• 1404 جمعه 16 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6059 -
  • 1404 دوشنبه 12 خرداد

ادامه از صفحه اول

توقف سووشون به سود كيست؟

اساسا اين محدوديت‌ها با هيچ معيار عرفي و عقلي تطابق ندارد، به ويژه در شرايطي كه در ادامه گفته مي‌شود.
نكته چهارم؛ بي‌معني بودن اين محدوديت‌هاست. از يك سريال طولاني چندين ثانيه را مورد سوال قرار دادن قابل حل است، ولي كشتن سريال و مرجع نمايش‌دهنده آن بي‌مسووليتي در برابر حقوق مردم است ولي مهم‌تر از اين، وجود سريال‌هاي سراسر مخرب در رسانه‌هاي غير رسمي است كه ميليون‌ها بازديد دارد و فشار آوردن به سريال‌ها و توليدات فرهنگي ساخت داخل، اگر نگوييم با هدف حمايت از سريال‌هاي ويرانگر تركيه‌اي است، حداقل بايد گفت نتيجه طبيعي و ناخواسته اين فشارها همين است. اين چه رفتاري است كه زور خود را فقط به توليدكننده داخلي نشان دهيم؟ پيام روشن اين رفتار اين است كه از ايران برويد و هر چه خواستيد بسازيد. مردم هم كه به همه آنها دسترسي دارند. اين ظلم به توليدكننده داخلي است.
نكته پنجم؛ برخي به درستي تصور مي‌كنند كه فشار به توليدكنندگان مستقل براي اين است كه بازار صدا و سيما كساد نشود. ماجرا اين است كه بازار صدا و سيما از وجود يك بازار مساوي و رقيب كساد نمي‌شود، بلكه اگر بخواهند، از وجود اين بازار قوي‌تر هم مي‌شوند. نبودن توليدكننده مستقل موجب گرايش مردم به صدا و سيما نمي‌شود، بلكه گرايش به سريال‌هاي تركيه‌اي را تقويت مي‌كند و اين نتيجه قطعي است، زيرا اغلب توليدات صدا و سيما در وضعيت فعلي هيچ گونه مطلوبيتي ندارند، بدون رقابت نمي‌توان توليد فرهنگي جذاب و آموزنده داشت. سووشون يكي از آثار فاخر ادبيات ايران است، نمي‌توان روح آن را در نمايش ناديده گرفت و سانسور كرد.
و بالاخره اينكه نگاه اغلب اعضاي جامعه ده‌ها پله از آنچه سياستگذاران خط قرمز خود مي‌دانند، گذشته است. هم به لحاظ نظري و رفتاري و هم به لحاظ دسترسي به توليدات فرهنگي مطلوب خودشان. «خانه از پاي‌بست ويران است/ خواجه در بند نقش ايوان است». يك نگاهي به توليدات پرمخاطب امروز جامعه ايران بيندازيد تا متوجه شويد كه ممنوعيت چگونه موجب حريص شدن مردم و جوانان به استفاده از توليداتي شده است كه ده سال پيش دسترسي به آنها در ذهن كمتر كسي مي‌گنجيد. اميدواريم با بازنگري در اين رويكردها و رفتارها، امنيت را به توليدات فرهنگي برگردانند، دستگاه قضايي را از اين ميدان پرخطر خارج كنند، همه توليدكنندگان را در رقابتي سازنده قرار دهند و بالاخره به سود شبكه‌ها و سريال‌هاي مبتذل تركيه‌اي اقدام نكنند.


عفو صادره در ۱۴۰۱ و لوازم آن

متاسفانه به‌رغم اين موضوع روشن، در برخي موارد به اين نكته روشن توجه نمي‌شود و شهروندان كماكان درگير اتهامات و محكوميت‌ها و آثار آنها هستند كه بايد در اسرع وقت اين موضوع رفع و رجوع شود. در ارتباط با موضوع فوق، بايد نكات زير مدنظر قرار بگيرد: اولا برخي پرونده‌ها بعد از تاريخ عفو تشكيل شدند و برخي  محاكم با اين ادعا كه عفو صادره متهمان و محكومان را در بر مي‌گيرد و پرونده بعد از زمان عفو تشكيل شده است، بنابراين اين دسته از شهروندان، قبل از صدور فرمان عفو‌ نه متهم بودند و نه محكوم، بنابراين مشمول عفو قرار نمي‌گيرند! 
چنين برداشتي قطعا دهن‌كجي به فرمان عفو و خنثي‌سازي اهداف مندرج در آن است. اراده حاكميت آن بوده است كه پرونده‌هاي كيفري مرتبط با قضاياي ۱۴۰۱ بسته شود نه اينكه بعد از عفو دوباره اقدام‌ به پرونده‌سازي شود و باز روز از نو و روزي از نو! چنين استدلالي نوعي تقلب نسبت به قانون و مشابه اقدام بني‌اسراييل در يوم‌السبت است. زماني كه ممنوعيت صيد ماهي در روز شنبه صادر شد، برخي اقدام به تله‌گذاري براي ماهيان در روز شنبه مي‌كردند، اما روز يكشنبه ماهيان گرفتار آمده در تورها را جمع‌آوري مي‌کردند. وقتي ممنوعيت صيد در روز شنبه وجود دار‌د يعني هر اقدام مرتبط با صيد ممنوع است نه اينكه دام قرار داده شود و يكشنبه اقدام به صيد كرد! مشخص است فرمان عفو صادره ناظر به اين بود كه ديگر پرونده التهابات بسته شود نه اينكه نيروهاي امنيتي در دستگاه قضا يا دانشگاه يا ساير نهادها براي افراد بعد از فرمان عفو، اقدام به پرونده‌سازي کنند و بگويند اين پرونده بعد از درگيري‌ها ولي ناظر به التهابات بوده فلذا مشمول عفو نمي‌شود!! اين اقدام مشابه رفتارهاي قوم بني‌اسراييل است و نوعي تقلب نسبت به فرمان عفو است.
ثانيا وقتي فرمان عفو‌ نسبت به پرونده‌هاي قضايي صادر مي‌شود و اتهام و محكوميت كيفري را نابود مي‌كند، به طريق اولي پرونده‌هاي اداري و انتظامي را نيز در بر مي‌گيرد بنابراين نباید هيچ گونه تاثير منفي به علت قضاياي ۱۴۰۱ بر پرونده‌هاي اداري مترتب شود.
ثالثا و هو المهم، وقتي اصل به واسطه فرمان عفو منتفي مي‌شود، فرع و لوازم و استلزامات آن هم منتفي مي‌شود. متاسفانه چالش امروز به‌خصوص پس از روي كار آمدن دكتر پزشكيان، چالش عدم پاسخ به استعلامات يا پاسخ منفي به استعلامات براي مديران است. اين چالش در برخي موارد مانند وضعيت دانشگاه‌ها به معضلي اساسي تبديل شده است. استعلام منفي در بسياري موارد بازگشت به قضاياي ۱۴۰۱ دارد به اين معنا كه فلان استاد دانشگاه، فلان بيانيه را صادر و امضا كرده يا فلان مطلب را در انتقاد از برخورد با دانشجويان امضا كرده يا فلان اظهارنظر را بيان كرده است.
در فرمان عفو صادره، هم محكومان مشمول عفو قرار گرفتند و هم متهمان يعني هم كساني كه حكم قطعي در مورد ايشان قرار گرفته و هم كساني كه متهم هستند اما هنوز حكم محكوميت قطعي در مورد ايشان صادر نشده است. اين معضل نه‌تنها در عرصه مديريتي و انتصاب مديران، بلكه حتي بر ارتقاها و تبديل وضع‌ها و استخدام‌ها نيز تاثيرگذار است. يك استعلام زندگي و امنيت شغلي يك كارمند، پزشك، استاد، هنرمند و... را كلا تحت تاثير قرار مي‌دهد. حتي كار به جواناني رسيده است كه مدت‌ها تلاش كرده‌اند و در آزموني مانند آزمون وكالت قبول شده‌اند و اكنون با استعلامي منفي تمام آينده شغلي ايشان در مخاطره قرار مي‌گيرد. انتخابات آتي به احتمال زياد عرصه جولان اين استعلامات براي ردصلاحيت‌هاي گسترده خواهد بود كما اينكه در دو انتخابات گذشته هم سايه اين استعلامات و اثرگذاري منفي ناشي از حوادث سال ۱۴۰۱ انكارناپذير است.
نكته پاياني آنكه به استناد عفو صادره بايد تمام تبعات و آثار در تمامي حوزه‌هاي اجتماعي زایل شود و اين مهم برآورده نمي‌شود مگر آنكه سران قوا با هماهنگي دفتر مقام رهبري اين موضوع را به تمامي اركان حاكميت ابلاغ کرده و‌ تذكر بدهند كه بايد از اين تاثيرگذاري منفي اجتناب کرد و اجازه ندهند آن فرمان عفو و روح حاكم بر آن بي‌اثر شود.


ناقوس مرگ انسانيت به صدا در آمده است 

وي در شبكه X مي‌نويسد اين مساله نيازمند موارد زير است: ۱- اذعان به جنايت نسل‌كشي و پايان دادن به انتقال همه تسليحات به اسراييل، چه سلاح‌هاي كوچك و چه انتقال‌هاي غيرمستقيم؛ ۲- پايان دادن به توافق اتحاديه اروپا و اسراييل؛ ۳- اجراي تصميم ديوان بين‌المللي دادگستري در مورد اشغالگري نظامي و غيرقانوني اسراييل از طريق تحريم و خارج كردن سرمايه‌گذاري‌ها؛ ۴- اجراي احكام جلب [مقام‌هاي اسراييلي] كه توسط ديوان بين‌المللي كيفري صادر شده؛ ۵- استفاده از اختيارات و صلاحيت‌هاي قضايي بين‌المللي و داخلي براي تحقيق و پيگرد همه افراد از جمله دوتابعيتي‌هاي مسوول در جنايت‌هاي جنگي؛ ۶- تضمين آزادي همه اسراي در اختيار حماس و همه فلسطيني‌هايي كه توسط اسراييل به‌طور غيرقانوني بازداشت شده‌اند و موارد ديگر(1) . 
درهمين راستا فرانچسكا آلبانيز، كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل مي‌گويد: «اسراييل حق ندارد براي آينده غزه برنامه‌ريزي كند، اشغالگري، غيرقانوني است و ديوان دادگستري بين‌المللي به اسراييل دستور داده است تا اشغالگري را پايان دهد و غرامت پرداخت كند.» وي اضافه مي‌كند كه «اما اسراييل به جاي اين كار، براي مرحله پس از نسل‌كشي، در حال برنامه‌ريزي است. بدون آنكه مورد بازخواست قرار گيرد و جهان سكوت كرده است. ديپلماسي هرگز به اين اندازه بي‌معنا و بي‌رحم نبوده است .»
مديركل سازمان جهاني بهداشت نيز مي‌گويد: «خطر قحطي در غزه به دليل ممانعت عمدي از ورود كمك‌ها افزايش يافته است.» وي مي‌گويد: از آغاز محاصره اخيراسراييل عليه نوار غزه دو‌ماه گذشته و در حالي كه دو ميليون نفر به‌علت گرسنگي در حال مرگ هستند، 116 هزار تن غذا در مرز، تنها چند دقيقه دورتر، مسدود شده است. خطر بروز قحطي در نوار غزه به‌دليل ممانعت عمدي از ورود كمك‌هاي بشردوستانه از جمله مواد غذايي افزايش مي‌يابد. تشديد درگيري‌ها، دستور تخليه، كاهش فضاي انساني و مصادره كمك‌هاي بشردوستانه باعث افزايش تلفات جاني در سيستم بهداشتي فروپاشيده مي‌شود.(2) 
 در چنين شرايطي به نظر مي‌رسد سكوت جايز نيست .بيش از دوميليون نفر بي‌دفاع در پيش چشم مردم جهان در حال جان دادن هستند و جهان نظاره‌گر اين قتل عام است و تنها صداهاي مردماني به گوش مي‌رسد كه غم انسان دارند بدون هيچ‌گونه نسبت ديني، سببي و حتي منطقه‌اي .
به قول سعدي: «بني‌آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند// چو عضوي به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار».
اين مهم نشانگرآن است كه ‌بايد نوعي ديگر به غزه و اوكراين نگريست. بايد دوباره به انسان نگاه كرد. فارغ از همه تفاوت‌ها، امروز انسان غزه‌اي با من ساكن اين كشور يا آن ديگري ساكن در كشوري ديگر تفاوتي از نظر مقام انساني ندارد. پس دغدغه انسانيت را فرياد بزنيم . بايد كه در اعتراض به نسل‌كشي سكوت نكنيم، چرا كه غم انسان داريم. درست است كه كشورمان در مسائل در هم پيچيده سياسي و اقتصادي و اجتماعي گرفتار آمده، اما ما هنوز انسانيم و درد انسان‌ها درد ماست ما براي مقام انساني و كرامت او ارج قائليم و مي‌دانيم هويت انساني ما ايجاب مي‌كند كه در برابر اين جنايت‌ها فارغ از هرنوع وابستگي سياسي و دغدغه دولتي اين نوع روش‌ها را محكوم كنيم و به كمك آنها بشتابيم هرچند كلامي و حمايتگرانه حركت كنيم و خواهان آتش‌بس فوري و ارسال مواد غذايي و دارويي براي آنها شويم.  ما مي‌دانيم كه آنچه اسراييل مي‌كند عين هولوكاست است. عين قتل‌عام . عين نسل‌كشي. پس در برابر آن بايستيم . لذا ‌بايد فرياد بزنيم و كمتر سكوت كنيم . اگر چه ممكن است به دليل برخي جهت‌گيري‌هاي سياسي فاصله‌اي ميان خواست‌ها ايجاد شده باشد كه امكان همگرايي در اين خصوص را به حاشيه برده باشد، اما فراموش نكنيم كه ما ايراني هستيم و به‌دور از هرنوع شائبه سياسي غم انسان و انسانيت داريم شايد آنقدر بي‌پاسخي از مطالبات بر زمين مانده در داخل وجود دارد كه كمتر به اين موضوع مي‌پردازيم يا شايد ... اما همه مي‌دانيم كه رنج انسان‌ها براي ما قابل پذيرش نيست . از اين رو به رغم همه اختلافات و دغدغه‌هاي اجتماعي و تمامي مسائل حل ناشده و برجاي مانده و مطالبات پاسخ داده نشده، در شرايطي كه انسانيت به مسلخ آشكار برده شده يقينا سكوت جايز نيست.  ما ايرانيان كه در انسان دوستي و غم انسان داشتن از پيشگامان بوده‌ايم اكنون در برابر اين رفتار غير قابل بخشش نسبت به اهالي غزه كم صدا هستيم و شايد بهتر است گامي ديگر از جنس كارزار‌ها و اعتراضات گوگلي را آغاز كنيم ... ما ايرانيان، مردمان سرزمين انسان دوستان و ادبا و شعرا و فيلسوفان قديم و جديد هستيم، پس مي‌توانيم راهي براي همدردي با غزه به‌دور از روش‌هاي رايج با اتكا به توان مردمي جست‌وجو كنيم.

1-https: //www.irna.ir/news
 2- https: //www.aa.com.tr/fa

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون