• 1404 سه‌شنبه 17 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4124 -
  • 1397 دوشنبه 11 تير

اينها به عقل ناقص من مي‌رسد!

احمد پورنجاتي

به همان اندازه كه ناديده گرفتن و كم‌اعتنايي و كوچك‌انگاري يا بي‌اهميت‌نمايي نابساماني‌ها و گرفتاري‌هاي گوناگون كشور و مردم، گمراه‌كننده و زيانبار است، به راه اندختن زنجيره ذكر مصيبت و پرده خواني فلاكت و بازنشر ريز و درشت و سره و ناسره هرچه به روح زخمي جامعه ناخن مي‌كشد، نه تنها نتيجه‌اي درمانگر ندارد كه چه‌بسا موجب مي‌شود بيمار و همراهانش با هم پس بيفتند!

گمان نمي‌كنم كسي در ايران زندگي كند و واقعيت اوضاع غيرعادي و شبه بحراني كشور را به ويژه در عرصه زندگي اقتصادي و چالش‌هاي اجتماعي، احساس نكند يا منكر شود. از سوي ديگر به اتكاي آن ويژگي شخصيتي «همه‌چيز‌داني» در بسياري از ما ايرانيان، همه‌مان درباره همه‌چيز، نسخه حاضر و آماده داريم. پس اجازه دهيد من نيز يك پيش‌درآمد و سه نكته را كه به عقل ناقصم مي‌رسد، بيان كنم.

پيش‌درآمد

هيچ عاملي براي از پا درآوردن و به زانوي تسليم كشاندن و آماده له شدن يك فرد يا جامعه به اندازه ايجاد به هم ريختگي سيستم اعصاب و روان و آژيته شدن انگولكي، كارآمد نيست. مقصودم «شرطي شدن» فله‌اي واكنش‌هاي ناخرسند و منفي رواني و رفتاري شخص يا جامعه نسبت به همه‌چيز است. نمودهاي آشكار اين به‌هم‌ريختگي رواني چيزي نيست جز بي‌حوصلگي، خشم و پرخاشگري دم دست و حاضر و آماده، وادادگي و به من چه، گور پدرشان، تب يك بار و مرگ يه بار و خلاص، يعني واسپاري سرنوشت خويش به هرچه بادا باد!

به گمانم، چه در زندگي شخصي و چه در عرصه عمومي و اداره امور كشور، مهم‌ترين موضوع بنيادين كه بايد مورد توجه و اهتمام باشد همين پايش و نوازش و مراقبت بهداشتي از«توانمندي و استواري رواني» است. اما سه نكته براي همه متوليان اداره اموركشور:

۱- پزشك برخوردار از دانش و تجربه، براي نابودي كانون عفونت يا ضايعه سرطاني، خواه موضعي يا سيستمي، در كنار تجويز دارو يا هر روش تهاجمي ديگر، به بخش‌هاي سالم و به ويژه سيستم دفاعي ارگانيزم، جايزه مي‌دهد. چگونه؟ با تجويز داروهاي مكمل تقويتي و ويتامين‌تراپي. براي مبارزه با كانون‌هاي فساد در ارگانيزم اقتصاد سياسي كشور- صرفنظر از اينكه دم‌شان به كجا وصل است- علاوه بر افشا و اطلاع‌رساني رسواگرانه و مبارزه قاطع قانوني، لازم است از آن بخش‌هاي سالم و پاكدست كه با وجود همه ناهمواري‌ها و نامهرباني‌ها، از همه توان مادي و معنوي خويش مايه مي‌گذارند و بدون آلودگي به ويروس رانت و مفتخواري، چراغ فعاليت‌هاي سازنده‌شان را روشن نگه مي‌دارند، قدرداني و به مردم معرفي شوند. نمونه‌اش همين قضيه تخصيص ارز با نرخ رسمي به وارد‌كنندگان كالاهاي گوناگون. جامعه بايد متوجه شود كه تفاوت رفتار حكومت و قانون با قالتاق‌هاي فرصت‌طلب و درستكاران نجيب، چه در رده‌هاي مديريتي و چه در بازار، تفاوت رفتار پزشك با كانون‌هاي عفونت و سرطان است و سلول‌هاي سالم. به گروه اول، آنتي‌بيوتيك و راديوتراپي تعارف مي‌كند و به دومي‌ها ويتامين و مكمل تقويت‌كننده.

۲- هيچ وضعيتي مضحك‌تر و البته تراژيك‌تر از اين نيست كه اندام‌هاي گوناگون يك ارگانيزم، در هر موقعيت مفروض، هريك بي‌ارتباط با هم، ساز خودشان را بزنند و رفتار شلم شورباي خودشان را داشته باشند. فرض كنيد سنگي از روبه‌رو به سوي كسي پرتاب شود. چشم مي‌بيند، مغز به سر و اندام‌ها فرمان پس كشيدن و فرار مي‌دهد و قضيه ختم به خير مي‌شود. اكنون فرض كنيد چشم، در حال چرت يا بسته باشد يا مغز، بي‌خيال و بد‌تر از آن، چندان هم بي‌ميل نباشد كه مختصري حال عضوي را كه آماج سنگ است بگيرد يا اندام‌ها، حال و انگيزه تكان خوردن و كنار كشيدن نداشته باشند.

سوگمندانه مي‌گويم كه در بسياري موارد يكي از مهم‌ترين عوامل ناكارآمدي در اجراي برنامه‌هاي خوب يا ناكامي در برخورد با نابساماني‌هاي گوناگون، همين از هم گسيختگي سيستمي است. نمونه‌هايش را در ناهماهنگي‌ها و چند‌زباني‌ها به‌ويژه در عرصه سياست خارجي و نيز برخي رفتارهاي هزينه‌ساز در سياست داخلي مي‌توان ديد.

۳- نابغه لازم نيست. هر آدم معمولي با عقل و دانش و تجربه عادي و نه فوق‌العاده اين امر بديهي را مي‌داند كه براي رسيدن به هدف‌هاي مورد نظر يا هنگام رويارويي با چالش‌ها و فراز‌و‌فرود‌هاي زندگي، بايد بيش و پيش از هر‌چيز متوجه اولويت‌ها باشد تا دست به گريبان فرعي‌ها و حاشيه‌ها. گاهي لازم مي‌شود براي به نتيجه رساندن يك هدف مهم‌تر يا فوري‌تر، از چند داعيه يا مساله كم اهميت، چشم پوشي كند يا آنها را به تعويق بسپارد. گاهي بايد به خاطر عبور از يك وضعيت بحراني و حاشيه‌ساز، اندكي زبان در كام كشد تا مصداق داستان سرنوشت آن «باخه: لاك‌پشت» نشود كه سخن ناصحان نشنيده گرفت و نابهنگام و بي‌تدبير و تامل، دهان گشود و آنگونه بر او رفت كه رفت!

هيچ فرد يا جامعه يا حكومت- دست‌كم در يك برهه و وضعيت زماني خاص- توان نامحدود و تمام نشدني ندارد. هيچ پهلوان اسطوره‌اي نيز جز در فيلم‌هاي تخيلي هاليوودي، همزمان در چندين جبهه بزرگ و كوچك از دور و نزديك و پس و پيش و بالا و پايين، با حريفان پر‌شمار كوچك و بزرگ، خود را درگير و سرشاخ نمي‌كند. «اولويت‌بندي» و پرهيز جدي از مشغوليت به حاشيه‌ها، نوعي شكيبايي و رواداري خردمندانه را به ويژه در عرصه داخلي ايجاب مي‌كند. خردمند را اشاره‌اي بسنده است.

عقل ناقص من مي‌گويد، برآيند آن پيش‌درآمد و اين سه نكته، اندكي زمينه‌ساز فراهم شدن بهبود وضعيت اعتماد عمومي و اميدواري ملي براي گذر از چالش‌هاي پيش روي ايران و ايراني است. تا به عقل ناقص شما چه رسد؟ (به قول زنده‌ياد روانشاد، مرحوم آيت‌الله طالقاني)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون