• 1404 جمعه 16 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4281 -
  • 1397 يکشنبه 23 دي

درباره فيلم بمب

زير آوارهاي عشق

كامل حسيني

 

 

تصوير رنگ پريده قرص ماه، از پريدگي رنگ عشق كدامين چهره كاراكتر در روايت پيمان معادي خبر مي‌دهد؟ كارگردان تا چه اندازه توانسته است رابطه‌ كدر شده به مانند ماه شب چهارده‌ ِايرج و ميترا را درلابلاي عشق نورسي ديگر زير بمباران‌ها براي تماشاگران بازگو كند؟ در فيلم بمب بيشترين توجه مخاطب به زواياي راز عشق دوران جنگ جلب مي‌شود تا خود جنگ. كشمكش ناشي از محبت به محاق رفته‌ ايرج و ميترا و تثبيت اين كشمكش به گونه‌اي بسيار غيرمحسوس و در تناسب با همان ضرباهنگ نسبتا آرام آغاز مي‌شود. باز شدن تدريجي گره‌ها با چند سكانس آغاز مي‌شود كه يكي از آنها بسيار زيبا طراحي شده است و آن هم درست زماني است كه تمام همكارهاي ايرج از طرف خانواده‌شان براي سلامتي از بمب‌ها احوالپرسي مي‌شوند و تماشاگر همچنان در انتظار جرقه‌اي جهت پايان يافتن كشمكش‌هاي ايرج با همسرش است اما تماشاگرِ نااميد بعدها از طريق يك فلاش‌بك و همچنين حذف نما يا سكانس تماس همسر ايرج با مدرسه پاسخ خود را دريافت مي‌كند. سكانس ديگر خريدن يك شاخه گل از طرف ايرج براي همسرش است. ظاهرا اين سكانس آوردن شاخه گل به خانه، به طرز خلاقي روايت مي‌كند زيرا در اين زمان از روايت هنوز ميترا متوجه شاخه گل نشده است و تصوير واضحي از دگرگوني قلبي شوهر در ذهن ندارد؛ كارگردان جهت نمايش اين حالت از جريان درون ميترا بخشي از نماي ورود ايرج به خانه در پشت سر زن را در فيلم در حالت تار نشان مي‌دهد. در حقيقت زنجيره اين سكانس‌ها زماني به اوج خود نزديك مي‌شوند كه در آن ميترا دو كلاه ايمني را خريده است تا با استفاده از آن در بمباران محفوظ بمانند. اين گونه سكانس‌ها از كمترين ديالوگ برخوردار هستند و اين در واقع گونه‌اي از پيشبرد موفق روايت است و خلأ ضروري ناشي از به حد‌اقل رساندن ديالوگ به طرز نسبتا موفقي با برخي كنش بياني محكم‌تري جايگزين شده است و از لحاظ واكنش‌هاي بصري جذابيت خود را در خدمت به محتوا و پيرنگ فيلم به پيش برده‌اند؛ پيرنگ اصلي يعني ماجراي ايرج و ميترا با پيرنگ‌ فرعي عشق پسربچه به گونه‌اي هنرمندانه در تناسب همديگرند و پيشروي هر دو پيرنگ اصلي و فرعي در مسير خط داستان بيشتر در حالت ديالوگ اين دو پيرنگ باهم سپري مي‌شود. رويارويي شخصيت‌هاي عشق نورس كمتر با گره‌افكني پيوند مي‌خورد و بيشتر رويارويي در زير‌زميني و در نزديكي‌هاي پايان داستان زماني‌ رخ مي‌دهد كه دختر در غياب پسر و با تقليد از كنش عاطفي سابق پسر، شكلك پرنده‌وار روي ديوار را درمي‌آورد كه شايد ايهامي باشد بر رويا‌رو شدن با عشق نورس پنهاني. اكنون يك پرسش تماشاگر را رها نمي‌كند؛ آيا زخم عميق بر پيكره ايرج، فرصت ديگري را براي او و همسرش فراهم مي‌آورد كه در آن بار ديگر مانند سيمرغ افسانه‌ها زندگي محبت‌آميز را از زير خاكستر آوار بمب‌ها دوباره از نو آغاز كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون