• 1404 جمعه 7 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6126 -
  • 1404 پنج‌شنبه 6 شهريور

از درزيكلا آمد و به همانجا بازگشت

حبيبي، ستاره‌اي كه در آسمان خوش درخشيد

يونس هميالي

روز گذشته امامعلي حبيبي ببر مازندران، نابغه تاريخ كشتي جهان و برنده اولين نشان طلاي ورزش ايران در تاريخ المپيك به خاك سپرده شد.

اگر بخواهيم زندگي او را بنويسيم و به صورت فيلم اكران شود در چهار قسمت خلاصه مي‌شود؛ كشتي، مجلس، سينما و كشاورزي. اين فيلمنامه آخرين بازمانده يكي از كشتي‌گيران اعزامي كشتي آزاد ايران در المپيك 1956 ملبورن به حساب مي‌آيد كه براي هميشه چشم‌هايش خاموش شد؛ امامعلي حبيبي گودرزي در 94 سالگي درگذشت. همان مسابقاتي كه فرزند رنج ‌كشيده شاليزارهاي درزيكلا در كنار پهلوان غلامرضا تختي، محمدعلي خجسته‌پور و محمدمهدي يعقوبي دو مدال طلا و دو نقره به دست ‌آوردند، مدال‌هايي كه بر سينه ستبر شيران تاريخ‌ساز بوسه زد و باعث شد ببر مازندران نام خود را به عنوان نخستين طلايي تاريخ ورزش اين سرزمين در اين رقابت‌ها ثبت كند و به يادگار بگذارد.

برايش روزهاي كودكي به سرعت برق و باد مي‌گذشت و از همان دوران در مكتب‌خانه ننه بيگ (ملا باجي) پرورش يافت و بذر روياهاي كودكانه در آنجا افشاند. پسري كه دوست نداشت پشت ديوارهاي بلند در حبس بماند يا در آسمان مه گرفته گم شود. حتي غم هجران ابدي پدر در ده سالگي نتوانست آرزوهايش را به ته دره بفرستد و سختي پيچ‌هاي عذاب‌آور و خردكننده زندگي را با هر مشقتي تحمل كرد تا به مقصد برسد.

اما قصه او از مرداد تا مهرماه 1335 در رقابت‌هاي انتخابي تيم ملي كشتي آزاد براي اعزام به المپيك در حضور انبوه تماشگران عاشق كليد خورد؛ جايي كه توانست معادلات پيش‌بيني نشده را براي تصاحب دوبنده 67 كيلوگرم به نفع خود به پايان برساند. آن روز كه حس پرواز در مردمك چشم‌هاي نافذش موج مي‌زد او مقابل فرج شعباني، مهدي مقرب، علي غفاري، ابراهيم كوكپري و در مرحله آخر توفيق جهانبخت دارنده مدال برنز المپيك 1952 هلسينكي و طلاي جهاني 1954 توكيو را در كمتر از دو دقيقه با اجراي فن يك دست و يك‌ پا پشت او را به تشك چسباند تا رهسپار استراليا شود.

اين گوهر گرانبها، اين پديده منحصر‌به‌فرد كه هنر معجزه‌گرش را نمي‌توان آن‌گونه كه شايسته او است، توصيف كرد. از ظهورش در المپيك 1956 كه نور آفتاب او را در آغوش كشيد تا آخرين حضورش در جهاني 1962 توليد و براي دوستداران و دلباختگان ورزش كشتي وقتي آوازه او به گوش مي‌رسيد مجنون مي‌شدند و به عشق او شعر زندگي و بودن را زمزمه مي‌كردند. گويا اين واژه نجات‌دهنده ترنم مهر و محبت بود. به دليل توانايي‌هاي شگرفش، جلوتر از ساير ورزشكاران به نمادِ ورزش مبدل شد؛ بلافاصله پس از خداحافظي با دنياي قهرماني وارد عرصه سياست شد و به عنوان نماينده بابل به مجلس راه پيدا كرد و بعد پايان اين عرصه به سمت پرده نقره‌اي قدم برداشت و در فيلم سينمايي ببر مازندران به كارگرداني ساموئل خاچيكيان خواب را از اهالي ورزش دزديد و تا پايان زندگي، زيبايي حيات خود را در دامن باغ بزرگ خود در حوالي قائمشهر گستراند. روحش در آرامش و نامش جاويدان باد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها