از فرونشست زمين تا فرونشست تاريخ و هويت
روزبه كردوني
به مناسبت روز جهاني محيطزيست
روز جهاني محيطزيست، بهانهاي است براي مكثي تأملبرانگيز؛ فرصتي براي آنكه صداي خاموش زمين را بشنويم، نه فقط بهمثابه يك مساله فني، بلكه بهمثابه مسالهاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي. واقعيت اين است كه يكي از مهمترين مسائل زيستمحيطي امروز ما، فرونشست زمين است. اما ما تنها با فرونشست زمين مواجه نيستيم، بلكه با فرونشست تدريجي تاريخ، هويت و آيندهمان نيز روبهرو هستيم. هر ميليمتر فرو رفتن خاك، يعني كمي بيشتر فراموش شدن ريشههاي فرهنگي و اجتماعي ما. در كشور ما، فرونشست ديگر يك هشدار نيست؛ بحراني زيست محيطي در جريان است كه هم زمين را تهديد ميكند، هم زندگي را و هم لايههاي تاريخياي را كه زير پاي ماست. در بسياري از نقاط ايران -از دشتهاي مركزي گرفته تا شهرهاي تاريخي مانند مرودشت، اصفهان، ري و كاشان- شكافهايي در خاك پديد آمدهاند كه نه فقط زمين، بلكه حافظه تاريخي ما را نيز ترك مياندازند. اين پديده، نه صرفا يك روند ژئوتكنيكي، بلكه نشانهاي از نابرابري، بيعدالتي و غفلت از الزامات توسعه پايدار است. در دنياي پرهياهوي امروز- كه سياستگذاري گاه به فروشگاهي شبيه شده كه تنها به دنبال رضايت سريع و مقطعي است- صداي محيطزيست و ميراث فرهنگي بهسادگي گم ميشود. زيبايي زمين و شكوه آثار تاريخي در اين شلوغي ديده نميشود و بدتر آنكه، فراموش ميشود. فرونشست زمين هشداري است كه ميگويد: اگر با زمين گفتوگو نكنيم، او با سكوتِ گسستهاش پاسخ خواهد داد. اگر امروز خاك فرو ميرود، دليلش انباشت بيتوجهيهاي چند دهه گذشته است: از مديريت ناپايدار منابع آب گرفته تا گسترش بيبرنامه شهرها و بيتوجهي به ظرفيتهاي بومي براي سازگاري با خشكسالي و تغيير اقليم. اما مساله فقط به زمين ختم نميشود؛ فرونشست، تهديدي مستقيم براي ميراث فرهنگي كشور است. آثار تاريخي ايران، نه فقط نماد شكوه معماري و فرهنگ، بلكه بخشي از حافظه جمعي ملت ما هستند. وقتي زمينِ زير بناي يك اثر تاريخي دچار فرونشست ميشود، آنچه ميلرزد تنها آجر و سنگ نيست؛ بلكه پيوندهاي ما با گذشته، با هويت ملي و با داستاني است كه از دل تاريخ آمده و هنوز ميتواند چراغ راه آينده باشد. خوشبختانه، اين موضوع كه تا ديروز مورد غفلت قرار گرفته بود، امروز به دغدغهاي جدي در سطح دولت بدل شده است.
دكتر صالحي اميري يكي از مسووليتهاي مهم وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي را پيشبرد دستوركاري سياستي براي ايجاد هماهنگي بينبخشي در نظام حكمراني و اولويتبخشي به حفاظت از ميراث در برابر مخاطرات زيستمحيطي تعيين كرده است. پيگيري گفتوگوهاي بيندولتي درباره تاثير فرونشست زمين بر مجموعههاي تاريخي و تمدني كشور ازسوي وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي، نه صرفا يك اقدام فني، بلكه حركتي راهبردي در جهت وارد كردن ميراث فرهنگي و محيطزيست به فضاي سياستگذاري است. اين نوع از سياستگذاري، برخلاف شيوههاي متداول، نه بهدنبال سود و رضايت لحظهاي، بلكه ناظر بر كرامت بيننسلي، عدالت محيطزيستي و بازآفريني سرمايه فرهنگي است. ما نيازمند تغيير نگاه هستيم. محيطزيست و ميراث فرهنگي بايد در مركز سياستگذاري اجتماعي قرار گيرند، نه در حاشيه آن. بايد از ميراثمان، نه فقط به عنوان چيزي براي حفظ، بلكه به عنوان زبان مشترك براي ساخت آينده مراقبت كنيم. اگر نميخواهيم اين فرونشستها به فروريزي اعتماد عمومي، عدالت اجتماعي و انسجام ملي منجر شود، بايد دوباره به صداي زمين گوش بسپاريم. زمين و تاريخ، هر دو نيازمند پاسداشتند. گفتوگو با طبيعت و تاريخ، همان گفتوگو با خودِ ماست و تنها در اين گفتوگوست كه ميتوان آيندهاي مشترك، پايدار و عادلانه ساخت.