ضرورت بررسي ابعاد مختلف توافق پاريس
در آخرين روزهاي سال ۲۰۱۵، سران ۱۹۵ كشور جهان از جمله ايران در نشستي شركت كردند كه به نگراني مردم جهان درباره تغيير اقليم اختصاص يافته بود و پيمان پاريس را به دنبال داشت. بر اساس اين پيمان مهمترين دليل گرم شدن كره زمين انتشار گازهاي گلخانهاي مانند دياكسيدكربن حاصل از مصرف سوختهايي نظير نفت و گاز است، لذا براي توقف روند موجود بايد مصرف اين سوختها كاهش يابد.همچنين محيط زيست اعلام كرده اجراي تعهدات غيرمشروط و مشروط ايران در اين پيمان به ترتيب هزينه ۱۷.۵ تا ۵۲.۵ ميليارد دلار در پي خواهد داشت. پيماني كه پيوستن به آن در ايران فراز و نشيبهاي بسياري را طي كرده و هنوز هم مورد بحث موافقان و مخالفان است. برخي ديگر از مخالفان ادعاي اصلي اين پيمان را اثبات نشده و غيرعلمي ميدانند و بسياري ديگر تعهدات ايران به اين پيمان را هوشمندانه نميدانند. موافقان پيوستن به توافق پاريس بحرانهاي محيط زيستي كشور را نشان ميدهند و ارايه تعهدات سفت و سخت به اين توافق را راهحل اصلي عبور از اين بحرانها ميدانند. موافقان به مسائلي همچون خشكسالي و بحران آب، خشك شدن درياچه اروميه و آلودگي هوا اشاره ميكنند. در مقابل منتقدان ميگويند: اين استدلال ماهيگيري از آب گلآلود است. حسن لشكري، رييس انديشكده اقليم و آمايش سرزمين در اين زمينه تصريح ميكند: آيا خشك شدن زمينهاي جلگه حاصلخيز خوزستان و تبديل شدن آن به چشمه ريزگرد زاده تغيير اقليم است يا سوءمديريت؟ آيا خشك شدن درياچه اروميه نتيجه خشكسالي است يا سوءمديريت در استفاده نامطلوب و بيرويه از منابع آب در سرچشمههاي قبل از ورودي به درياچه؟ چشمههاي ريزگرد داخل عراق نتيجه تغيير اقليم است يا خشك شدن هورهاي متعدد داخل عراق؟ مخالفان دلايل متعددي هم در حوزه اقتصاد و انرژي دارند. كيان گودرزي دكتراي سياستگذاري انرژي در اين زمينه ميگويد: برنامه اقدام ملي ما خوب انتخاب نشده است. با توجه به اينكه ما آزاد بوديم در اينكه ميزان تعهدمان را انتخاب كنيم اين برنامه اقدام ملي كه گفته ۴ درصد يا به روايتي ۱۲درصد زير سناريوي پايه ميزان انتشارمان را خواهيم آورد، اين خوب نيست و بر اساس محاسباتي كه ما كرديم اگر مثلا در اين دوره ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ رشد اقتصادي در حدود ۶ تا ۸ درصد داشته باشيم، اين تعهد ميتواند ما را اذيت كند و مانع از رشد اقتصاديمان شود.سيد راضي نوري از اعضاي كميسيون كشاورزي مجلس با توجه به خروج يا نپيوستن كشورهايي مثل امريكا و روسيه از اين توافق، لزوم بررسي بيشتر ابعاد ديگر اين معاهده را خواستار شده و تاكيد ميكند: ابعاد سياسي و اقتصادي در پشت پرده توافق پاريس نهفته است و بايد با تأني در اين خصوص بررسي داشته باشيم. وقتي كشورهاي پيشرفتهاي مثل امريكا و روسيه هنوز نپيوستند يا خارج شدند و با اين استدلال كه پذيرش چنين مسالهاي در راستاي توليد نفت و پيشرفت اقتصادي آنها نيست، آيا نبايد روي اين مساله بررسي بيشتري داشته باشيم؟