• 1404 سه‌شنبه 4 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6123 -
  • 1404 دوشنبه 3 شهريور

نويسندگان از شرايط نشر آثار ادبي با ناشران داخل و خارج از كشور به «اعتماد» مي‌گويند

سانسور، درد مزمِن ادبياتِ مستقل

در اين گزارش پرسيده‌ايم آيا رقابتِ آثار منتشرشده در ايران و خارج از ايران در يك جايزه ادبي غيرمنصفانه است؟

شبنم كهن‌چي

 به تازگي خبري در مورد يكي از جوايز ادبي بين اهالي ادبيات داستاني مناقشه‌برانگيز شد. ماجرا از اين قرار است كه جايزه مهرگان تصميم گرفت در دوره پيشِ‌رو، آثار منتشر شده در داخل و خارج از كشور را در كنار هم و در قالب رقابتي واحد به بررسي داوران خود بسپارد. اين تصميم به سرعت واكنش‌هاي متفاوتي ميان نويسندگان برانگيخت. موافقان آن را فرصتي براي ديده‌شدن بيشتر ادبيات فارسي مي‌دانند و مخالفانش معتقدند چنين رقابتي عادلانه نيست.
سانسور در سطوح متفاوت و در عرصه‌هاي مختلف همواره مساله ما ايراني‌ها بوده است؛ از سطح كلاني مانند دولت و حاكميت گرفته تا بستر خانواده‌ها، از فيلم و موسيقي و ادبيات گرفته تا شكل پوشش و بيان عقايد در فضاهاي حقيقي و مجازي و... اين اختلاف بين ما و سانسور، مدام در جريان بوده و از ما، چه ما نويسندگان و چه ما در مقام شهروند، جست‌وجوگران رنج‌ديده‌اي ساخته تا همواره راهي براي دور زدن بازدارنده‌ها پيدا كنيم. اين جنگ در جهان ادبيات نيز پيشينه‌اي طولاني دارد و در اولويت مشكلات نشر است. به قول يكي از نويسندگاني كه به پرسش‌هاي گزارش حاضر پاسخ داده، مبارزه با سانسور تا اطلاع ثانوي بخش جدايي‌ناپذير در كار نويسندگان ايراني است جنگي كه طبعا  در هر نسل از نويسندگان به شكل تازه‌اي  بروز مي‌كند.

ادبيات در هر دو سو  معذوريت دارد
محمد كشاورز، نويسنده به پيشينه جايزه مهرگان اشاره و تعريف مي‌كند مدت‌ها پيش جايزه مهرگان براي كتاب‌هايي كه خارج از ايران منتشر مي‌شد، داوري جدايي داشت كه بعدها به دليل مشكلاتي كه پيش آمد اين رويه متوقف شد. او مي‌گويد: نويسنده‌هاي خارج از ايران خودشان هم دوست دارند در يك مسير واحد كنار ديگر آثار مورد داوري قرار بگيرند .
وقتي به مخالفان و منتقدان تصميم جديد مهرگان براي داوري آثار داخل و خارج منتشر شده در كنار يكديگر اشاره مي‌كنم، كشاورز پاسخ مي‌دهد: نمي‌توان به اين رويه ايراد به‌جايي گرفت. ادبيات در هر دو طرف، معذوريت دارد. فرقي نمي‌كند داخل منتشر كنيم يا خارج كشور. اثري كه خوب باشد چه داخل منتشر شده باشد چه خارج كشور، خودش را نشان  مي‌دهد. 
كشاورز تاكيد مي‌كند كه داوري در چنين رويدادي حساس است و مي‌گويد: تصور نمي‌كنم به دليل سانسور حقي از كسي ضايع شود. اگر آثار بن‌مايه، پرداخت و زبان خوب داشته باشند، در روند داوري اين جايزه ديده خواهند شد. 
او در ادامه مي‌گويد: در كنار هم قرار گرفتن آثار در جايزه مهرگان باعث ديده شدن و گفت‌وگو درباره آنها مي‌شود. مخاطبان از وجود آثار در داخل و خارج كشور مطلع مي‌شوند و اين گفت‌وگو و ديده شدن تاثير متقابلي بر آنها مي‌گذارد. آثاري هم كه در خارج از كشور منتشر مي‌شوند، بخش جدايي‌ناپذير از ادبيات ايراني هستند و ما بايد راهي براي نقد و ديده شدن اين آثار پيدا كنيم. گمانم جايزه مهرگان سرآغاز  اين حركت  باشد. 

سانسور، بازدارنده  اصلي عدالت
 سپيده شاملو، نويسنده درباره داوري آثار در هر رقابتي مي‌گويد: وقتي در مورد داوري حرف مي‌زنيم، حتما در مورد عدالت هم صحبت مي‌كنيم  و  وجود سانسور اين عدالت  را مخدوش مي‌كند.
او تاكيد مي‌كند كه شايد راه‌هايي وجود داشته باشد براي در نظر گرفتن مسيري براي مرز مراقبت از ادبيت و خلاقيت در شرايط موجود نويسنده ايراني. شاملو حذف سانسور را ضروري مي‌داند و معتقد است كه يكي از شروط قضاوت عادلانه درباره‌ آثار ادبي گذاشته شدن عامل بازدارنده سانسور است. او مي‌گويد: به هر حال فكر مي‌كنم المان‌هايي بايد تعريف شود تا وجود سانسور را براي  داوري بي‌معني كند. داوري در اين شرايط  بايد جزيي‌نگرتر  باشد.
اما به نظر شاملو بي‌‌عدالتي در داوري، جداي از لحاظ شدن سانسور، دلايل ديگري هم دارد. او مي‌گويد: فقط سانسور نيست كه مي‌تواند داوري را ناعادلانه كند. قطع ارتباط روزانه با زبان هم مي‌تواند كفه را به ديگر سو سنگين كند. فكر نمي‌كنم سانسور به قدر قطع ارتباط با زبان و جامعه لطمه‌زننده باشد. به همين دليل داوري بسيار سختي در پيش خواهد  بود.
اين نويسنده در پاسخ به اين سوال كه اين تصميم بيشتر به پيوند جريان‌هاي ادبي كمك مي‌كند يا به حذف تدريجي يك سوي ماجرا، مي‌گويد: «من فكر نمي‌كنم جرياني را حذف كند. چون در حقيقت ادبيات اگر ادبيات باشد حذف‌شدني  نيست.»
 سياست، تنها ملاك سنجش داستان نيست
 كاوه فولادي نسب، نويسنده و مدرس داستان‌نويسي سانسور را مساله‌اي مهم تلقي مي‌كند اما مي‌گويد: من درباره يك نويسنده يا مجموعه نويسنده‌هاي آگاه و پايبند به خود و ادبيات، اين مساله را ناعادلانه نمي‌دانم چون پيش‌فرض من اين است كه اگر اثري آنقدر از سانسور آسيب ببيند كه از كيفيت ادبي خود فاصله بگيرد، به صورت منطقي صاحب اثر اجازه نمي‌دهد اثر مثله شده‌اش منتشر شود، چه  برسد به  اينكه در رقابت با  ساير آثار قرار  بگيرد.
او مي‌گويد: هستند نويسنده‌هايي كه ممكن است بخواهند به هر شكلي، حتي اگر يك شير بي‌يال و دم اشكم از اثرشان باقي بماند، آن را منتشر كنند، اما اين موضوع وجوه ديگري هم دارد. همه آنچه يك نويسنده ايراني به آن فكر مي‌كند، مساله سياسي، اعتقادي يا خط قرمزهاي حكومت نيست. اين‌طور نيست كه حتما هر اثري كه يك نويسنده ايراني خلق مي‌كند، الزاما به موضوعاتي بپردازد كه مشمول سانسور شود. آثار خوب بسياري هم منتشر مي‌شوند كه درباره مسائلي نيست كه خط قرمز حكومتي باشد. اين آثار مي‌توانند در هر رقابتي  با  هر اثري  شركت كنند.
در مورد داوري در چنين رقابتي بين آثاري كه داخل و خارج ايران منتشر شده، فولادي‌نسب بر اين باور است كه معيار بايد، معيار ادبي باشد. او توضيح مي‌دهد: داوران طبيعتا بايد به ادبيات نگاه كنند. موضوعي كه نويسنده سراغش مي‌رود، يكي از كيفياتي است كه در ادبيات وجود دارد.‌اي بسا اثري باشد كه به هيچ مساله خط قرمزي هم نمي‌پردازد، به امر فلسفي يا اجتماعي پرداخته و درخشان است. از سوي ديگر اثري هم باشد كه درباره همه خط قرمزهاي حكومت نوشته ولي اثري شعاري و فاقد معيارها و ارزش‌هاي ناب ادبي  از كار  دربيايد.
به باور او اين تصميم جايزه مهرگان براي داوري آثاري كه داخل و خارج ايران منتشر شده‌اند به جريان‌هاي ادبي ما كمك مي‌كند و مي‌گويد: اين رويكرد يادآوري مي‌كند كه بخشي از ادبيات ما خارج از ايران منتشر مي‌شود. نمي‌گويم توليد مي‌شود، چون برخي از نويسندگان هم داخل كشور مي‌نويسند و اثرشان را خارج از كشور منتشر مي‌كنند. برخي از نويسنده‌هاي خارج‌نشين هم ممكن است آثارشان را داخل كشور منتشر كنند. يادمان باشد ادبياتي كه خارج ايران منتشر مي‌شود صرفا محصول قلم‌فرسايي نويسندگان مهاجر يا تبعيدي ايران نيست. از ديرباز اين سنت وجود داشته؛ هوشنگ گلشيري نيز بعضي از كارهايش را در ايران با نشر نيلوفر منتشر مي‌كرد، بعضي كارهايش را با نشر باران در سوئد. پس گوشه ذهن‌مان باشد كه درباره دو گروه منفك از هم صحبت نمي‌كنيم كه شامل نويسندگان ساكن  ايران  و درگير با سانسور و خارج از ايران و بدون سانسور  باشد.
او يادآوري مي‌كند با اين تصميم جايزه مهرگان، ادبياتي كه خارج از كشور منتشر شده و اينجا كمتر ديده و خوانده شده، رسميت بيشتري  در ايران پيدا مي‌كند و  بيشتر ديده و خوانده  مي‌شود.

موقعيتي  نابرابر در  يك رقابت
 علي شروقي، نويسنده و روزنامه‌نگار درباره رقابت آثاري كه در داخل و خارج ايران منتشر شده‌اند مي‌گويد: اينكه آثار منتشرشده‌ خارج از كشور هم در اين دوره‌ جايزه‌ مهرگان، داوري مي‌شوند مايه‌ خوشحالي است اما داوري مشترك براي آثار داخل و خارج را عادلانه نمي‌دانم و به‌نظر من اگر هم قرار است آثار منتشرشده در خارج از كشور در جايزه‌ مهرگان داوري شوند،  بهتر است   اين  داوري در بخشي جداگانه انجام شود.
او معتقد است آثاري كه در ايران منتشر مي‌شوند، به‌دليل سانسور، در موقعيتي نابرابر با آثار منتشرشده در خارج از كشور قرار دارند و اين را  بايد در داوري  در نظر گرفت.
شروقي، اصلي‌ترين مانع را براي داوري، سانسور مي‌داند و مي‌گويد: فاصله‌ زباني و فرهنگي به‌نظر من مانعي براي داوري مشترك نيست. هر اثر ايراني كه به زبان فارسي نوشته شده، مي‌تواند تحت داوري مشترك قرار بگيرد. مساله و مانع اصلي اما همان سانسور است. كلا اصلي‌ترين و مهم‌ترين مساله ادبيات امروز ما سانسور است. شك نكنيد .
با وجودي كه شروقي معتقد است رقابت اين آثار در شرايط يكسان، عادلانه نيست، اما در مورد اينكه چنين تصميمي باعث پيوند جريان‌هاي ادبي مي‌شود يا يك سوي ماجرا را حذف مي‌كند، مي‌گويد هيچ پيش‌داوري‌اي ندارد. او مي‌گويد: در اين مورد تا اتفاق نيفتاده نمي‌توانم پيشاپيش نظر قطعي بدهم اما چون نوعي تبعيض در اين ماجرا هست، نگران‌كننده است و مي‌تواند نتايج بدي داشته باشد. رقابت بين ادبيات سانسورشده و ادبيات بي‌سانسور، رقابتي نابرابر است و مي‌شود حدس زد كه نتيجه‌ خوبي  نداشته باشد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون