مهدي بيك اوغلي|هر اندازه كه سعي كنيم، تاثير انتظارات مثبت ناشي از مذاكرات دو جانبه با امريكا بر شاخصهاي عمومي و اقتصاد كشور را انكار كنيم، باز هم نميتوان از اين واقعيت چشم پوشيد كه مذاكرات آثار مثبت فراواني بر جاي گذاشته است. اشرف بروجردي، فعال سياسي و فرهنگي عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي معتقد است كه مذاكرات بايد دريچهاي براي دستيابي به توافقي پايدار باشد و مذاكرات بماهو مذاكرات فاقد اهميت بنيادين است. بروجردي با بازخواني مشكلات كشور، طي سالهاي اخير رفع تحريمها را مهمترين دستور كار دولت چهاردهم و نظام حكمراني دانسته و تحقق آن را در گروي تحقق توافق ارزيابي ميكند. اين فعال سياسي حال امروز مردم ايران را كه 4دور مذاكرات پشت سر گذاشته شده، مناسب ارزيابي كرده و معتقد است، مردم نسبت به دورنماي آينده اميدوار شدهاند. بروجردي اما اميد را موضوع نسبي دانسته و معتقد است اين واكنشهاي نسبي نوعي واكنش برزخي در مسير يأس و اميد است. هر خبر خوشايندي از مذاكرات و توافق احتمالي وزن اميدواري ايرانيان را نشكنتر كرده و هر خبر ناخوشايند و هر اخمي مردم را نگران ميكند. اينگونه است كه اين استاد دانشگاه از ضرورت دستيابي به توافقي پايدار براي رسيدن به يك اميدواري تثبیت شده ميگويد. او همچنين حق ايران براي دستيابي به تسليحات متعارف در راستای دكترين دفاعي خود را غير قابل مذاكره دانسته و معتقد است، در شرايطي كه كشورهاي عربي صدها ميليارد دلار سلاح و تجهيزات جنگي از امريكا خريداري ميكنند نبايد به ايران براي داشتن يك دكترين دفاعي متعارف سختگيري كرد. بروجردي در ادامه گفتوگو با «اعتماد» موضوع مذاكره و تفاهم در داخل را به اندازه مذاكره و توافق در خارج مهم ارزيابي ميكند و به نظم حكمراني توصيه ميكند كه گفتوگو با اقشار مختلف مردمي و گروههاي سياسي را گسترش دهد.
سفر ترامپ به خاورميانه و كشورهاي عربي انجام شد كه حاشيههاي مختلفي درباره اين سفر مطرح شد. اما ترامپ مدام بر دستيابي به توافق پافشاري كرد. برداشت شما از اين سفر ترامپ چيست؟
مهمترين جريان خبري مرتبط با اين سفر براي ايرانيان، بحث خليجفارس بود كه نهايتا مشخص شد هيچ فرد و گروه و كشوري نميتواند اين حقيقت عريان و واقعيت تاريخي را انكار كند. روساي جمهور امريكا و ساير كشورها ميآيند و ميروند اما خيلجفارس همچنان خليجفارس خواهد بود و تغييري ندارد. ايران بيشترين ساحل را در خليجفارس دارد و تمدن ماناتري در اين منطقه ايجاد كرده است. باقي اخبار مرتبط با اين سفر، حاشيههايي بودند كه فاقد اهميت بنيادين هستند.
طي روزهاي اخير سرعت تحولات مرتبط با مذاكرات هستهاي ايران و امريكا بيشتر شده است. شما به عنوان يك فعال فرهنگي و سياسي، حال و هواي مردم را در مورد مذاكرات چطور ميبينيد؟
مردم اين روزها درخصوص تغييرات و اصلاحات احساس اميدي پيدا كردهاند و فكر ميكنند از طريق مذاكره و اصلاحات داخلي ميتوان برخي كژكاركرديها را اصلاح كرد. اما اينكه اين تغييرات بتواند در زندگي فردي و اجتماعي آحاد مردم اثرگذار باشد نيازمند توافق است و مذاكرات به تنهايي كافي نيست. مذاكرات بخشي از پازل بهبود و اصلاح است. در اثر مذاكرات مثبت ممكن است به صورت مقطعي بازارها رونق نسبي پيدا كنند و شاخصهاي اقتصادي به سمت بهبود حركت كنند. اما اين بهبود پايدار نيست و با تكانههاي بعدي ممكن است دوباره وضعيت نزولي شود. آنچه كه مهم است، توافق احتمالي ايران و امريكاست. در مذاكرات، دو طرف گفتوگو ميكنند و مطالبات را روي ميز قرار ميدهند، مساله مهم اما توافق طرفين است. تا از طريق توافق دو طرف به جايي برسند كه اين اميدواري نضج پيدا كند. در اثر توافق اميد مردم به شكوفه نشسته و نشاط اجتماعي بيشتر ميشود.
وضعيت عمومي مردم و فضاي جامعه را چطور ارزيابي ميكنيد؟ فكر ميكنيد مردم آماده ورود به يك مرحله تازه هستند؟
احساس ميكنم مذاكرات مردم را از وادي يأس به وادي يأس و اميد كشانده است. نوعي وضعيت برزخي كه هر چند نشانههاي اميد پس از مذاكرات و تلاشهاي دولت براي بهبود روندهاي اشتباه گذشته هويدا شده اما تجربههاي قبلي مانعتراشيهاي مخالفان مذاكرات و توافق همچنين كاسبان تحريم باعث شده مردم نگران بر هم خوردن مذاكرات و توافق باشند. مردم هنوز اميدواري صددرصدي پيدا نكردهاند، مأيوس هم نيستند و دورنماي روشني ميبينند. در صورتي كه توافق نهايي شود، مردم از وادي يأس و اميدواري به سرزمين اميد و نشاط كوچ ميكنند و زندگي فردي و اجتماعي مردم شادابي بيشتري پيدا ميكند.
مهمترين مطالبه مردم ايران در شرايط فعلي چيست. آنها از مسوولان و دولتمردان چه ميخواهند؟
مهمترين مطالبه مردم رفع تحريمهاي اقتصادي است. كمر مردم زير بار تحريم و تورم و گراني و... خم شده است. حدود نيم قرن است اين كشور با گرفتاري تحريم روبهرو است. مردم حق دارند يك زندگي عادي و روتين را از مسوولان طلب كنند. اگر رفع تحريم شود، ساير مطالبات مردم مثل رفاه بيشتر، قدرت خريد افزونتر و بهبود در شاخصهاي رشد را ميتوان محقق كرد. براي رفع تحريمها هم به يك توافق پايدار نياز داريم. اينكه امريكاييها راستيآزمايي از برنامه هستهاي را طلب كردهاند، از طريق ايجاد يك كنسرسيوم بينالمللي با محوريت آژانس بينالمللي ميتوان آن را محقق كرد. بنابراين ما بايد مانند سابق تاكيد كنيم كه آژانس نظارتهاي خود را افزايش دهد. اين مهم در صورتي است كه منافع ايران هم حفظ شود. ايران فراتر از راستيآزمايي در برنامه هستهاي خود مطالبه ديگري را نخواهد پذيرفت. اگر امريكا تصور كرده ميتواند در حوزه مسائل موشكي و محدودسازي توان دفاعي، ايران را پاي ميز مذاكره بكشاند، اشتباه محض است. طبيعي است هر كشوري در دفاع از خود راهبرد و دكتريني داشه باشد و تجهيزات دفاعي مدنظر خود را تهيه كند. همين امروز توجه كنيد كه كشورهاي همسايه ايران چند صد ميليارد دلار از امريكا تسليحات نوين جنگي خريداري كردهاند، ايران براي ايجاد توزان در منطقه حتما بايد توان دفاعي متعارفي داشته باشد. ايران در جايگاهي قرار دارد كه ميتواند بخشي از نيازهاي تسليحاتي خود را تامين كند، اگرچه موشك به تنهايي كفايت نميكند و ايران بايد در زمينه توليد يا خريداري هواپيماهاي جنگي و ساير نيازها هم اقدام كند. ايران بايد تسليحات متعارفي متناسب با شرايط بينالمللي داشته باشد و از طريق آن بازدارندگي لازم را ايجاد كند.
دولت سعي كرده با افزودن پيوستهاي اقتصادي در مذاكرات، هم تضامين لازم براي استحكام توافق احتمالي فراهم سازد و هم نياز كشور به سرمايههاي خارجي را به نوعي پاسخ دهد. به نظر شما استفاده از يك چنين رويكردي آيا ميتواند به ايران براي دستيابي به توافق و شكلدهي به ضمانتهاي اجرايي براي آن كمك كند؟
بحثهاي اقتصادي در صدر نيازهاي ايران است، ايران براي بهبود شاخصهاي اقتصادي و افزايش رفاه عمومي به سرمايهگذاري نياز دارد. اين سرمايهگذاريها ميتواند داخلي يا خارجي باشند. اما مشكل تحريمها باعث شده ريسك سرمايهگذاري در ايران بالا باشد و سرمايهگذاران نگران سرمايهگذاريهايشان باشند. براي اين منظور قبل از هر چيز بايد ريسك سرمايهگذاري در ايران را كاهش داد. اساسا تلاش دولت كاهش اين ريسك است. براي كاهش ريسك ايران از يك طرف بايد با امريكا و اروپا توافق كند و از سوي ديگر با پيوستن به fatf و... نقل و انتقال مالي و بانكي و تجارياش را روان سازد. انتشار اخبار خوشايند از توافق احتمالي با امريكا همچنين تصويب پالرمو در مجمع در اين راستاست. دولت متوجه نياز كشور به سرمايهگذاري شده و تلاش دارد زمينه جذب اين سرمايهها را فراهم سازد. تا موتور اقتصادي ايران با سرعت بيشتري حركت كند.
عملكرد دولت چهاردهم و شخص مسعود پزشكيان را چطور ميبينيد؟ پزشكيان برخلاف همتايان قبلي خود سعي ندارد مذاكرات را پروژه اختصاصي دولت معرفي كند و آن را پروندهاي با مشاركت همه اركان حاكميت اعلام كرده است. اين رويكرد از نظر شما مثبت است يا نه؟
دولت در فاصله كمتر از 9 ماه توانسته بخش قابلتوجهي از وعدههاي خود را محقق كند، اما اگر قرار باشد نقطه ضعفي براي دولت درنظر بگيريم، عدم اطلاعرساني مناسب دستاوردهاي خود است. دولت چهاردهم در بسياري از حوزهها عملكرد خوبي داشته اما اين دستاوردها به خوبي منعكس نميشود. البته اين موضوع ممكن است به اخلاق شخص رييسجمهور در دوري از هياهوي او مرتبط باشد اما لازم است دولت استفاده مناسبتري از رسانه و ديپلماسي عمومي داشته باشد. دولت بايد چارچوب معيني براي آينده ترسيم كند. بايد راهبردهاي كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت در حوزه اجرايي طراحي و عملياتي شود.
برخي تحليلگران معتقدند حاكميت همزمان با مذاكره در خارج بايد در داخل هم با اقشار، طيفها، احزاب و گروههاي مختلف مذاكره و گفتوگو وتعامل داشته باشد. اين موضوع را تا چه اندازه اثرگذار ميدانيد؟
اين يك ضرورت غيرقابل انكار است. توافق در صورتي واجد اثرگذاري است كه در داخل مشاركت عمومي افزايش يابد. دكتر پزشكيان هم معتقد به وفاق ملي است. البته بايد توجه داشت كه وفاق ملي در صورتي موفقيتآميز خواهد بود كه طرف مقابل هم به ضرورتهاي آن تن دهد. متاسفانه برخي طيفهاي تندرو در ايران فهم درستي از وفاق ندارند. آنها تصور ميكنند وفاق يعني اينكه هرچه كه آنها از دولت ميخواهند محقق شود بدون اينكه آنها نقشي در پيشبرد امور و حل مشكلات داشته باشند! اين فهم درستي از وفاق نيست. بايد از سوي گروههاي مختلف پاسخ مناسبي به تلاشهاي دكتر پزشكيان داده شود. اين كشور براي همه طيفها، گروهها و اقشار است و به يك جناح و اقليت خاص اختصاص ندارد. بايد اين تكثرگرايي مورد تاييد قرار گيرد.