اهداف انقلاب اسلامي از نگاه بنيانگذار (۱۵)
احمد مازني
نفي سلطه و رفتار طاغوتي (۷)
در يادداشتهاي قبل گفته شد كه سلطه و رفتار طاغوتي لزوما در نظام غيراسلامي شكل نميگيرد، بلكه ممكن است در حكومت اسلامي دچار گرايش حاكمان به طاغوت شويم. در اين زمينه از تحقيق عالمانه استاد محمدسروش محلاتي استفاده شد. نامبرده در ادامه مطلب با اشاره به يك نكته بديع و ابتكاري امام خميني، ميگويد: «يكي از نكات بديع و ابتكاري حضرت امام در اين موضوع، ارايه مفهوم «شبه طاغوت» است. اين تعبير خاص، پيش از آن سابقه نداشته و گوياي آن است كه در نظر امام خميني (ره) به جاي آنكه قدرتمندان و حاكمان در يك «تقسيم ثنايي» به دو گروه تقسيم شوند؛ الهي و طاغوتي. بايد آنان را در يك تقسيم ثلاثي، به سه گروه تقسيم كرد؛ الهي، طاغوت و شبهطاغوتي. مثل تقسيم قتل به: عمد، غيرعمد و شبهعمد. و در ادامه به اهميت و ضرورت توجه به اين تقسيم تصريح ميكند و ميگويد: «با توجه به اصول و مباني گذشته، جايگاه اين تقسيم و ضرورت توجه به قسم سوم، كاملا روشن است. زيرا «شبهطاغوت» قدرتي است كه دو معيار متفاوت و متضاد را در خود جمع كرده است. مثلا او از يك سو در جايگاهي قرار دارد كه از معيار مشروعيت ساختاري برخوردار است و از سوي ديگر رفتارهايي خودسرانه و خودپسندانه دارد كه از مرزهاي قانون عبور ميكند. او هر چند يك «طاغوت تمامعيار» نيست، ولي شيوهها و روشهاي طاغوت در اعمال او ديده ميشود؛ مثلا با ادبيات طاغوت سخن ميگويد، از روشهاي طاغوت براي فريب مردم استفاده ميكند، در اثر قلدري طاغوتي حاضر به تمكين در برابر قانون نيست.» نويسنده محترم كتاب شهر مردگان با اشاره به طرح واژه شبهطاغوت در حكم تنفيذ اولين رييسجمهور مينويسد: «حضرت امام واژه «شبه طاغوت» را يك بار آن هم در حكم تنفيذ اولين رييسجمهور [ابوالحسن بنيصدر] به كار برد. مطرح شدن اين موضوع از سوي حضرت امام در آغاز به كار اولين رييسجمهور، گوياي شناخت عميق حضرت امام نسبت به وي و نشاندهنده توجه امام به مخاطرات حضور وي در راس قوه مجريه بود.
حضرت امام در پايان اين حكم از عموم مردم خواسته بود كه از رييسجمهور پشتيباني كنند، ولي سپس اين حمايت را مقيد و مشروط به اجتناب وي از «اعمال شبهطاغوت» كرده بود: «تا ايشان بر محور عدل اسلامي عمل ميكنند و جانبدار مستمندان و مستضعفان هستند و از اعمال شبهطاغوت اجتناب ميكنند، از همكاري و معاونت دريغ ننمايند.» (همان، به نقل از صحيفه امام، ج ۱۲، ص ۱۴)
ايشان در ادامه بحث به تحليل اين جمله امام ميپردازند و ميگويند: «درباره اين جمله امام، دو نكته مهم و قابل تأمل وجود دارد؛ يكي تفسير موضوع كه همان «اعمال شبهطاغوت» است. اين تفسير با توجه به حدود هزار مورد واژه طاغوت كه در زبان و قلم امام تكرار شده، كار دشواري نيست در اين مقاله اساسيترين معيارهاي آن ارائه گرديد. دوم «حكم» اين موضوع است كه حضرت امام به اقتضاي اين قيد، همكاري با رييس دولت را «مشروط» به اجتناب از اعمال شبهطاغوت كردهاند. آنچه در اينجا آورديم يك بررسي فشرده بر اساس ديدگاههاي حضرت امام خميني براي دستيابي به نظريه طاغوت از نگاه ايشان بود. جناب سروش محلاتي تحقيق كامل و دقيق اين نظريه را نيازمند تحقيق گسترده ميداند و ميگويد: «نويسنده اذعان دارد كه تبديل كامل و دقيق اين نظريه نياز به يك تحقيق گسترده در جهت پاسخ به سوالات ديگري از اين قبيل دارد؛
۱- قدرت برخاسته از «خواست مردم» در چه شرايطي طاغوت است؟
۲- قدرت برخاسته از «ملاكهاي ديني» در چه شرايطي طاغوت است؟
۳- انجام «فعل طاغوتي» در چه شرايطي به «طاغوت شدن شخص» ميانجامد؟
۴- طاغوت بودن «شخص» در چه شرايطي به طاغوت شدن «نظام» ميانجامد؟
۵- با شخص طاغوت، در نظام غيرطاغوتي، چگونه بايد تعامل كرد؟»
و بررسي اين گونه مسائل با رويكرد فقهي، نياز به تحقيق در منابع فقهي و به ويژه «بحث ولايت جائر» دارد و البته نظرات حضرت امام خميني (ره) بيش از فقهاي ديگر در اين باره راهگشا بوده و فضاهاي جديدي به روي محققان ميگشايد.
درود خدا بر حضرت امام كه در فضاي «طاغوتپرستي» فرياد «طاغوت ستيزي» سر داد. فقيه بزرگي كه در حوزه «فقاهت» در «طاغوتپژوهي» توقف نكرد و در حوزه «سياست» به «طاغوت گريزي» بسنده نکرد، بلكه در حوزه «ولايت» با موفقيت «طاغوتزدايي» را به انجام رساند.» (شهر مردگان، محمد سروش محلاتي، ص ۳۷ تا ۴۹) آنچه در اين بخش از سلسله يادداشتهاي بازگشت به سنت بنيانگذار مورد تأكيد قرار گرفت مساله «نفي سلطه و رفتار طاغوتي» به عنوان يكي از اهداف انقلاب اسلامي در نگاه بنيانگذار بود كه اين هدف، پس از پيروزي انقلاب نيز ادامه دارد و در نتيجه بازگشت به سنت بنيانگذار به يك معنا بازگشت به نفي سلطه و رفتار طاغوتي در هر شكل و شمايلي است.