انتقاد صريح يك مدير صنعتي از روال حاكم بر توليد
فروش اجباري صنعتگران به انحصارگران بازار
گروه اقتصادي |صنايع كوچك از ديرباز با مشكلات عديدهاي از جمله عدم استفاده از تسهيلات مناسب بانكي دست به گريبان بودند و اجراي طرح بزرگ جراحي اقتصادي نيز در سالهاي گذشته موجب شد تا اين گروه مشكلات جديدي را پيش روي خود ببيند؛ مشكلاتي كه از عدم تامين نقدينگي مورد نياز آنها براي خريد مواد اوليه توليد آغاز ميشد و به نبود مشتري و دپوي كالاها در انبارها ختم ميشد؛ موضوعي كه موجب شد در اين سالها- بنا به اطلاعاتي كه شهركهاي صنعتي منتشر كردند و مراكز مستند آماري – تعداد زيادي از اين واحدهاي صنعتي عطاي توليد را به لقاي بدهيهاي زيادشان بفروشند و كسب وكار خود را تعطيل كرده يا به تعديل انبوه نيروهاي خود اقدام كنند .
در عين حال نبود خريدار براي توليدات صنعتگران باقي مانده از توفان گرانيها و ركود در توليد بنا به گفته معاون سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي موجب شده تا اين توليدگران براي بازگرداندن امنيت به ادامه توليدشان توليدات خود را به انحصارگران بازار بفروشند تا بتوانند چرخه توليد را حفظ كنند.
غلامرضا سليماني در اين باره با اشاره به تمامي مشكلاتي كه صنايع كوچك كشور اين روزها با آن درگيرند، ميگويد: «در بسياري از مواقع صنايع كوچك مجبورند براي اعتماد به آينده توليدات خود، آنها را به كساني كه انحصار خريد دارند، يعني واسطههاي بازرگاني بفروشند تا اعتبارهاي لازم و مواد اوليه مورد نياز جهت ادامه توليد را به دست آورند.»
وي با اشاره به عمدهترين مشكلات صنايع كوچك در كشور گفت: «معضلي كه بسياري از صنايع كوچك با آن درگيرند، تهيه مواد اوليه خوب با نرخ مناسب به دليل توان مالي كم و قدرت چانهزني پايين آنهاست. اكثر صنايع كوچك امروزه مشكل تامين منابع مالي دارند و اين در حالي است كه در ايران بر عكس اكثر كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، بيشتر منابع بانكي به صنايع بزرگ اختصاص يافتهاند تا صنايع كوچك.»
معاون سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي ايران يكي از راهكارهاي حل مشكلات صنايع كوچك را استفاده از فناوريهاي نوين دانست و گفت: «در حال حاضر اكثر صنايع كوچك با استفاده از فناوريهاي سطح پايين، روشهاي قديمي و تكنيكهاي كهنه اقدام به توليد ميكنند كه قطعا راندمان كمتري نسبت به فناوريهاي جديد دارند.»
سليماني همچنين با اشاره به محدود بودن بازار فروش توليدات صنايع كوچك به بازارهاي كوچك محلي گفت: «دو مورد سبب شده صنايع كوچك در اين زمينه آسيب ببينند؛ اول اينكه در ايران به طور كلي در زمينه بازاريابي چندان كار نشده و بسياري از صنايع كوچك به بازارهاي فروش محلي محدود هستند. از سوي ديگر در بسياري از مواقع، صنايع كوچك مجبورند براي اعتماد به آينده توليدات خود، آنها را به كساني كه انحصار خريد دارند، يعني واسطههاي بخش بازرگاني بفروشند تا اعتبارهاي لازم و مواد اوليه مورد نياز جهت ادامه توليد را به دست آورند.»
معاون سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي ايران در ادامه با انتقاد از رقابت صنايع بزرگ و كوچك در كشور گفت: «در كشور ما صنايع بزرگ با صنايع كوچك رقابت ميكنند در حالي كه اين موضوع در كشورهاي پيشرفته جهان وجود ندارد. اين صنايع به نوعي با هم پيوند دارند و مشاركت ميكنند. اين در حالي است كه ظرفيت بسياري از توليدكنندههاي كوچك كشور بسيار كمتر از ظرفيت اسمي آنهاست.»
سليماني همچنين يكي از مهمترين عوامل موثر بر پيشرفت بخش توليد را فعاليتهاي مستمر بخشهاي تحقيق و توسعه دانست و افزود: «بسياري از صنايع كوچك حتي اين بخشها را در خود ندارند. در حالي كه پايه رقابت بزرگترين شركتهاي دنيا در حال حاضر در اين زمينه است.»
وي با بيان اينكه صنايع كوچك ايران اغلب مالك مديريتي هستند و همين امر سبب ضعف در مديريت آنها شده است، گفت: «مهارت و تحصيلات پايين نيروي كار نيز يكي ديگر از مشكلات اين بخش است، چراكه عموما كارگران اين صنايع فاقد مهارت يا با تحصيلات پايينتر از ديپلم هستند.»
معاون سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي ايران در عين حال نقش دولت را نيز در مشكلات صنايع كوچك تاثيرگذار خواند و اضافه كرد: «عدم تبيين جايگاه و اهميت صنايع كوچك در توسعه صنعتي و اقتصادي و نداشتن قانون خاص و متمايز از صنايع بزرگ، وجود قوانين دست و پاگير، انواع مالياتها و عوارض بر صنايع كوچك به عنوان عامل بازدارنده و ضد توسعه عمل ميكنند.»
سليماني ادامه ميدهد: «در عين حال بخش عمدهاي از صنايع كوچك به اطلاعات صحيح و كافي در زمينههاي مختلف از جمله نوع و ميزان سرمايهگذاري، انتخاب مكان و ماشينآلات، اطلاع از قراردادهاي فرعي و پيمانكاري با واحدهاي بزرگ، اطلاع از تغييرات فناوري اطلاعات و اطلاع از بازارهاي ملي و بينالمللي و... دسترسي ندارند و همين امر سبب شده بعضا سرمايهگذاريهايي انجام شود كه نه تنها منجر به سود نشده بلكه به ضرر آن صنعت تمام شود.»
وي با بيان اينكه صنايع كوچك بايد به صورت شبكهاي رشد كنند، تاكيد كرد: «در حال حاضر صنايع كوچك و واحدهاي توليدي به صورت غير شبكهاي رشد كرده و هر كدام به صورت منفرد عمل ميكنند و به دنبال بازارهاي محلي و كوچك هستند، در صورتي كه با رشد شبكه اين صنايع ميتوان بازارهاي بزرگ را در بين آنها به اشتراك گذاشت تا از ظرفيت آن بازارها بيشتر استفاده شود.»