ادامه از صفحه اول
رسانه فقط صدا و سيما نيست
امروز وقتي ميگوييم «رسانه» در واقع دامنه معنايي وسيعتري را مورد اشاره قرار دادهايم. شبكههاي مجازي مختلف امروزه توان و قدرت جولانگري در حوزه رسانه را از انحصار صدا و سيما خارج كرده است. امروز هر گوشي تلفن همراه يك رسانه چندكاره اعم از صوتي، تصويري، مكتوب و در عين حال زنده است كه امكان فوريت بخشيدن به انتشار اخبار را هم دارد. بنابراين اگرچه صدا و سيما با دولت اختلاف ديدگاه سياسي آشكاري دارد اما خلأ كار رسانهاي در دولت را نبايد به تمامي مربوط به صدا و سيما و اين اختلاف نگرش سياسي دانست. بايد مشكل را در بدنه دولت و عملكرد آن در حوزه اطلاعرساني جستوجو كرد. مديران دولتي به ويژه در ردههاي مياني و در سطح استانها اگر خود را متعلق و متعهد به دولت و برنامهها و سياستهاي آن ميدانند بايد به تمامي پاي دولت بايستند و ايجاد ارتباط ميان دولت و سطوح مختلف جامعه را به عنوان يك ضرورت مد نظر داشته باشند. بدنه گسترده دولت بايد يكپارچه و هماهنگ عمل كند و اطلاعرساني ضرورت اجتنابناپذير همه دستگاهها باشد و در اين مهم از همه ظرفيتهاي رسانهاي موجود بايد استفاده شود. مثالي كه ميتوان در اين ارتباط زد، كار تبليغاتي رييسجمهور سابق در اين روزها در رسانههاي مجازي است. ايشان و دوستانشان در حالي كه در رأس كار اجرايي هم نيستند، بيشترين استفاده تبليغاتي را از فضاي مجازي به عمل ميآورند اما دولت نسبت به دستاوردهايي كه دارد در بخش اطلاعرساني و تبليغات كمفروغتر بوده است. نيازي نيست دولت آقاي روحاني مثل دولت قبل مدام به دنبال بزرگنمايي خود و عملكردش باشد. اگر بتواند همين كارهايي را كه انجام داده است با مردم در ميان بگذارد و در اين زمينه از همه ظرفيتها به ويژه از ظرفيت فضاي مجازي استفاده كند، بخش زيادي از كمبود كار رسانهاي و تبليغاتي خود را جبران خواهد كرد. نكته ديگري هم كه بايد به آن توجه كرد اين است كه دولت بايد تلاش كند تا تبليغ به ضد آن تبديل نشود. دولت اگر به معيشت مردم توجه كند، كارآمدي آن بسيار مشهود خواهد بود. امروز عامل ارتباط با مردم فقط صدا و سيما نيست و اين طور نيست كه اگر دولت- به هر دليلي از جمله اختلاف ديدگاه سياسي- از حمايت تمامقد صدا و سيما برخوردار نباشد، امكان ارتباط با مردم را از دست بدهد. دولت با فعالتر شدن در زمينه استفاده از ديگر ظرفيتها از جمله نشريات حامي خود چه در فضاهاي مجازي و چه حقيقي، ميتواند مردم را در جريان حقايق قرار دهد و اين براي تنوير افكار عمومي يك ضرورت اساسي است.
رفتارشناسي امريكا
يكي از اهداف فشار همهجانبه امريكا و تضعيف موقعيت ايران به سرانجام رساندن «معامله قرن» است. با تضعيف مواضع جمهوري اسلامي و تشديد تقابل اعراب عليه ايران امكان حل مشكل فلسطين با دادن حداكثر امتيازات به اسراييل فراهم ميشود. در اين ميان مقابله با اهداف و برنامههاي كاخ سفيد بسيار پيچيده و سخت و طاقتفرساست. با عزم يك ابرقدرت و عوامل منطقهاي او و بسيج همه امكاناتش عليه كشورمان با سر دادن چند شعار هميشگي نميتوان به نبرد سياسي و اقتصادي پرداخت. اگر قرار باشد در اين رويارويي كم سابقه هركس با سليقه و ميزان درك و برداشت خود سخني به ميان بياورد و در تقابل هوشمندانه ايران خلل ايجاد كند نه تنها نتيجهاي نخواهيم گرفت كه دشمنانمان حداكثر استفاده را از آن خواهند برد. نمونه واضح آن اظهارات غيرمسوولانه و دروغ يك بازنشسته نظامي در بدترين زمان ممكن بود. درست در زماني كه جمعيت هلالاحمر محوريت امدادرساني به سيلزدگان را به عهده دارد و همه مساعي خود را در اين وظيفه متمركز كرده است، ناگهان و بدون هيچ مقدمه و هيچ مناسبتي كسي از پوششي بودن آرم و لباس نيروهاي امدادي ايران در جنگ بوسني سخن به ميان ميآورد و به نوعي اقدام غيرانساني امريكا در مسدود كردن حسابهاي اين جمعيت توجيهي هر چند ضعيف پيدا ميكند! اين تنها يك نمونه روشن و تازه از هزينهسازي اظهارات و اقدامات خودسرانه است، نمونه اسفبار ديگرش ماجراي آتش زدن سفارت عربستان در تهران بود كه هنوز هم بهانه بخشي از خصومت يك كشور مسلمان عليه كشورمان را به دنبال دارد. ما كه در يك جنگ اقتصادي و رواني و تبليغاتي گسترده قرار داريم و غولهاي خبرپراكني دنيا به همراه دهها شبكه ماهوارهاي شبانه روز عليه كشورمان تيرهاي سمي شايعه و خبرسازي و اتهام و تهمت را روانه ميكنند بايد بيش از هر زمان ديگري مسوولانه رفتار كنيم و اعلام و اعلانها را به مسوولان و كارشناسان خصوصا وزارت خارجه بسپاريم. به نظر ميرسد دولت يا شوراي عالي امنيت ملي بايد با يك دستورالعمل مشخص و صريح و روشن در اين زمينه ورود كند و از هم اكنون از بروز خسارتهاي بلاوجه احتمالي جلوگيري به عمل آورد. هركس آزاد است كه نظرات خود را بيان كند ولي جز مسوولان در هر بخش و حوزهاي بايد شخصي بودن اظهارات صريحا اعلام شود. ما نيازمند هماهنگي و انسجام داخلي و روشن بودن حيطه وظايف هر سازمان و نهادي هستيم تا حداقل از به وجود آمدن مسائل ناخواسته جلوگيري به عمل آوريم. مهمتر از اين معنا اتخاذ سياستها و راهبردهاي هوشمندانه و ضد جنگ و تلاش در جهت تغيير برداشتهاي نادرست و القايي امريكا و اسراييل عليه كشورمان است. موفقيت و عبور از گردنههاي سخت پيشرو به درايت و مسووليتشناسي و درك حساسيت زمان از سوي تكتك صاحبان قدرت و تريبون بسته است.
بازي با اعتبار مجلس
بنابراين به عقيده من اگر فردي به شكل واقعي و نه صرفا در ظاهر قصد مقابله با شركت اپل يا ايالات متحده امريكا را دارد، بهتر است از خود و خانوادهاش در مرحله نخست با نخريدن هيچ يك از محصولات اين شركت آغاز كند. در جهان امروز كشورها براي مقابله به مثل با كشورهاي تحريمكننده و انجامدهنده اقدامات خصمانه از دانش فني و ارتباطات بينالمللي خود به جاي تهيه طرحهاي اينچنيني و رفتارهاي غيركارشناسانهاي از اين دست استفاده ميكنند. بدين معنا مهمترين عاملي كه ميتواند باعث مقابله به مثل يك كشور شود، دستيابي به دانش فني در حدي بالاتر از كشور تحريمكننده است تا بتواند برند هدف را در كشور مذكور در رتبهاي بعد از كشور خود قرار دهد. بنابراين و با توجه به عدم وجود چنين شرايطي در ايران بهتر است، نمايندگان به جاي طرحهايي از اين دست كه مستقيما با اعتبار مجلس سروكار دارد به دنبال راههاي ارتقاي دانش فني ايران باشند.