• 1404 يکشنبه 23 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6137 -
  • 1404 يکشنبه 23 شهريور

سيلي محكم بر چهره ثبات قطر

بهمن اكبري

چكيده

قطر در دو دهه اخير توانسته است جايگاه ويژه‌اي به عنوان ميانجي‌گر بحران‌هاي منطقه‌اي كسب كند. اما دو تحول اخير، يعني حمله موشكي ايران به پايگاه العُديد و حمله اسراييل به دوحه با هدف ترور رهبران حماس، تصويري تازه و شكننده از «امنيت» در اين كشور ارايه مي‌دهد. اين يادداشت مقاله با بهره‌گيري از داده‌هاي رسانه‌اي معتبر (از جمله اكونوميست) و پژوهش‌هاي دانشگاهي، نشان مي‌دهد كه ثبات قطر در معرض تهديدات نوظهور قرار گرفته و اين امر نه تنها سياست خارجي دوحه بلكه ساختار امنيتي شوراي همكاري خليج فارس را نيز با چالش‌هاي جديد روبرو ساخته است.

كليدواژه‌ها: قطر، امنيت منطقه‌اي، اسراييل، ايران، شوراي همكاري خليج فارس، ميانجيگري

سرآغاز 
قطر از آغاز دهه ۲۰۰۰ تلاش كرده است سياست خارجي خود را بر مبناي «ميانجيگري فعال» و ميزباني بازيگران متعارض تنظيم كند. اين سياست ضمن تقويت پرستيژ ديپلماتيك قطر، نوعي «ثبات نمادين» را نيز به تصوير كشيده است. اما حوادث اخير، به‌ويژه حمله موشكي ايران به پايگاه امريكايي العُديد و سپس حمله هوايي اسراييل به دوحه، اين تصوير را به‌شدت خدشه‌دار كرده است. پرسش اصلي اين يادداشت مقاله آن است كه: «حملات مستقيم به خاك قطر چه پيامدهايي براي امنيت ملي، جايگاه منطقه‌اي و سياست خارجي اين كشور دارد؟»


چارچوب نظري مقاله
براي تحليل اين تحولات از دو رويكرد نظري استفاده مي‌شود: 
۱- نظريه امنيتي كپنهاگ (Barry Buzan et al., 1998) براي تبيين چگونگي «امنيتي‌شدن» مسائل سياسي و ديپلماتيك در فضاي خليج فارس.
۲- نظريه ميانجيگري در روابط بين‌الملل (Zartman, 2008; Bahgat, 2020) براي فهم تأثير حملات نظامي بر مشروعيت و ظرفيت قطر در ايفاي نقش ميانجي.
بررسي و تحليل تحولات اخير 

نخست؛ حمله ايران به پايگاه العُديد

اين حمله در چارچوب پاسخ متقابل تهران به حضور نظامي امريكا تحليل مي‌شود. از منظر قطر، اين رخداد نشان داد كه خاك آن كشور صرفا ميزبان قدرت‌هاي خارجي نيست بلكه خود مي‌تواند هدف حملات منطقه‌اي قرار گيرد. اين امر تضادي آشكار ميان «ثبات نمادين» و «امنيت واقعي» قطر ايجاد كرده است.

دوم؛ حمله اسراييل به دوحه

برخلاف حمله ايران كه هدف آن يك پايگاه نظامي بود، حمله اسراييل به يك محله مسكوني دوحه و رهبران حماس مستقر در آنجا صورت گرفت. اين رخداد ضربه‌اي است به سياست خارجي قطر كه بر «پناه دادن به بازيگران مساله‌ساز» و «ميانجيگري در بحران‌ها» استوار بوده است. در سطح منطقه‌اي، اين حمله موجب نگراني ديگر كشورهاي خليج فارس از «بي‌مهاري اسراييل» و احتمال سرريز جنگ به فضاي خليج فارس شده است.

پيامدها براي قطر و شوراي همكاري خليج فارس

-. بازتعريف امنيت در قطر:  ثبات قطر ديگر صرفا به توان اقتصادي يا روابطش با امريكا و عربستان وابسته نيست، بلكه به ميزان آسيب‌پذيري‌اش در برابر تهديدات مستقيم منطقه‌اي گره خورده است.

۲- چالش براي سياست ميانجيگري:  قطر ممكن است به دليل ناامني داخلي، توان و مشروعيت لازم براي ميزباني مذاكرات گروه‌هاي مقاومت يا دولت‌هاي متخاصم را از دست بدهد.

۳- پيامدهاي شوراي همكاري:  حمله اسراييل به دوحه مي‌تواند انسجام نسبي اخير در شوراي همكاري را دوباره تهديد كند و پرسش‌هايي درباره ميزان توانايي اين شورا در تأمين امنيت اعضا ايجاد كند.

۴- پيامدهاي ژئوپليتيكي گسترده‌تر:  گسترش درگيري ايران- اسراييل به خاك قطر به معناي ورود رسمي خليج فارس به معادلات مستقيم اين جنگ است؛ موضوعي كه پيامدهاي اقتصادي و سياسي گسترده خواهد داشت.

و در پايان 

حملات اخير به خاك قطر يك «لحظه بحراني» در نظم امنيتي خليج فارس به شمار مي‌رود. آنچه تا ديروز صرفا يك كشور ميانجي و امن تلقي مي‌شد، اكنون به ميدان برخورد قدرت‌هاي منطقه‌اي تبديل شده است. ثبات قطر، به‌مثابه سرمايه اصلي سياست خارجي آن، به‌طور جدي زير سوال رفته و تداوم نقش ميانجيگري اين كشور با ابهام روبروست. در سطحي كلان‌تر، اين تحولات نشان مي‌دهد كه شوراي همكاري خليج فارس نيازمند بازتعريف دكترين امنيت جمعي خود است تا بتواند در برابر تهديدات پيچيده‌تر منطقه‌اي واكنش موثر نشان دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون