• 1404 سه‌شنبه 21 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6115 -
  • 1404 سه‌شنبه 21 مرداد

درنگي آسيب‌شناسانه بر فضاي هنر «نمايش» در پايتخت

تئاتر تهران قرباني مديريت كاهلانه و نگاه گيشه‌اي

بودجه‌هاي ناچيز، ناكارآمدي مديريتي و حذف جشنواره‌ دانشجويي از دلايل اجراهاي بي‌رمق در تهران است

بابك پرهام

تهران با دارا بودن بيشترين سالن تئاتر و جمعيت، به نوعي به عنوان قطب تئاتر كشور قلمداد مي‌شود. اين لقب باعث مي‌شود هم در حوزه آموزش و هم در حوزه اجرا بر ديگر استان‌ها و شهرها تاثير غيرقابل انكاري داشته باشد. بنابراين توجه به آن به‌ويژه در اين دو حوزه امري حياتي براي بقاي هنر تئاتر در كشور است.
در اين نوشتار، تمركز بر اجراهاي تهران است؛ چرا كه گمان نگارنده بر آن است كه ضعف اجرا در تهران به نوعي موجب ضعف اجرا در بقيه شهرها هم خواهد شد. اين اپيدمي سراسري، تماشاگر اندك تئاتر را نيز دلسرد كرده و در طولاني مدت بقاي اين هنر شريف را به مخاطره خواهد انداخت.
حال بايد بررسي شود كه چه عواملي موجب اين افت كيفيت در تئاتر است؟ اولين و مهم‌ترين مسبب نبودن حمايت مالي عادلانه است؛ عدم تخصيص همگاني كمك هزينه‌هاي انجمن نمايش باعث شده بيشتر نمايش‌ها با هزينه شخصي توليد شوند و همچنين تخصيص مبلغ اندك براي محدود نمايش‌هايي كه به آنها بودجه اختصاص مي‌يابد، باعث مي‌شود كه اين كمك هزينه به هيچ عنوان مرهمي براي كاستي‌هاي مالي آن نمايش نباشد و در آخر هم اين مبلغ كمك هزينه اندك و محدود ماه‌ها پس از اجرا به دست كارگردان مي‌رسد، يعني مصداق كامل نوشدارو پس از مرگ سهراب.
بنابراين كارگردان بايد با هزينه شخصي به توليد اثر بپردازد و با يك حساب سرانگشتي مي‌توان دريافت كه 30 شب اجرا در يك سالن با ظرفيت كمتر از ۲۰۰ نفر با فروش بليت تمام ظرفيت سالن معادل ضرر مالي چشمگیر خواهد بود. بنابراين صاحب اثر باید هزينه‌ها را كاهش بدهد. اولين هزينه مربوط به توليد است؛ پس در تمرين‌ها امساك مي‌شود، تمرين‌ها محدود شده تا هزينه اجاره پلاتو و ديگر هزينه‌هاي تمرين كمتر شود و بديهي است كه اين امساك تاثير مستقيم بر كيفيت اثر مي‌گذارد، اثري كه كمتر از آنچه بايد تمرين شده است. ريتم و هماهنگي بين بازيگران شكل نمي‌گيرد و بازيگر با شخصيت نمايش همراه و هماهنگ نمي‌شود.
در مرحله بعد، طراحي صحنه آسيب مي‌بيند، طراحي‌‌هاي صحنه به سمت صحنه‌هاي بدون دكور مي‌روند و اين براي نمايش‌هايي است كه اكثرا نياز به دكوري كامل‌تر دارند و نمايش در مقام تئاتر بي‌چيز يا تئاتري با دكور مينيمال جاي نمي‌گيرد و چون بازيگران نيز امكان فضاسازي به دليل عدم تمرين مداوم را نداشته‌اند نمايش بيش از پيش ضعيف مي‌شود.
از لطمات نبودن سرمايه مكفي براي توليد نمايش استفاده از بازيگران و عوامل غيرحرفه‌اي است. صاحب اثر براي كاستن از هزينه‌هاي توليد ناچار مي‌شود با عوامل و بازيگراني همكاري كند كه در اين حرفه به‌ طور آماتوري حضور دارند تا مجبور به پرداخت دستمزد نباشد و بديهي است كه چنين گروهي از افراد، توانايي و تجربه حرفه‌اي ندارند و اين امر نيز به تضعيف اثر كمك مي‌كند.
از مبحث مالي كه گذر كنيم، موضوع مهم ديگري به نام مديريت سالن پيش مي‌آيد. در سالن‌هاي دولتي يك قانون نانوشته مخرب متداول شده است كه بعضي از سالن‌هاي مهم دولتي مانند سالن ايرانشهر، تئاترشهر و سالن انتظامي خانه هنرمندان ايران به آن عمل مي‌كنند و اين قانون نانوشته خودساخته مخرب، فراخوان نمايش است.
فراخوان نمايش براي هر سالن در ماه‌هاي پاياني سال براي كل سال آينده ارائه مي‌شود، يعني كارگردان تئاتر كشور در دي و بهمن سال گذشته ‌بايد براي زمستان سال آينده متن انتخاب شده داشته باشد.
اولين و مهم‌ترين بخش اين قانون پر از اشكال، نقض اصل وجودي تئاتر است، تئاتر به عنوان هنري زنده، پويا و تأثيرگذار از حيات و نبض جامعه باز مي‌ماند، هنرمند تئاتري كه بايد با موج‌هاي اجتماعي همسو باشد مجبور خواهد بود متن خنثي و بي‌اثري را كه در بهترين حالت درباره موضوع بيات شده و از دهان افتاده جامعه است به نمايش درآورد و در بدترين حالت به دنبال متني ترجمه شده باشد كه نه لزوم اجرايي دارد و نه دغدغه تماشاگر خواهد بود.
از سوي ديگر اين قانون، نمايشنامه‌نويس را چون ماشيني قابل تنظيم براي توليد نمايشنامه در نظر مي‌گيرد، اين فرض ناآگاهانه موجب مي‌شود كه نمايشنامه‌نويس به‌رغم تمايل حرفه‌اي‌اش در دوره كوتاهي مجبور به خلق اثر شود و در دوره طولاني اوقاتش را به ملال و كسالت بگذراند، چرا كه خود را ناچار به خلق اثر در دوره مشخصي براي ارائه به كارگردان و سالن نمايش مي‌بيند.
حال موضوع مضحك، خنده‌دار و غيرحرفه‌اي اين قانون خودساخته در اينجا شكل مي‌گيرد، آثار نمايشي از روي اسم كارگردان و از روي متن نمايشنامه انتخاب مي‌شوند. يعني با انتخاب نمايشنامه يك اثر نمايشي براي اجرا در اين سالن‌ها انتخاب مي‌شوند، ناگفته نماند كه گاهي در حد يك صفحه از كارگردان ايده اجرايي هم مي‌خواهند ولي البته هم مديران سالن و هم كارگردان نمايش مي‌داند كه پس از تصويب متن و دريافت باكس اجرا ملزم به اجراي اين ايده اجرايي نخواهد بود و مي‌تواند هر نوع ديگري از اجرا را پيش ببرد. در بيشتر اين سالن‌ها به ويژه تئاترشهر، هياتي براي نظارت بر اثر توليد شده وجود ندارد، البته در تئاترشهر در دوره‌هاي قبلي اين امكان وجود داشت ولي از دوره سرپرستي آقاي نيلي بر مجموعه تئاترشهر اين رسم برچيده شده است و سرپرست‌هاي ديگر نيز مانند آقاي حسن جودكي - در زمان‌هاي محدودي كه در مجموعه حضور دارند - به همين منوال پيش رفته‌اند. در دوره‌ آقاي سيدجواد طاهري، هياتي با هماهنگي اداره نظارت و ارزشيابي اداره كل هنرهاي نمايشي در مجموعه تئاترشهر مستقر شده بودند كه امر ارزشيابي براي تعيين آثار قابل قبول جهت اجرا را برعهده داشتند. در دوره پيش از آن آقاي ابراهيم گله‌دارزاده و آقاي محسن حسن‌زاده در قالب هياتي كه خود درگير عملي در تئاتر هستند به ارزشيابي آثار و انتخاب آنها مي‌نشستند كه اين رسم در سالن ايرانشهر - به‌رغم فراخوان سالانه - به همراه آقاي امين اشرفي برقرار است.
حال چرا فراخوان؟ چون در مدت كوتاهي مديريت سالن مي‌تواند تمام كاري كه بايد براي يك سال انجام بدهد را انجام داده و با اين بهانه كه در فراخوان آثار انتخاب شده‌اند ديگر پاسخگوي هيچ هنرمندي نباشد ولي چون آثار از روي متن يا با روابط كارگردان يا تهيه‌كننده انتخاب شده‌اند هيچ نظارتي بر اجراي آنها نخواهد بود.
حال بخش بزرگ آسيب در مجموعه‌هاي دولتي رويكرد جديد آنها بر پايه فروش اثر است. يعني كيفيت جاي خودش را در اين سالن‌ها به راحتي به گيشه مي‌دهد، مجموعه سالن‌هاي دولتي كه پرچم‌دار كيفيت آثار توليد شده در كشور هستند و بودجه‌شان از منابع دولتي يا نيمه دولتي - مانند شهرداري - تامين مي‌شود، رويه اقتصادي كه مخصوص سالن‌هاي خصوصي است را پيش گرفته‌اند و مخاطب حرفه‌اي تئاتر را دلسرد مي‌كنند، در زماني كه بازيگر متوسطي به پشتوانه سرمايه و حضور خواننده معروف در سالن اصلي تئاتر شهر كارگرداني مي‌كند يا سالن‌هاي ديگر به نمايش‌هايي در سطح ژوژمان‌هاي دانشگاهي تنزل مي‌يابد، سالن‌هاي خصوصي با انتخاب دقيق آثار و سرمايه‌گذاري روي آنها مخاطب حرفه‌اي را جذب خود مي‌كنند.
در اين ميان تنها مجموعه‌اي كه توانسته است بيش از ديگران بر اسلوب پيشين باقي بماند، تالار مولوي است كه آن نيز به دليل انحلال جشنواره دانشگاهي - كه به آن خواهم پرداخت - امكان دستيابي به آثار فاخر را از دست داده است.
اما سالن‌هاي خصوصي، خود را متعهد به اجراي آثار متنوع و متعدد نمي‌دانند و بديهي است كه بايد از آثار پيشرو و موفق در گيشه حمايت كنند. بنابراين ممكن است بعضي از اين آثار ماه‌هاي متوالي اجرا كنند و تا زماني كه گروه نمايشي و مخاطب از اين موضوع حمايت كنند، ادامه پيدا خواهد كرد و امكان اجرا براي نمايش‌هاي ديگر محدود مي‌شود. 
آسيب ديگر، انحلال جشنواره دانشگاهي و تقليل آن به چندين جشنواره درون دانشگاهي بي‌رمق است. جشنواره دانشگاهي در تمام سال‌هاي فعاليتش بخش آوانگارد و پيشرو تئاتر را به عهده داشت، بازيگران و كارگردانان و نمايشنامه‌نويسان مهمي در دهه گذشته از اين جشنواره به بدنه تئاتر حرفه‌اي كشور معرفي شده‌اند و در سال‌هاي گذشته، پس از انحلال اين جشنواره، خون تازه و انديشه‌ها و رويكردهاي جديد كمتر به بدنه تئاتر حرفه‌اي وارد شده است.
سالن‌هاي خصوصي كوچك كه با هر نوع محاسبه‌اي اجرا در آنها معادل ضرر مالي است به جولانگاه جوانان براي اجراهاي كم‌رمق و تجربه‌اندوزي بدل شده‌اند. اين دو آسيب اصلي دارد؛ اول اينكه هيچ نظارت كيفي براي اجرا در اين سالن‌هاي درجه دو وجود ندارد و اكثر آثار با نازل‌ترين كيفيت ارائه مي‌شوند؛ دوم اينكه بسياري از دانشجويان مستعد به دليل نداشتن سرمايه براي حضور در اين سالن‌ها امكان اين تجربه‌گرايي را از دست مي‌دهند؛ سوم اينكه اين جوانان با اجراي عموم - حتي شكست‌خورده - داعيه حرفه‌اي‌گري خواهند داشت، در حالي كه مراحل و مراتب حرفه‌اي‌گري را پشت سر نگذاشته‌اند.
بنابراين عدم تخصيص بودجه به نمايش‌ها و مديريت كاهلانه و نگاه گيشه‌اي در سالن‌هاي دولتي و حذف جشنواره‌ دانشجويي آسيبي است كه تئاتر امروز تهران با آن مواجه است و اين در حالي است كه ترميم قسمت بزرگي از اين آسيب نه هزينه زيادي مي‌خواهد و نه زمان زيادي و به راحتي مي‌توان سطح تئاتر را به روزهاي شكوهمند پيشين بازگرداند. كافي است معاونت هنري وزارت ارشاد و رياست مركز هنرهاي نمايشي با تعيين مديران باسابقه - جدا از رويكردهاي سياسي - و تخصيص بودجه براي حمايت از آثار به اين مهم دست يابند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون