قدرت تفكر موجودي به نام هوش مصنوعي
علي جوانمردي
هوش مصنوعيAI مبناي تقليد از فرآيندهاي هوش انساني از طريق ايجاد و كاربرد الگوريتمهاي تعبيه شده در يك محيط محاسباتي پويا به وجود آمده است. به عبارت ساده، هوش مصنوعي تلاش ميكند تا كامپيوترها را وادار به تفكر و عمل مانند انسانها كند.
دستيابي به اين هدف نيازمند سه مولفه كليدي است:
1. سيستمهاي محاسباتي/ 2. دادهها و مديريت دادهها/ 3. الگوريتمهاي پيشرفته هوش مصنوعي (كد) هر چه نتيجه مطلوب بيشتر شبيه انسان باشد، به دادهها و قدرت پردازش بيشتري نياز است.
هوش مصنوعي چگونه آغاز شد؟ حداقل از قرن اول پيش از ميلاد، انسانها مجذوب امكان ايجاد ماشينهايي بودهاند كه مغز انسان را تقليد ميكنند. در دوران مدرن، اصطلاح هوش مصنوعي در سال ۱۹۵۵ توسط جان مككارتي ابداع شد. در سال ۱۹۵۶، مككارتي و ديگران كنفرانسي با عنوان «پروژه تحقيقاتي تابستاني دارتموث در مورد هوش مصنوعي» ترتيب دادند. اين آغاز منجر به ايجاد يادگيري ماشيني، يادگيري عميق، تجزيه و تحليل پيشبينيكننده و اكنون به تجزيه و تحليل تجويزي هم شده است. همچنين باعث ايجاد يك حوزه مطالعاتي كاملا جديد، علم داده، شده است.
چرا هوش مصنوعي مهم است؟ امروزه، ميزان دادههايي كه توسط انسانها و ماشينها توليد ميشود، بسيار فراتر از توانايي انسان در جذب، تفسير و تصميمگيريهاي پيچيده بر اساس آن دادههاست. هوش مصنوعي اساس تمام يادگيريهاي كامپيوتري را تشكيل ميدهد و آينده تمام تصميمگيريهاي پيچيده است. به عنوان مثال، اكثر انسانها ميتوانند بفهمند كه چگونه در بازي تيك-تاك-تو (صفر و ضربدر) نبازند، حتي اگر 255168 حركت منحصربهفرد وجود داشته باشد كه 46080 مورد از آنها به تساوي ختم ميشود. كامپيوترها در محاسبه اين تركيبها و جايگشتها براي رسيدن به بهترين تصميم بسيار كارآمد هستند.
هوش مصنوعي (و تكامل منطقي آن در يادگيري ماشين) و يادگيري عميق، آينده بنيادي تصميمگيري تجاري هستند. كسب و كارهاي متعددي از هوش مصنوعي براي بهبود تجربيات مشتري و افزايش رشد درآمد و ازدياد مشتريان استفاده كردهاند. به عنوان مثال، جي.پي. مورگان و چيس پلتفرم OmniAI برنده جايزه را براي ارايه روشهاي جديد مالي دقيق توسعه دادهاند. اين مدل ميتواند تجزيه و تحليلهاي عميق و جامعي از مجموعه دادههاي گسترده انجام دهد، هزينههاي عملياتي را كاهش دهد و براي توسعه و گسترش كسب و كار سريعتر راهحل ممكن را بسازد. نقش هوش مصنوعي در جامعه: هوش مصنوعي پتانسيل خودكارسازي وظايف غيرروتين و حل برخي پيچيدهترين مشكلات جهان را نيز دارد. به عنوان مثال، فناوريهاي هوش مصنوعي ميتوانند پيشبينيهاي تغييرات آب و هوايي را مدلسازي كنند، بهرهوري شبكه انرژي را بهبود بخشند و حتي به شما در كاهش مصرف انرژي خانوار از طريق سيستمهاي گرمايشي هوشمند خانه كمك كنند. ساير كاربردها شامل تجزيه و تحليل دادهها در مسير آزمايشهاي باليني و بهينهسازي سفرها براي كاهش بار براي زيرساختهاي حمل و نقل است. با اين حال، محاسبه تاثير هوش مصنوعي بر چالشهاي جهاني پيچيده است و حتي راهحلهاي به ظاهر بينقص ميتوانند نتايج ناخواستهاي داشته باشند. به عنوان مثال، بهبود بهرهوري خانه شما ممكن است شما را تشويق كند كه زمان بيشتري را در خانه كاملا گرم خود بگذرانيد و استفاده از لوازم خانگي پرمصرف را افزايش دهيد. در نظر گرفتن آثار پيشبيني نشده تنها يكي از دامهاي احتمالي تكيه بر هوش مصنوعي است. به علاوه شيوههاي ضعيف حفاظت از دادهها خطر نقض حريم خصوصي را افزايش ميدهد، در حالي كه آموزش مدلها بر اساس دادههاي مغرضانه ميتواند منجر به اختلاف شود. به همين دليل است كه شيوههاي اخلاقي براي توسعه مسوولانه هوش مصنوعي ضروري هستند. وقتي شخصي از طريق چت (چتبات) در يك صفحه وب گفتوگو را با هوش مصنوعي آغاز ميكند، اغلب با رايانهاي كه هوش مصنوعي تخصصي را اجرا ميكند، در تعامل است. اگر چتبات نتواند سوال را تفسير يا پاسخ دهد، يك انسان براي برقراري ارتباط مستقيم با شخص مداخله ميكند. اين نمونههاي غيرتفسيري به يك سيستم محاسباتي يادگيري ماشيني وارد ميشوند تا برنامه هوش مصنوعي را براي تعاملات آينده بهبود بخشند. پيشرفتهاي هوش مصنوعي به برنامههايي مانند پردازش زبان طبيعي و صنايعي مانند خدمات مالي، مراقبتهاي بهداشتي و خودرو كمك ميكند تا نوآوري را تسريع كنند، تجربه مشتري را بهبود بخشند و هزينهها را كاهش دهند. بهتر است با هوش مصنوعي كه با حضورش در جهان، از ميلياردها نقطه داده، تجزيه و تحليل پيشبينيكننده و يادگيري ماشيني قدرتمند جهت ارايه توصيههاي پشتيباني پيشگيرانه مشتري براي محيطهاي پيچيده فناوري اطلاعات استفاده ميكند، تعامل شود.