ايران و ثبات استراتژيك
زهرا نصيري
اين روزها كه مذاكرات ايران و امريكا و سياست خارجي ايران و نقش قدرتهاي بزرگ مثل روسيه، چين، اتحاديه اروپا و كشورهاي منطقه در حاشيه مذاكرات بيش از هر موضوع ديگري مورد توجه مردم و رسانههاست، بايد نگاهي عميقتر به سابقه فهم ايران از ثبات استراتژيك در منطقه داشته باشيم. مفهوم «ثبات استراتژيك» يك مفهوم راهبردي در ارتباط با تحولات منطقه است، در اصل فهم ايران از ثبات استراتژيك نتيجه برداشت اين كشور از مواضع استراتژيك قدرتهاي بزرگ در منطقه و متحدين آنها از يك سو و تهديدات ناشي از رشد ايدئولوژيهاي سياسي رقيب، افراطگرا و تروريسم از سوي ديگر دچار تحول شده است. دو محور ثقل جغرافيايي و ارزشهاي هويتي در شكلگيري نگاه ايران به مفهوم ثبات استراتژيك حائز اهميت است. نگاه ايران بيشتر متمركز به تامين اهداف ژئوپليتيك و دفع تهديدات امنيت ملي متمركز است كه سياستهاي اتكا به خود و بازدارندگي در اين زمينه تقويت شده است. مفهوم غالب «ثبات استراتژيك» بازدارندگي اتمي ميان قدرتهاي بزرگ دوران جنگ سرد است، اما امروزه شامل موضوعاتي مانند: تهديدات، نقش بازيگران غير دولتي، بازدارندگي نامتقارن، توسعه تكنولوژي نظامي غير غربي، رشد تروريسم با ماهيت جديد و مساله دولتهاي ناكام و ضعيف به ثبات استراتژيك افزوده شده است. اصل ثابت حفظ ثبات استراتژيك براي ايران ثقل جغرافيايي و ارزشهاي هويتي بوده است و حفظ ثبات استراتژيك در منطقه غرب آسيا حضور موثر در مسائل منطقهاي و ايفاي نقش فعال با هدف افزايش امنيت نسبي بوده است. اين اصل به دليل برداشت ايران از تاثيرات منفي بيثباتي در منطقه بر امنيت و منافع ملي و هم به دليل تعريف از جايگاه خود به عنوان يك بازيگر مهم منطقهاي و به تبع آن حق مشاركت سياسي بوده است. ايران همواره سعي كرده است با تركيبي از قدرت سخت و نرم اهداف سياست خارجي خود را پيش ببرد يعني بهطور توأمان منفعت استراتژيك يا قدرت سخت و ارزش استراتژيك يا قدرت نرم دو رويكردي است كه همواره بر سياستگذاري خارجي ايران تاثير داشته است. ايران در مذاكرات هستهاي ۲۰۱۳ براي توسعه اقتصادي و تقويت جايگاه خود در سايه ايجاد ثبات در منطقه و ضرورت تعامل و پرهيز از تنشها، تعامل با منطقه و جهان و ديپلماسي برد برد را پيش گرفت و اينبار بعد از ظهور مجدد ترامپ ثبات استراتژيك به تقويت چندجانبه گرايي در منطقه و همكاريهاي منطقهاي براي حل مشكلات و بحرانهاي منطقهاي تحت تاثير ۲ مفهوم مهم مهار و بازدارندگي و همچنين چندجانبه گرايي است كه بهطور توامان از ظرفيتهاي دو طرف براي افزايش نقش منطقهاي خود و حل معضلات موجود در منطقه و در رابطه با روابط ايران و غرب بوده است.