقه نيز يورش ميبرد! در شرايطي كه اسراييل تمام تلاش خود را صورت ميدهد تا هر ميز تحريمي را به هم بزند، اينكه دولت چهاردهم توانسته با يكي از طرفهاي مهم (آژانس انرژي اتمي) به توافقي پايدار دست پيدا كند، دست مريزاد دارد. روشن است كه تحليلهاي ما به دليل اتفاقاتي كه در جهان رخ ميدهد، متفاوت ميشود، چراكه بسياري از معيارها و ارزشهاي بينالمللي، امروز فاقد معنا شده است. به عنوان فردي كه همواره طرفدار مذاكره بودهام، معتقدم مذاكره بايد همراه با ايجاد بازدارندگي باشد.»
گراميمقدم ادامه ميدهد: «حملات نظامي اسراييل در كشاكش مذاكرات نشان ميدهد كه اين رژيم اساسا اعتقادي به مذاكره ندارد. اسراييل و امريكا از ابزار مذاكره استفاده ميكنند براي اينكه رقباي خود را فريب دهند. از سوي ديگر به واسطه حمله نظامي در حين مذاكره، قدرتنمايي ميكنند. نهايتا نيز سعي ميكنند اين پالس را به جهان ارسال كنند كه در جهان امروز زور و قدرت حرف اول را ميزند. با اين 4گزاره، معناي مذاكره، تفاهمات و عهدنامهها تغيير كرده است. حمله به ايران و قطر در حين مذاكرات، نشاندهنده آن است كه ايران ضمن مذاكره بايد نهايت احتياط و حفاظتهاي لازم را صورت دهد. روشن است توافق ايران و آژانس در مصر براي اعمال نظارتهاي پادماني كه بهانه دشمنان را براي حمله به ايران محدود ميكند، اقدام پسنديدهاي است. در عين حال ايران نبايد فراموش كند كه در نوبت قبلي پس از 5دور مذاكره با امريكا و در آستانه آغاز دور ششم مذاكرات مورد حمله واقع شد.»
او در پاسخ به اين پرسش كه آيا به دليل بدعهدي دشمنان نبايد به دنبال توافقسازي بود؟ ميگويد: «وقتي اسراييل به ميز مذاكرات حمله ميكند، نشاندهنده آن است كه اصولا نقطه ضعف اسراييل، مذاكره و ديپلماسي است. پرسش كليدي آن است كه اگر ايران با امريكا مذاكره نميكرد، آيا حملهاي به ايران صورت نميگرفت؟ قطعا اسراييل حمله ميكرد. اما حضور ايران در ميز مذاكره، باعث شد تا كشورمان در صحنه جهاني و افكار عمومي بينالمللي، دست بالا را داشته باشد. امروز ايران الهامبخش آزاديخواهان جهان است و طرفداران بسياري دارد. دولت چهاردهم همچنان نبايد از مذاكره و توافقسازي گريزان باشد. دشمن به دنبال اين است كه ايران را از مذاكرات دور كند. ايران اما بايد به سمت نقطه ضعف اسراييل و امريكا كه ديپلماسي است، يورش ببرد. در عين حال بايد آمادگي دفاعي كشور نيز در بالاترين سطح حفظ شود.»
گراميمقدم ادامه ميدهد: «اما نبايد بيمحابا و بدون ضمانتهاي اجرايي به سمت گفتوگو و توافقسازي گام برداريم. نبايد اينطور به نظر برسد كه ايران از سر ضعف به مذاكره و توافق روي آورده است. ايران بايد طرف مقابل را به اين نتيجه برساند كه جهان، جهان مذاكره است. دست، بالاي دست بسيار است و نميتوان زد و در رفت. تواناييهاي موشكي ايران، نشان داد كه ايران كاملا آمادگي دفاع از خود را دارد. اگر آژانس به دنبال اعمال نظارتهاي پادماني است بايد حقوق هستهاي و حق غنيسازي ايران را نيز به رسميت بشناسد. آژانس بايد توضيح دهد، چرا درست قبل از حمله اسراييل گزارشي در راستاي منويات دشمنان ايران ارايه كرده است.»
اين فعال سياسي با اشاره به اينكه مگر ادعا نميكنند سايتهاي هستهاي ايران را نابود كردهاند؟ پس ديگر چه دليلي براي نظارتهاي دقيق هستهاي وجود دارد؟ ميگويد: «اگر قرار بر توافقي با آژانس، امريكا و اتحاديه اروپاست، بايد توافقي عزتمندانه با ضمانتهاي اجرايي كافي باشد. اگر آژانس بخواهد تمام وقت در ايران حضور داشته باشد، بايد مطابق انپيتي حق ايران براي غنيسازي را به رسميت بشناسد. تحريمها را لغو و ساير حقوق ايران مطابقNPT را اجرايي كند . نبايد فراموش كرد، اسراييل به دنبال زدن ميز مذاكرات است. در اين شرايط ايران بايد به نقطه ضعف اسراييل كه ديپلماسي، گفتوگو و مذاكره است، حمله كند. ضمن اينكه ايران بايد بازدارندگي خود را تقويت كرده و اجازه ندهد، طرف مقابل از مذاكره سوءاستفاده كند.»
مهدي شيرزاد: مذاكرات براي افزايش تابآوري اقتصاد و بهبود معيشت مردم است
مهدي شيرزاد، فعال سياسي در گفتوگو با «اعتماد» از زاويه متفاوتي به بحث ورود كرده و در خصوص ابعاد مختلف توافق اخير ميان ايران و آژانس ميگويد: «واقع آن است كه موضوعات مرتبط با بحث سياست خارجي و توافقاتي كه دولت چهاردهم در مسير انعقاد آن حركت ميكند را نميتوان جدا از شرايط اقتصادي و معيشتي و وضعيت جامعه و تابآوري آن ارزيابي كرد. اگر فرد يا جرياني قصد دارد، تحليلي از شرايط كشور و تصميمات دولت صورت دهد، بايد با در نظر گرفتن شرايط كشور و مقتضيات معيشت مردم اين تحليل را ارايه كند. اصولا مذاكرات و ديپلماسي مانند بازي شطرنج و در فضاي خلأ نيست كه دو طرف بدون توجه به جوانب دست به مهره شده و اقدام به حركت كنند. بايد زمينه و كانسپتي كه اين گفتوگوها در بستر آن اتفاق ميافتد نيز در تحليلها لحاظ شوند.»
شيرزاد ادامه ميدهد: «بر اين اساس، ايران دست به هر اقدامي بزند كه اسنپبك فعال نشده و فرصتي به نفع بازيابي اقتصاد فراهم شود به نفع منافع ملي و مصالح عمومي است. از سوي ديگر تجربه جنگ 12 روزه اخير، حمله به ايران در بحبوحه مذاكرات از يك طرف و حمله اسراييل به قطر در كشاكش مذاكرات با حماس براي پذيرش آتشبس از سوي ديگر، نشان ميدهد كه چندان نميتوان به طرف امريكايي و در كل طرفهاي غربي اطمينان داشت. اما اين رويكرد به اين معنا نيست كه ايران مذاكرات با طرف مقابل را قطع كند.»
او ميگويد: «خوشبختانه دولت چهاردهم ديپلماسي فعالي را با تركيه، كشورهاي عربي و كشورهاي منطقه آغاز كرده، ضمن اينكه در كنار اين ديپلماسي فعال منطقهاي با چين و روسيه همچنين اعضاي بريكس و شانگهاي و ...مذاكره و گفتوگو ميكند. سفر پربار رييسجمهور پزشكيان به چين دستاوردهاي قابل توجهي از پيگيري اين نوع سياستها داشت. در كنار اين تلاشها، اما موضوع توافق با آژانس هم با ميانجيگري مصر دنبال شده است. موضوع مهم اينكه عليالقاعده بايد اين توافقسازيها به شكل متوازني تحليل شوند.»
شيرزاد يادآور ميشود: «اگر ساير اقدامات دولت براي دنبال كردن مذاكرات منطقهاي و گفتوگو با ساير قدرتهاي فرامنطقهاي مثل چين و روسيه و اعضاي بريكس و شانگهاي ناديده گرفته شود و تنها بر آتش انتقاد از دولت به خاطر توافق با آژانس دميده شود، واقعبينانه نيست. برخي نمايندگان مجلس و چهرههاي سياسي بدون توجه به مجموعه تلاشهاي دولت تنها از توافق با آژانس و...انتقاد كرده و فرياد سر ميدهند كه متن توافق بايد متتشر شود، آنها به گونهاي رفتار ميكنند كه انگار در جريان واقعيتهاي نظام بينالملل و تحولات منطقهاي نيستند.» اين فعال سياسي اصلاحطلب با اشاره به اينكه همانطور كه آقاي عراقچي، وزير خارجه در برنامه گفتوگوي ويژه خبري توضيح دادند، كشور در شرايط جديدي قرار گرفته كه نياز به بازتعريف مناسبات كشور با آژانس است، تاكيد ميكند: «آقاي عراقچي به خوبي اين فضاي تازه را تشريح كردند. توضيح دادند كه اين توافق در چارچوب مصوبه مجلس و در هماهنگي كامل با دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي كشور پيش ميرود. اين موارد نقاط قوت اين توافق است. ايران به واسطه اينكه همچنان عضو انپيتي است از حقوقي برخوردار است كه اين حقوق در جنگ 12 روزه و پس از آن زير پا گذاشته شد. وزارت خارجه موظف است اين حقوق را پيگيري كرده و آن را اعاده كند. براي استيفاي حقوق ملت لازم است گفتوگوهايي با آژانس داشته باشند. توافقي كه ميان ايران و آژانس منعقد شده در چارچوب اين ضرورتها و بايدها و نبايدهاست.»