تحصيلات يا كسب تجربه و ورود به بازاركار
غزاله مالكي/
مدتي نه چندان طولاني است كه ذهنيات كلي جامعه بر اين باور كه جوانان بايد همگي مدرك تحصيلات عالي داشته باشند شكل گرفته است و اين مدارك تحصيلي نه صرفا براي ساخت آيندهيي بهتر بلكه خيلي اوقات وسيلهيي براي نمايش ميزان فهم و كمالات يك فرد است كه در خيلي موارد وسيله سنجش مناسبي نيست و نميتوان به آن حكم قطعيت داد چرا كه بعضي از افراد بدون تحصيلات عالي از اطلاعات بيشتري نسبت به افراد تحصيلكرده برخوردارند و موفقتر هستند.
اكثر والدين بر اين باورند كه فرزندانشان بايد تحصيلكرده يا به اصطلاح عاميانه دكتر_مهندس بشوند و اگر والدين سختگير نباشند و به علايق فرزند خود احترام بگذارند، نهايتا انتخاب رشته تحصيلي را بر عهده خود فرزند مينهند ولي همچنان درمورد ادامه تحصيل آنان مصمم هستند فارغ از آنكه شايد براي بعضي افراد درس خواندن صرفا هدر دادن چند سال از عمر كاري است، البته كسي منكر سودمند بودن يك جامعه تحصيلكرده نيست و اكثريت افراد جامعه با تحصيلات و درس خواندن راه خود را پيدا ميكنند و جايگاه اجتماعيشان را مييابند اما همانگونه كه گفته شد «اكثريت» افراد اين گونهاند يعني تعدادي نيز درس خواندن در محيط آكادميك نه تنها برايشان سودي ندارد بلكه زماني را كه ميتوانستند زودتر وارد بازار كار شوند و تجربه كسب كنند، هدر ميدهند.
خيلي از جوانان در حال تحصيل نيز خود معتقدند درس خواندنشان زماني به سودشان است كه كاري در رابطه با رشته تحصيلي خود بيابند كه شرايط كنوني جامعه اين گونه نيست و امروزه كمتر پيش ميآيد كه شغلي مرتبط با تحصيلات فرد پيدا شود و در نتيجه خيلي از جوانان به بيان اين موضوع ميپردازند كه شايد اگر به جاي تحصيلات عالي فن يا كاري ياد ميگرفتند، در آينده امنيت شغلي بيشتري داشتند.
بسياري از جوانان خيال آسوده و آرامش رواني را از فوايد درس نخواندن ميدانند و بر اين امر پافشاري ميكنند كه با درس خواندن ذهن انسان مغشوش ميشود و در زمان امتحانات استرس يا تپش قلب و در خيلي از مواقع افسردگي ميگيرند كه البته نميتوان اين مورد را از فوايد درس نخواندن بدانيم چراكه اين موارد از مشكلات فردي شمرده ميشود و قابل درمان نيز است.
بعضي از جوانان ديگر نيز بر اين امر اعتقاد دارند كه درس خواندن زمان زيادي از آنها ميگيرد آنان زمان كافي براي رسيدگي به ديگر امور مهم زندگيشان را از دست ميدهند و دليل پيگير نبودن در يادگيري ديگر فنون را نداشتن وقت كافي به دليل درس خواندن ميدانند.
جالب آن است كه خيلي از جوانان از وضع موجود ناراضي هستند ولي باز هم به زندگي در همين وضعيت ادامه ميدهند و سعي در تغيير اوضاع ندارند، مثلا همانهايي كه معتقدند درس خواندن هيچ سودي برايشان ندارد، باز هم مشغول تحصيل هستند و دليل تغيير ندادن اوضاعشان را خانواده يا والدين و نوع نگاه جامعه ميدانند.
به عنوان مثال كسي كه ميخواهد در بازار فرش شغل پدر خود را ادامه دهد، تجربه فردي در محيط كار برايش از تحصيل كردن در رشتههاي متفرقه و بيربط به كارش سودمندتر است ولي باز هم به تحصيلات آكادميك خود ادامه ميدهد.
باز هم به همان موضوع ميرسيم كه تحصيلات زماني سودمند است كه مرتبط به شغل آينده يا مورد علاقه فرد باشد كه با شرايط كنوني كنكور و انتخاب رشته، خيلي اوقات فرد مجبور به تحصيل در رشتهيي ميشود كه به آن علاقهيي ندارد و نه استعدادي در آن زمينه دارد و بهتر است كه فرد به جاي تحصيل در دانشگاه، به يادگيري فن و رشته مورد علاقه خود در بيرون مكان دانشگاه و آكادميك بپردازد كه اكثر جوانان به دليل نوع نگاه جامعه جسارت اين كار را پيدا نميكنند و ميترسند كه برچسب «بيسوادي » بر آنها بخورد چراكه از ديد جامعه جوانان امروز حتماً بايد مدرك تحصيلات عالي داشته باشند، حتي اگر اين مدرك بدون كار برد باشد.
البته باز هم لازم به ذكر اين موضوع است كه نميتوان اهميت علمآموزي را انكار كرد. جامعه با تحصيلات بسيار سودمند است ولي باتوجه به ناراضي بودن و شكايت بعضي جوانان در حال تحصيل يا فارغالتحصيل از وضع موجود به اين نتيجه ميرسيم كه بهتر است جوانان بدون در نظر گرفتن ديد جامعه و نداشتن مدرك تحصيلي به يادگيري فنون مختلف و مورد علاقه خود بپردازند و زودتر وارد بازار كار شوند به جاي آنكه در رشتههايي كه نه مورد علاقيشان و نه برايشان سودمند است به تحصيل بپردازند. تحصيلات آكادميك راه رسيدن به هدف را براي فرد هموار ميكند بلكه خود هدف نيست.