قاسم محبعلي در گفت وگو با «اعتماد» مطرح كرد
ناكامي كشورهاي عربي در امتيازگيري از امريكا در كمپ ديويد
كشورهاي عربي در متوقف ساختن روند مذاكرات هستهاي و توافق نهايي تاثيري عملي و آنچنان ندارند و دستيابي به توافق بستگي به مناسبات ايران با 1+5 و به خصوص امريكا دارد و تنها اثر آنها ميتواند اعمال فشارهايي بر امريكا يا كشوري مانند فرانسه باشد تا امتياز كمتري ايران دريافت كند يا روند مذاكرات را كندتر سازند
گروه ديپلماسي| باراك اوباما از همان لحظات ابتدايي پس از دستيابي به بيانيه سوييس در مذاكرات لوزان، وعده ديدار و توجيه مذاكرات هستهاي را با كشورهاي عربي داده بود. اينك اين ديدار چهارشنبه هفته گذشته در كمپ ديويد صورت گرفت؛ ديداري كه تحتالشعاع نيامدن ملك سلمان، پادشاه عربستان به نشست كمپ ديويد قرار گرفت. پيش از اين نيز كشورهاي عربي از امريكا درخواست پيمان همكاريهاي دفاعي و فروش تسليحات استراتژيك براي حمايت از توافق هستهاي كرده بودند كه امريكا پيش از برگزاري اين نشست تلويحا موارد درخواستي آنها را رد كرده بود. در اين باره گفتوگويي با قاسم محبعلي، مديركل اسبق آسياي غربي وزارت امور خارجه داشتيم كه در پي ميآيد:
پس از ايجاد تنشهاي بسيار ميان سران كشورهاي عربي و امريكا، شاهد برگزاري نشست كمپ ديويد بوديم. ارزيابي شما از برگزاري اين نشست چيست؟
باراك اوباما، رييسجمهوري امريكا در سخناني كه لحظاتي پس از دستيابي به تفاهم سياسي در لوزان سوييس ايراد كرد، گفت كه درصدد است تا با برگزاري نشستهايي، متحدان امريكا را نسبت به مذاكرات و اين تفاهم توجيه كند و از همان ابتدا نيز از ديدار با سران كشورهاي عربي خبر داده بود و براي همين سران كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس را به كمپ ديويد دعوت كرد. در واقع اوباما از سويي نگران درهم شكسته شدن ائتلافي است كه از سالهاي قبل با بهرهگيري از ايران هراسي به وجود آورده بود و از طرفي نگران از بين رفتن اين روابط استراتژيك ميان امريكا و كشورهاي عربي است و از سويي، ميخواهد مانع از سنگاندازي آنها در مذاكرات هستهاي شود. در همين راستا، سران كشورها دعوت شدند ولي به نظر ميرسد كه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس نسبت به اين نشست استقبالي نشان ندادند چراكه اعتماد لازم را هم نسبت به اوباما ندارند و در واقع، كشورهاي عربي كار كردن با روساي جمهوريخواه را ترجيح ميدهند و براي همين نيز تعدادي از امرا و پادشاهان اين كشورها در نشست كمپ ديويد حضور نيافتند.
آيا كشورهاي عربي در اين نشست به خواستهاي اصلي خود دست يافتند؟
به نظر ميرسد كشورهاي عربي نسبت به تصميمات گرفته شده در كمپديويد زياد راضي نيستند و به خواست اصليشان دست نيافتند. آنها درصدد گرفتن و انعقاد يك پيمان نظامي دفاعي ميان كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس با امريكا بودند كه اين مساله فقط در يك حمايت شفاهي تقليل يافت.
اصولا در اين نشست چه تصميماتي اتخاذ شد؟
ايده اصلي باراك اوباما جلب نظر و اطميناندهي به كشورهاي عربي است كه امريكا با وجود دستيابي به توافق هستهاي با ايران، سياستهايش را نسبت به كشورهاي عربي و ايران تغيير نخواهد داد تا از اين طريق نگرانيهاي اعراب را مرتفع سازد. كشورهاي عربي براي حل اين نگراني و مرتفع ساختن آن، خواهان يك پيمان نظامي و دفاعي با امريكا بودند. از سويي آنچه از رايزنيها، رسانهاي ميشود همانند كوه يخي است كه نيمه اصلي آن زير آب است و هويدا نيست و معلوم نيست چه خواستهاي ديگري نيز داشتند. ممكن است يكي از اين مسائل كه در نشست مذكور مورد رايزني و بحث قرار گرفته باشد، خريد و فروش برخي سلاحهاي نظامي استراتژيك به كشورهاي عربي باشد كه قبلا هم آنها از امريكا درخواست كرده بودند.
فكر ميكنيد امريكا براي به دست آوردن دل آنها چنين اقدامي ميكند؟
هنوز اين مساله روشن نيست. قبلا امريكا اين درخواست را رد كرده بود چرا كه فروش آنها به كشورهاي عربي موجب به هم خوردن توازن نظامي منطقهاي ميشود كه هم اينك به نفع اسراييل است و اين مساله بيترديد موجب نگراني و ايجاد حساسيت از سوي رژيم صهيونيستي ميشود و آنها نيز نسبت به اين مساله راضي نيستند. از سوي ديگر، همه اين كار به دست دولت امريكا نيست و كنگره نيز بايد با فروش سلاحهاي استراتژيك موافقت كند كه در اين مساله لابيهاي اسراييلي نيز تاثيرگذاري بالايي دارند و به عبارت ديگر، در صورتي هم كه اوباما موافقت كند، ممكن است كنگره با اين مساله موافقت نكند.
در اين نشست، چند تن از سران كشورهاي عربي مانند ملك سلمان، پادشاه عربستان حضور نداشتند؛ عدم حضور وي چه تاثيري در برگزاري اين نشست داشت؟
شخصيت اصلي شوراي همكاري خليج فارس پادشاه عربستان است و عدم حضور در اين نشست نميتواند اثر نداشته باشد. البته تنها ملك سلمان تنها شخصيت غايب در اين نشست نبود. برخي از امرا مانند پادشاه عمان به دليل بيماري در اين نشست حاضر نشد كه عدم حضورش كليدي نبود و برخي از افراد نيز مانند ملك سلمان به دليل عدم رضايت از سياستهاي امريكا در برابر مسائل منطقهاي، حضور نداشت كه اين عدم حضور كليدي بود. حضور ملك سلمان از نظر شكلي و تشريفاتي براي اوباما بسيار مهم بود ولي از نظر محتوايي با توجه به حضور محمد بن نايف، وليعهد پادشاه عربستان، فرق چنداني براي تصميمگيري نداشت.
آيا اوباما در اين نشست توانست به خواست خود مبني بر توجيه كشورهاي عربي در مساله هستهاي دست يابد؟
اوباما رييسجمهوري استثنايي در تاريخ امريكاست. فارغ از اينكه او، سياهپوست است و از اقليتهاي اين كشور به قدرت رسيده، او تلاش ميكند به جاي اتخاذ سياستهاي نظاميگري، ديپلماسي را سرلوحه امريكا قرار دهد. او تلاش ميكند تا با دستيابي به توافق هستهاي با ايران سنگ بناي جديدي را در امريكا بنيان گذارد و مانع از بروز هر گونه جنگ احتمالي شود كه بايد منتظر ماند و ديد توافق ميشود يا خير.
به نظر شما كشورهاي عربي نيز بعد از اين نشست سياستهاي خود را نسبت به ايران كمافي السابق ادامه ميدهند يا سياستهايشان را با امريكا هماهنگ ميكنند؟
مساله روابط ايران و كشورهاي عربي ربطي به امريكا ندارد و ديپلماسي ايران بايد راهكاري مستقلانه براي بهبود و گسترش روابط با اعراب پيدا كنيم و همانطور كه امريكا در مواقعي به بالانس روابط خود با آنها ميپردازد، ما نيز مانند آنها به بالانس و توازن روابط بپردازيم. در حال حاضر، امريكا مديريت بحران را انجام ميدهد و سود اصلي شرايط كنوني منطقه را اسراييل و كشورهاي فروشنده سلاح مانند فرانسه و انگليس و. . . ميبرند.
آيا در مساله هستهاي، اعراب به سنگاندازيهايشان ادامه خواهند داد؟
كشورهاي عربي در متوقف ساختن روند مذاكرات هستهاي و توافق نهايي تاثيري عملي و آنچنان ندارند و دستيابي به توافق بستگي به مناسبات ايران با 1+5 و به خصوص امريكا دارد و تنها اثر آنها ميتواند اعمال فشارهايي بر امريكا يا كشوري مانند فرانسه باشد تا امتياز كمتري ايران دريافت كند يا روند مذاكرات را كندتر سازند. مسالهاي در مذاكرات هستهاي كه ميتواند موجب نگراني امريكا يا رژيم صيهونيستي شود، مسابقه تسليحاتي است كه ممكن است اعراب دستيابي توافق هستهاي 1+5 با ايران، بخواهند به نمايش بگذارند و بگويند كه ما نيز خواستار فعاليت هستهاي هستيم و براي همين امريكا درصدد مديريت فضاي خاورميانه است.
آيا در نشست كمپ ديويد، درباره بحرانهاي منطقهاي نظير عراق، سوريه و يمن نيز رايزني صورت گرفت؟
طبيعي است در خصوص اين مناقشات منطقهاي در اين نشست مذاكره و رايزني صورت گيرد. بيترديد بر سر اصول ميان امريكا و اين كشورهاي عربي اختلاف نظري وجود ندارد. در مساله يمن نيز شما شاهد كمكهاي لجستيكي و تسليحاتي امريكا به عربستان هستيد. در سوريه نيز همنظر هستند و معتقد به رفتن بشار اسد هستند ولي در چگونگي حل و فصل اين مناقشات اگر اختلاف نظر نداشته باشند، اختلاف فازي دارند زيرا امريكا راهحل سياسي و ديپلماسي را دنبال ميكند ولي عربستان خواستار شدت عمل است، مانند مساله سوريه كه عربستان خواستار دخالت نظامي امريكا بود ولي اين كشور از اين اقدام صرفنظر كرد و در مساله يمن نيز، كري با سفر با رياض، آنها را وادار به آتشبس چند روزه كرد.