• 1404 يکشنبه 22 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6090 -
  • 1404 يکشنبه 22 تير

همدلي در آتش بحران

محمد نوذري

همدلي جمعي در بحران‌ها، از سازوكارهاي بنيادين بقاي تمدن‌هاست. اين پديده با تبديل فرديت‌هاي پراكنده به اراده‌اي جمعي و يكپارچه، كارآمدي نظام حكمراني را به ‌شدت افزايش مي‌دهد. جنگ 12 روزه ايران و رژيم صهيونيستي نمونه‌اي بي‌بديل از اين پديده بود كه تحليل ابعاد آن مي‌تواند الگويي براي مديريت بحران‌هاي آينده ارايه كند. بحران‌ها ظرفيت‌هاي خاموش ساختار دولتي را بيدار مي‌كنند. در اين جنگ، نهادهايي كه پيش‌تر با چالش‌هايي چون ناترازي انرژي دست‌وپنجه نرم مي‌كردند، ناگهان كارآمدي بي‌سابقه‌اي از خود نشان دادند: تداوم عرضه برق، نبود كمبود كالاهاي اساسي و مديريت روان تداركات جنگي. اين مصداقي است بر «نظريه فعال‌سازي بحراني» (Crisis Activation) كه طبق آن، فشار بحران، بروكراسي را از حالت روتين به وضعيتي پويا منتقل مي‌كند. جامعه‌شناسان اشاره مي‌كنند كه در جنگ 12 روزه، تمايزات سياسي، فرهنگي و سبك زندگي موقتا كنار گذاشته شد و جاي خود را به «هموطن بودن» داد. حتي منتقدان نظام در كنار ديگران ايستادند و گفتند: «ما را مصادره نكنيد؛ هنوز منتقديم، اما امروز دغدغه مشترك داريم: سرزمين‌مان.» اين همبستگي، سرمايه اجتماعي ايران را به سطح «تماس فشرده» (Dense Contact) ارتقا داد. تشكيل صف‌هاي طولاني اهداي خون، ارايه رايگان خدمات هتل‌ها و رستوران‌ها به آوارگان و ايجاد شبكه‌هاي ارتباطي ميان ايرانيان خارج از كشور براي تماس با خانواده‌ها در شرايط قطعي اينترنت، نشانه‌هاي تعليق اختلافات در پرتو هويت ملي بود. همان‌طور كه مي‌دانيم، بحران‌ها ميدان آزمون اخلاقي يك جامعه‌اند. رفتارهايي مانند ذخيره‌سازي مواد غذايي يا خريد ارز، هر چند عقلاني و فردي‌اند، اما در اوج تنش‌ها به زيان جمعي منجر مي‌شوند. اخلاق بحران، يعني اولويت دادن به خير جمعي بر منافع شخصي. در اين جنگ، كاهش قابل توجه هجوم به بازار ارز و نبود پديده گسترده احتكار كالاهاي اساسي، نشان‌دهنده پيروزي مسووليت اجتماعي بر منفعت‌طلبي فردي بود. حضور رييس‌جمهور پزشكيان در بيمارستان‌هايي كه مجروحان جنگي در آنها مداوا مي‌شدند و اعلام آمادگي دولت براي «حمايت همه‌جانبه از آسيب‌ديدگان»، اعتماد عمومي را تقويت كرد. 

اين «ديپلماسي انساني» (Humanitarian Diplomacy) تاب‌آوري جامعه را افزايش داد.
تشكيل «ستاد بازسازي به رياست رييس‌جمهور» بلافاصله پس از جنگ، نمونه‌اي بارز از تبديل همدلي به عمل نهادي بود. جلسات فوري با وزارتخانه‌هاي نفت، صنعت و بهداشت، بازسازي مناطق تخريب‌ شده را تسريع كرد.
اما در اين ميان، بزرگ‌ترين خطر، مصادره اين همدلي توسط جناح‌هاي خاص است. اگر «هموطن بودن» دوباره به‌طور محدود و گزينشي تعريف شود، سرمايه اجتماعي از دست خواهد رفت. نبايد فراموش كرد كه همدلي در بحران، فقط يك واكنش عاطفي نيست؛ بلكه سرمايه‌اي استراتژيك براي بازسازي نظام‌مند به ‌شمار مي‌آيد.
جنگ دوازده ‌روزه ثابت كرد كه همبستگي ملي مي‌تواند كارآمدي دولت را تا ۲۰۰ درصد افزايش دهد. اين همدلي، پادزهر جنگ تركيبي (Hybrid Warfare) است، زيرا دشمن را از محاسبه «تفرقه داخلي» ناكام مي‌گذارد. اما پايداري اين سرمايه، نيازمند نهادينه‌سازي است؛ يعني تبديل همدلي بحران به «مديريت مشاركتي» در دوران پسابحران، از مسير شفافيت، پاسخگويي و حفظ اعتماد.
تاريخ ايران گواه است كه ملتي كه در سخت‌ترين لحظات، «ما» را بر «من» ترجيح مي‌دهد، نه تنها زنده مي‌ماند، بلكه الهام‌بخش تمدن‌هاي بشري خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون