دست به دامان ترافيك شهري
بهاره گلپرور
ديگر عادت كردهايم كه هر چند وقت يكبار بيلبوردهايي در فضاي شهري ببينيم كه طبق عادت مرسوم، صفي از بازيگران را در دل خود جاي ميدهد؛ در نگاه اول تصور ميكني باز هم تبليغ يكي از سريالهاي نمايش خانگي جديد است يا پلتفرم تازهواردي به رقابت نمايش خانگي پيوسته است. نام فيلم وسط پوستر خودنمايي ميكند و وقتي دنبال جزييات بيشتر ميگردي، ميبيني نوشته است: هر شب ساعت فلان از شبكه سه سيما!
اما چه شد كه پاي سريالهاي تلويزيوني به بيلبوردهاي شهري باز شد؟ سال 1390 سريال «سقوط آزاد» كه به سفارش نيروي انتظامي ساخته شده بود، از اولين سريالهايي بود كه با بازيگران سينمايي مثل حامد بهداد و پوريا پورسرخ روي بيلبوردهاي شهري رفت. بهطوري كه در خبرگزاريها آمد: «تلويزيون در اقدامي بيسابقه يكي از مجموعههاي تلويزيونياش را با عنوان «سقوط آزاد» به كارگرداني عليرضا اميني در بيلبوردهاي شهري تبليغ كرده است. تاكنون تلويزيون براي پخش مجموعههاي تلويزيونياش از بيلبوردهاي شهري استفاده نكرده بود و اين اتفاق براي مجموعههاي قهوه تلخ و قلب يخي كه در بخش خصوصي تهيه شدهاند از بيلبورد شهر استفاده شده بود.» اما حالا بيشتر از هر زمان ديگر تلويزيون براي شناساندن سريالهاي بيرمقش كه خيابان خلوتكن كه نيستند هيچ، بلكه در برنامه تماشاي تلويزيون شبانه مردم هم جايي ندارند دست به دامان ترافيك شهري و خيره شدن به بيلبوردهاي شهر است.
از رسانهاي مثل تلويزيون كه داعيه مخاطبان چند ميليوني دارد، انتظار ميرود خود، جايي براي تبليغ توليدات سينمايي، فرهنگي و برندهاي تجاري باشد. هر چند شهرداري تهران حامي مالي سريال باشد و فضا براي تبليغات شهري و مراسم اكران در برج ميلاد مهياتر. اما آيا سريالهاي پرمخاطب تلويزيون مثل «پايتخت» نيز از چنين فرصتي بهرهمند بود؟ بماند كه كارگردان گويا با آن جشن اكران دلش براي هياهو و دورهمي از جنس جشنواره تنگ شده... با اين حال به نظر ميرسد تلويزيون كه با آن طيف وسيع مخاطبان، نبايد نيازي به تبليغات محيطي داشته باشد و اي كاش اين سريالها مشكي بودند كه خود ميبوييدند. اين تناقض بيشتر از هر چيز نشان ميدهد كه تلويزيون حتي براي ديده شدن توليدات خودش هم به رسانههاي ديگر وابسته شده و چشم به مخاطب عبوري از چهارراه دوخته است.