روشنفكران در نمايشگاه كتاب سي و ششم
ماهرخ ابراهيمپور
صبح جمعه نمايشگاه تميز بود و خبري از ته سيگارها، بطريهاي آب و ظرفهاي غذاي نيمخورده نبود. نسيمي در حياط مصلي كه همچنان نيمهكاره مانده، ميوزيد. ناشران در غرفههاي خود در انتظار روز خاصي از نمايشگاه بودند. نيمي از روز كه گذشت و بساط آهنگهاي شاد و پخش شيريني براي ولادت امام رضا(ع) رونق گرفت، از آنطرف نشستهاي فرهنگي در سراهاي مختلف نمايشگاه يكي پس از ديگري برگزار ميشود و بدون تعارف برخي نشستها سطح خوبي دارد و چهرههاي مطرحي در حوزه فرهنگ كه سالهاست به نمايشگاه نيامدند در اين نشست كلاف كلام را به دست گرفتند. به عبارتي بايد فارغ از همه انتقادات به نمايشگاه در دو، سه روز اول اين نكته را مطرح كرد كه امسال روشنفكران در نمايشگاه ديده شدند. چهرههايي از ادبيات، هنر و سينما كه يادمان نيست كي به نمايشگاه آمدند، در نمايشگاه سي و ششم رخي نشان دادند. همچنانكه پيگير اخبار حضور چهرههاي روشنفكري هستم با اميرشهريار امينيان، از ناشران و مسوولان اسبق غرفه ايران در نمايشگاه فرانكفورت سوالي ميكنم كه با آنچه او از اين نمايشگاه گفت و گفت، سوالم در ميان انبوه انتقاداتش گم شد. او را تا مسيري همراهي ميكنم و سري به غرفه انتشارات سروش ميزنم كه مانند رويه نمايشگاههاي بينالمللي هميشه جاي ثابتي دارد برعكس آنكه طي يك دهه گذشته مديرعامل ثابتي نداشته و هر كه آمده شش ماه بيشتر دوام نداشته است. از سروش دل ميكنم و به سمت انتشارات علمي و فرهنگي ميروم، مانيتور بيرون غرفه بزرگ اين انتشارات در حال پخش سخنان مهم مدير جديد انتشارات است. سري از افسوس تكان ميدهم و به سمت غرفه انتشارات نهاد كتابخانهها رفتم، نميدانم برداشت من اينطور است يا به نظر ميرسد كه سال گذشته با حضور مهدي رمضاني اين مجموعه پرتكاپوتر به نظر ميرسيد. همين جا بگويم به عقايد و نگاه سياسي او هيچ علاقهاي ندارم، اما آدم فرزي بود و به قول يكي از مديران ارشاد همه جا حضور داشت هرچند خودش چندان آدم كتابخواني نبود.