درباره بازگشت 73 قطعه تاريخي از امريكا
داستان پرابهام اثر مهر
اردشير اروجي
كارشناس ميراث فرهنگي
14 سال پيش و زماني كه «گلمهر»ها در دست قاچاقچيان كشف شد و دولت امريكا آنها را پيدا كرد، هيچ خبري از اين قاچاق بزرگ منتشر نشد؟ هيچكس نپرسيد كه چرا اين 73 قطعه گم شدند؟ چطور به دست قاچاقچيان افتادند؟ سرنوشتشان چه ميشود؟ چرا اين اتفاق افتاده؟ چه زماني تحويل ايران داده ميشوند؟ چه كسي در دادگاه اين قاچاقچيها از ايران به عنوان نماينده رفته؟ و اصلا ارزش اين «گلمهر»ها چيست و بايد نگران باشيم يا نه؟ نه خبري منتشر شد، نه مسوولي توضيح داد و نه كسي توجه كرد.
در سكوت كامل خبري اين «گلمهر»ها در دست قاچاقچيان پيدا شدند و مسيري 14 ساله را طي كردند تا به امروز برسند و بازگشت به تهران.
حالا در يك اقدام ناگهاني با خبري ناگهاني، اعلام ميشود كه اين آثار ارزشمند به ايران آمدهاند و به دست ما رسيدند. خبري كه وقتي دقيقتر به آن نگاه ميكنيم، صرفا ارزش تبليغاتي دارد و ديگر هيچ.
چون باز هم توضيحات درباره اين آثار كافي نيست و باز هم خبر كوتاه است و پر از ابهام. نه توضيح دقيقي داده ميشود كه اين «گلمهر»ها در واقع اثر مهر هستند و نه خود مهر و نه گفته ميشود كه اصل مهرها كجاست و چه سرنوشتي براي آنها رخ داده؛ كسي از اصل مهرها كه سلطنتي بودند و با ارزش خبري ندارد. در امريكا هم يك كارشناسي روي اين مهرها شده كه باز هم كسي از آن خبر ندارد و جزييات دقيقش مشخص نيست و فقط اعلام شده كه اينها متعلق به 1500 تا 1800 سال پيش هستند.
با چنين شرايط و اوضاع پرابهامي، مردم هم به اتفاق اينچنيني بيتوجه هستند. نه كاري به خبر دارند و نه ارزش تاريخي اين آثار. مردم به اتفاقي توجه ميكنند كه دقيق و شفاف باشد و به آنها توضيح دهد كه چرا آثار تاريخي اهميت دارند و هويت تاريخي و ملي آنها به آن وابسته است. وقتي اتفاقي پر از ابهام، نادانستهها و سوال باشد، خبرش كوتاه و تبليغاتي منتشر شود يا حتي مثل 14 سال پيش در سكوت از آن گذشته شود، مردم هم بيتوجه ميشوند. ابهامات، سوالهاي پاسخ داده نشده و سكوتهاي خبري، مردم را بيتوجه ميكند.
چون وقتي چيزهايي هست كه نميدانيم و معلوم هم نيست كه چه زماني تكليف آنها مشخص ميشود و جوابهاي شفاف به دست ميرسد، چرا بايد افكار عمومي را سرگرم آن كنيم و نتيجهاي هم نگيريم.