لامپ100
اميرحسين صمدي/ سعيد آقاخاني را در ابتدا با سريالهاي كمدياي ميشناختيم كه فقط در آنها بازي كرده است. مدتي بعد خودش هم پشت دوربين قرار گرفت و با ساخت سريالهاي مناسبتي تجربيات جديدي كسب كرد. چند تلهفيلم هم ساخت كه مهمترينشان شاخ به شاخ با بازي فرهاد اصلاني بود. لامپ100نخستين فيلم بلند سينمايي آقاخاني محسوب ميشود كه بر اساس يكي از طرحهاي قديمياش ساخته شده است.
آقاخاني بعد از موفقيتهاي پيدرپي در كمديهاي تلويزيوني، با چهرهاي متفاوت به سينما وارد شده و در اين فيلم تلخ اجتماعي به مسير كاملا متفاوتي پا نهاده است.
فيلمي درباره اعتياد با همان روال هميشگي. مرد معتادي باعث آزار و اذيت خانوادهاش ميشود و عاقبت در فرآيندي آكنده از پشيماني، تصميم به ترك ميگيرد و در وضعيتي دردناك، موفق هم ميشود و به كانون گرم خانواده بازميگردد. اما اينبار نكته تازه ماجرا نوع مواد است در گذشته تاثيرات مواد خماري و... بود اما اين مواد تازه توهم و بيقراري ميآورد.
دو نكته بسيار اذيتكننده درباره اين فيلم وجود دارد؛ اولي اينكه فضاي فيلم هيچ تناسبي با فيلم بلند ندارد. بيشتر شبيه به فيلمهاي نيمه بلند است تا يك فيلم بلند داستاني. در واقع فيلم به نوعي كش آمده كه همين موضوع ضربه اساسي را به فيلم وارد كرده است و دومي عدم منطق شخصيتي افراد فيلم است.
شخصيتيهاي اضافي چون مادر زن فرزين كه به نوعي نشاندهنده تزريق غلط شخصيت به داستان است و شخصيت ناهيد همسر فرزين، شخصيتي كه تكليفش در داستان با خودش هم معلوم نيست، در قسمتي زني قوي و با قدرت است در جاي ديگر زني سست و ضعيف است. شخصيتي كه با بازي ساره بيات همراه منطق بخصوص داستان ميشود و نمايش ارايه شده به بيننده نهتنها قابل لمس نيست بلكه تنها يك كاراكتر دو بعدي ناطق فيلمنامه است.
فرزين (محسن تنابنده)
اينبار در لامپ100 باز هم شاهد بازي زيبا و جسورانه محسن تنابنده در بستر كاراكتر يه معتاد به مواد توهمزا هستيم. جايي كه در عين شخصيتپردازي نهچندان قوي و در كنار داستان منفعل فيلم، باز هم محسن تنابنده توانسته تا ارزشهاي بازي خود را به خوبي ارايه كند.
فرزين داستان «لامپ 100» مردي است متاهل و معتاد به مواد توهمزا؛ توهمي كه تبديل به يك سندروم در زندگي خانوادگي او دركنار همسرو فرزندش شده است. همسر زود باور فرزين او را ميپذيرد ولي فرزين به كار خود ادامه ميدهد و مصرف ميكند. توهم ناشي از مصرف گاه و بيگاه به سراغش ميآيد و مسير رو به تباهي را براي او ميگشايد تا جايي كه فرزين مصمم ميشود و تصميم به ترك مواد ميگيرد. ناباورانه گره كور خوشبختي را ميگشايد و اراده به گام نهادن در مسير پاك شدن ميگذارد.