• 1404 يکشنبه 23 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6137 -
  • 1404 يکشنبه 23 شهريور

ورود به ديپلماسي ريسك

علي ودايع

فرآيند پيچيده پرونده اتمي ايران همچنان با سناريوهاي به‌ شدت متغير پيرامون كنش و واكنش ايفاي نقش آشكار و پنهان بازيگران ادامه دارد. در شرايطي كه ديپلماسي در وقت‌هاي اضافه همچنان ادامه دارد، تهران و آژانس در قاهره به يك توافق نيم‌بند با اما و اگر رسيده‌اند.  مي‌توان گفت كه امضاي توافق همكاري بين ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، پايان مذاكرات طولاني، اتهامات متقابل، پيش‌شرط‌ها و فشارهاي فزاينده را نشان مي‌دهد. براي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فرصت بازگشت هر چند مشروط بازرسان فراهم شده است. براي ايران، جمهوري اسلامي موفق شده است «بمب‌هاي ساعتي آويزان» را خنثي كند.
 تشديد فضاي ابهام 
موتور محركه پرونده اتمي ايران منافع و قدرت است. دولت‌ها براي بقا و امنيت خود، همواره به دنبال كسب حداكثر قدرت و در نتيجه، افزايش نفوذ و كنترل بر محيط بين‌المللي هستند. بر اين اساس، بازيگران اصلي يعني ايران، امريكا و اروپا، هر يك با استراتژي‌هاي خاص خود در حال پيشبرد اهدافشان هستند. در اين ميان، اسراييل به عنوان يك بازيگر مداخله‌گر به دنبال توسعه تنش است. از سوي ديگر، كشورهاي همسايه ايران به عنوان بازيگران حاشيه‌اي همچنان نگران هستند كه دود آتش خشم تهران به چشم آنها برود. ماجراي شليك به قلب دوحه و سناريوهاي احتمالي گسترش تخاصم به قلب استانبول، قاهره يا حتي رياض چشم‌اندازي مبهم تصوير مي‌كند.  در فضايي كه ترسيم شد، نمي‌توانيم ناديده بگيريم كه نبرد ايران و اسراييل با بي‌سابقه‌ترين سطح تقابل در «منطقه خاكستري» ادامه دارد. بازي با «ابهام امنيتي» در ميان همه كنش و واكنش‌هايي كه با سر و صداي بلند در رسانه‌ها مشاهده مي‌كنيم، گم شده است. سرويس‌هاي اطلاعاتي و امنيتي در غرب آسيا تلاش مي‌كنند از مولفه‌هاي قدرت حراست كنند. ابهام امنيتي يك استراتژي كليدي در اين منطقه خاكستري است. هر دو طرف تلاش مي‌كنند تا مسووليت كامل اقدامات خود را به عهده نگيرند يا آن را به صورت غيرمستقيم انجام دهند. شايد بتوان گفت كه به شكل خواسته يا ناخواسته حالا سازمان اطلاعات تركيه «ميت» هم با «موساد» وارد نبرد شده است. وضعيت آنچنان پيچيده است كه سايه بي‌ثباتي بر ديپلماسي كشورهاي منطقه سنگيني مي‌كند.  در اين وضعيت، سرويس‌هاي اطلاعاتي و امنيتي به بازيگران اصلي تبديل مي‌شوند. آنها مسووليت مديريت ريسك و حفظ منافع ملي را برعهده دارند. وظيفه اين سرويس‌ها، حراست از «مولفه‌هاي قدرت» (مانند زيرساخت‌هاي هسته‌اي، نظامي و سايبري) است و در عين حال به دنبال تضعيف همين مولفه‌ها در طرف مقابل هستند. اين نبرد اطلاعاتي و امنيتي، زير پوسته ديپلماسي رسمي در جريان است و نقشي تعيين‌كننده در حفظ يا بر هم زدن موازنه قدرت دارد.
 رويكرد ويژه تهران 
ايران در خط مقدم خاورميانه به عنوان قدرت منطقه‌اي تاثيرگذار ايستاده است. آنچه ذيل پرونده اتمي ايران و تهاجم اسراييل مشاهده مي‌كنيم، تاثير مستقيم روي فضاي به‌ شدت آنارشيك و وزن‌كشي‌هاي آينده دارد. هرگونه پالس ضعف تبعات كشنده‌اي دارد اما در عين حال بايد مراقب مين‌گذاري‌هاي طرف مقابل هم بود.  «ديپلماسي ريسك» به معناي استفاده عمدي از ابهام و تهديد به عنوان ابزار مذاكراتي است. در اين استراتژي، بازيگران با ايجاد يك وضعيت پرريسك و خطرناك، طرف مقابل را به پذيرش خواسته‌هاي خود وادار مي‌كنند. ايران در پرونده هسته‌اي، با حركت به سمت ظرفيت هسته‌اي بالا و در عين حال عدم اعلام رسمي دستيابي به سلاح، يك «ابهام هسته‌اي» ايجاد كرده است. اين ابهام به ايران اجازه مي‌دهد بدون پرداخت هزينه سنگين ساخت سلاح، از مزاياي بازدارندگي آن بهره‌مند شود. در مقابل، امريكا و اروپا نيز با تهديد به تحريم‌هاي فلج‌كننده و حتي گزينه نظامي، ريسك يك درگيري پرهزينه را به ايران تحميل مي‌كنند. اين چرخه ريسك‌سازي متقابل، اساس مذاكرات و ديپلماسي در اين پرونده است. الي گرانمايه، در شوراي روابط خارجي اروپا، مي‌گويد كه پاسخ E3 به اظهارات ايران و «سيد‌عباس عراقچي» درباره نابودي ذخاير اورانيوم ايران احتمالا اين خواهد بود: «آن را ثابت كن». گرانمايه افزود كه شرايط اروپا براي ايران «از واقعيت‌هاي پس از حملات جنگ 12 روزه جدا است.» گرانمايه گفت: «براي تهران، فراهم كردن چشم و گوش غرب در صحنه و شفافيت در مورد ذخاير اورانيوم غني‌شده‌اش، يكي از معدود كارت‌هاي چانه‌زني باقي‌مانده است. ايران در تلاش است تا ابهام در مورد برنامه هسته‌اي خود را حفظ كند هم براي اينكه گزينه‌هاي خود را در مورد تسليحاتي شدن باز نگه دارد و هم به احتمال زياد ترامپ را به مذاكرات بازگرداند.» در شرايطي كه تهران ملزم است وارد «ابهام هسته‌اي» و ريسك ديپلماتيك شود؛ عدم انسجام طيف‌هاي سياسي به موازات تحريك گسل‌هاي اجتماعي يك عامل بازدارنده براي حفظ قدرت در شرايط پيش رو محسوب مي‌شود.  قابل پيش‌‌‌بيني است كه واكنش طرف غربي به ديپلماسي ريسك ايران، استفاده از ابزارهاي اقتصادي و ديپلماتيك براي كاهش ريسك و سوق دادن ايران به سمت مذاكره است. در اين فرآيند، «عنصر زمان» يك وضعيت حياتي براي طرفين محسوب مي‌شود. 
 نقش‌هاي متفاوت در پرونده ايران 
در تحليل رفتار بازيگران بايد دقت داشت كه هر كدام داراي منافع و تهديدهاي خاصي هستند. «دونالد ترامپ» رييس‌جمهوري امريكا با همان «الگوريتم مرد ديوانه» مي‌خواهد به يك «دستاورد بزرگ» دست پيدا كند. نوع رفتار امريكا هماني شد كه از قبل گفتيم و در فضاي 
پيش رو هم از همان مكانيسم تبعيت مي‌كند.  تروييكاي اروپايي همانند يك پليس خوب تنها به دنبال امتيازگيري از ايران و امريكا است. چشم آبي‌ها با آن مرغ يك پا مي‌خواهند نقشي ويژه داشته باشند. ناديده گرفتن تروييكا همان‌قدر براي تهران خطرناك است كه تبديل شدن به كارت بازي آنها مي‌تواند منافع ايران را در معرض خطر قرار دهد.  اسراييل به عنوان يك بازيگر مداخله‌گر، از رويكرد «رئاليسم تهاجمي» پيروي مي‌كند. رژيم صهيونيستي، برنامه هسته‌اي ايران را يك تهديد وجودي مي‌داند و به دنبال توقف كامل آن است. استراتژي اسراييل شامل اقدامات نظامي، خرابكاري و ترور دانشمندان هسته‌اي ايران در نبرد منطقه خاكستري است. نكته ويژه اينجاست كه اسراييل اگرچه يك بازيگر ناهنجار در روابط بين‌الملل محسوب مي‌شود اما از هنجارها براي ايجاد اتمسفر فكري و اقدام احتمالي عليه ايران بهره مي‌گيرد.  در مقابل همه فشارهاي طرف مقابل همچنان بازي با ابهام و ريسك يك سلاح ويژه براي تهران محسوب مي‌شود. موازنه قدرت در اين فرآيند عنصري تعيين‌كننده محسوب مي‌شود. حالا مي‌توان گفت كه ابهام هسته‌اي، ستون فقرات ديپلماسي ريسك در پرونده اتمي ايران است. سناريوها پيرامون امكان موفقيت ديپلماسي يا شكست ديپلماسي در حال تغيير و تحول است اما سناريوي «نه جنگ و نه صلح» با ادامه نبرد در منطقه خاكستري بدون مرز مشخص ادامه دارد. فراتر از پرونده ايران و سناريوها درباره احتمالات نبرد بعدي تهران و تل‌آويو، واقعيت‌هاي ديپلماتيك در غرب آسيا تغيير كرده است.  متاثر از كشيده شدن پاي كشورهاي ديگر به مولفه‌هاي پيچيده و پنهان امنيتي خاورميانه سايه بي‌ثباتي و ريسك‌پذيري را بر ديپلماسي منطقه سنگيني مي‌كند. كشورها و بازيگران منطقه‌اي، به دليل عدم شفافيت و ترس از ورود به نبرد در منطقه خاكستري، نمي‌توانند تصميمات بلندمدت و پايداري بگيرند. هر اقدام در منطقه خاكستري مي‌تواند به يك بحران بزرگ‌تر تبديل شود و همين امر، روند مذاكرات و همكاري‌هاي ديپلماتيك را با چالش جدي مواجه مي‌كند. اين وضعيت نشان مي‌دهد كه ديپلماسي، تنها در سطح مذاكرات رسمي صورت نمي‌گيرد، بلكه به‌شدت تحت تاثير رقابت‌هاي پنهان و امنيتي قرار دارد.
كارشناس مسائل بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون