يك مخالف جدي و چند موافق جديتر
آنچه درباره «هنر و تجربه» ميگويند
محمد تاجيك
گروه سينمايي هنر و تجربه كه از مهرماه سال گذشته آغاز به كار كرده است يكي از مهمترين اقدامات سازمان سينمايي در دولت جديد محسوب ميشود كه با استقبال بسيار خوبي از سوي سينماگران مواجه شده است. گروه هنر و تجربه با وجود آنكه موافقان قابل توجهي دارد ولي مخالفان خاصي هم دارد كه در اظهارنظرها و گفتوگوهاي خود به انتقاد از اين گروه ميپردازد.
انتقاد فرحبخش از سينماي هنر و تجربه
حسين فرحبخش از مخالفان جدي اين گروه سينمايي محسوب ميشود. اين تهيهكننده سينما اعتقاد دارد «هنر و تجربهاي كه اينها راه انداختهاند دكان است» و با همين منطق هم ميگويد: اساس اين گروه بر پايه شارلاتانيسم بنا شده، اينها يك پولي را هزينه كردهاند و اين پول دارد سينماي ايران را نابود ميكند. خيلي از فيلمسازان جوان از اكران فيلمشان در گروه هنروتجربه خيلي استقبال ميكنند، بله بايد هم استقبال كنند چون فيلمسازان جوان فيلمهايي را كه ميسازند كيفيت ندارند ولي وقتي قرار ميشود سينماهاي فرهنگ و آزادي فيلمهايشان را نشان دهد معلوم است كه استقبال ميكنند و خوشحال ميشوند.
صحبتهاي فرحبخش درباره كممخاطب بودن آثار گروه هنر و تجربه در شرايطي بود كه علمالهدي مدير گروه هنر و تجربه در مصاحبههاي خود گفته است كه درصد پرشدن ظرفيت سينماهاي هنروتجربه بيشتر از سينماهاي نمايشدهنده فيلمهاي سينماي بدنه است. همين صحبت هم باعث واكنش اين تهيهكننده به آمار اميرحسين علمالهدي شد. فرحبخش در اين رابطه گفته بود: آقاي علمالهدي دروغ ميگويد! براي اينكه ميگويد ما سال گذشته 15فيلم اكران كرديم كه 870ميليون تومان فروش كرده است. 870ميليون براي چندين ماه كه 800ميليون تومان آن براي دو فيلم بوده است يعني از دو فيلم استقبال شده و بقيه فيلمها را هيچ كس نرفته است ببيند. همين الان هم دارند به شكل سرسامآوري هزينه ميكنند. اما فرحبخش در حالي از هزينههاي سرسامآور اين گروه صحبت ميكند كه هزينه گروه هنر و تجربه در طول يك سال تنها يك و نيم ميليارد تومان است و يك و نيم ميليارد تومان هزينه توليد يك فيلم متوسط است. اين تهيهكننده سينما اما باز هم نسبت به اين موضوع واكنش نشان داده و گفته است كه «معلوم نيست اين رقم واقعيت داشته باشد».
سرتيپي: ميتوان اميدوار بود
علي سرتيپي، مديرعامل شركت فيلميران و تهيهكننده سينماي ايران اما نظري مخالف فرحبخش دارد. سرتيپي كه همانند فرحبخش از تهيهكنندگان سينماي گيشه محسوب ميشود معتقد است كه بعد از دو تا سه بار تجربه ناموفق در زمينه اكران فيلمهاي خاص، حقيقتا نميشد درباره موفقيت هنروتجربه نظر قطعي داد اما اميدوارم گروه سينمايي هنر و تجربه به سوددهي برسد. استقبال از سمت مخاطبان بسيار خوب است و اميدوارم صاحبان بسياري از فيلمهايي كه مخاطب خاصتر دارند با ديدن اين استقبال به فكر اكران عمومي نباشند و تعداد فيلمهاي خوبي كه در اين گروه به نمايش در ميآيد روزبهروز بيشتر شود و بازدهي مالي بهتري نيز داشته باشد.
فرهادي و اميدواري به هنر و تجربه
اصغر فرهادي اما از جمله مدافعان تشكيل گروه هنر وتجربه است. اواخر سال گذشته بود كه اصغر فرهادي كارگردان مطرح سينماي ايران و تنها كارگردان ايراني برنده جايزه اسكار در گفتوگويي در حاشيه اكران فيلم «از ايران يك جدايي» به اظهارنظر درباره گروه سينمايي هنر وتجربه پرداخت. او ضمن اشاره به اينكه گروه سينمايي هنروتجربه چون تعريف دارد و تماشاگر ميداند كه براي تماشاي چه فيلمي ميآيد گفته بود: اين اتفاق نادر است و به نظرم دراين مدت كوتاه به خوبي توانسته است خودش را ثابت كرده و تماشاگر خودش را پيدا كند. اگر سر راه اين گروه سنگاندازي نكنند و اذيتش نكنند پيشبينيام اين است كه گستردهتر شده و يك رقيب جدي براي سينمايي بشود كه مردم بيشتر براي سرگرمي به آن مراجعه ميكنند. اميدوارم كه اين ايده به شهرستانها هم برسد.
كيارستمي و اهميت به انديشههاي ناب
از سوي ديگر عباس كيارستمي هم جزو مدافعان اين گروه محسوب ميشود. او معتقد است گروه سينمايي «هنروتجربه» به فيلمسازان جواني تعلق دارد كه راهحلهاي تازهاي براي سينماي ايران در نظر دارند و نميتوان به راحتي از كنار انديشههاي ناب و تجربهنشده آنها گذشت. اين فيلمساز مطرح سينماي ايران با اشاره به اكران آثار تجربهگراي سينماي ايران در گروه سينمايي «هنر و تجربه» ميگويد: اين تفكر، يك تفكر پيشرو است كه در صورت عزم گروهي نتيجه ميدهد و فردي عمل نميكند. سود تشكيل چنين گروه سينمايي شامل حال كليت سينماي ايران به ويژه فيلمسازان جوان در عرصه سينماي تجربهگرا ميشود. از همين رو من فقط براي اكران فيلمهاي خودم در اين گروه سينمايي خوشحال نيستم بلكه براي ديگر آثار سينماي ايران نيز ابراز خرسندي ميكنم. كيارستمي در ادامه دفاع خود از اين گروه ميگويد: به اعتقاد من گروه «هنر و تجربه» راهحلهاي جديدي ارايه ميدهد و از سوي ديگر اين نوع سينما به فيلمسازان جواني تعلق دارد كه راهحلهاي تازهاي براي سينماي ايران در نظر گرفتهاند و طبيعتا از سينماي گيشه يك گام جلوتر هستند. نميتوان به راحتي از كنار انديشههاي ناب و تجربه نشده اين دسته از فيلمسازان گذشت.
بني اعتماد و فرصتي براي ديدن مستند
رخشان بني اعتماد هم از ديگر مدافعان اين گروه سينمايي معتقد است كه گروه «هنر و تجربه» يك امكان است و مستندهاي ديده نشده كه گنجينهاي در سينماي ايران هستند در اين فرصت نمايش موقعيت و پشتوانه براي اين نوع از سينما هستند. او در مراسم نقد و بررسي «كهريزك از چهار نگاه» درباره تبليغات فيلمهاي گروه «هنر و تجربه» گفته است: متاسفانه تبليغات فيلمهاي گروه هنر و تجربه با دست خالي و بدون امكان است. به هر حال مسووليت و رسالت هر بينندهاي است كه با نمايش اين فيلمها به نگاهي ديگر از جامعه برسند. اميدوارم هر فرد خود رسانهاي براي تبليغ اين گروه از فيلمها باشد.
اميريوسفي و بزرگترين دستاورد ايوبي
محسن اميريوسفي، كارگردان فيلم «آشغالهاي دوست داشتني» نظر متفاوتي درباره گروه هنر وتجربه دارد. امير يوسفي در گفتوگويي كه با خبر آنلاين داشته ضمن اشاره به اينكه شرايط اكران در سينماي كشورهاي مختلف جهان هميشه در وهله اول به نفع سينماي تجاري و مخاطب انبوه است ولي قسمتي را هم در شرايط آزاد در اختيار سينماي مستقل و تجربي قرار ميدهند گفته است: در ايران مشكل اول كمبود سالن و مشكل دوم احاطه انحصاري سينماي تجاري و سينماي دولتي يا سفارشي بر اين تعداد سينماي محدود است و متاسفانه هيچ حقي براي اكران سينمايي متفاوت از تفكر تجاري و دولتي وجود ندارد. خوشبختانه در سازمان سينمايي اما تفكري به وجود آمده است كه شرايطي هرچند محدود براي اكران سينماي مستقل به وجود بياورند كه البته اين مساله به انبوه فيلمهاي پشت اكران مانده هم مربوط ميشود. هرچند صندليهاي سينماهاي هنر و تجربه در حال حاضر نيم درصد كل صندليهاي سينماهاي كشوراست ولي خوشبختانه الان «هنر وتجربه» در بين تماشاگران سينما به يك برند تبديل شده و مخاطبانش به نسبت ظرفيتش بسيار بيشتر است و اين جاي خوشحالي دارد. به همين دليل هم تشكيل گروه هنرو تجربه بزرگترين دستاورد آقاي ايوبي در دوران مديريتش محسوب ميشود.
داوودنژاد و اصليترين نكته تجربه
عليرضا داوودنژاد، كارگردان و تهيهكننده سينما هم از سوي ديگر با مثبت ارزيابي كردن فراخوان داده شده از سوي طرح «هنر و تجربه» با اشاره به اين نكته كه اصليترين وجه اين گروه اين است كه برخي از فيلمهايي كه ساخته ميشوند ويژگيهاي اكران عموم را ندارند و مثلا فاقد سوپراستار هستند ولي بايد جايي براي عرضه شدن داشته باشند ميگويد: خوب است كه مجموعهاي از سالنها وجود داشته باشند تا اين نوع فيلمها امكان نمايش پيدا كنند. اين باعث ميشود كه افق سينما به روي تجربههاي تازه بسته نشود و جرات ساختن فيلمهايي كه منطبق با كليشههاي مرسوم نيستند از بين نرود، چون تا تجربه نباشد و افقهاي تازه در انتخاب مضمون و اهداف وجود نداشته باشد، طبيعي است كه سينماي حرفهاي و سينماي گيشه به دايره تكرار ميافتد و ملالآور ميشود و از ديد تماشاچي ميافتد. اما سينماي هنر و تجربه ميتواند به اين نوع سينما هم كمككننده باشد.