شبكههاي اجتماعي پيامرسان با تنوع و تعدد فراوان با سرعت بسيار زيادي در حال گسترش هستند و ميليونها مخاطب را در تمام سنين به خود اختصاص داده است. در واقع اين شبكهها به عنوان ابزارهاي نوين، جديد و بسيار جذاب و كمهزينه سبك جديدي از ارتباطات را به شكل مجازي ارايه ميدهد كه به سبب جذابيت آن در سرعت انتقال و وسعت مخاطبان طي سالهاي اخير بهشدت فراگير شده است. نميتوان كتمان كرد كه بخش وسيعي از جامعه ايران بهويژه جوانان عضو آنها هستند. چه عضو شبكههايي كه در حال حاضر محدوديتي براي دسترسي ندارند و چه شبكههايي كه برخلاف محدود كردن دسترسي به آن، اما به مدد ابزار نوين عبور از فيلتر، همچنان به اين شبكهها دسترسي دارند. آنچه به نقل از سايتهاي اينترنتي و پژوهشهاي غيررسمي مشاهده ميشود، در حال حاضر يكي از معروفترين سايتهاي فعال و در عين حال معروف شبكه اجتماعي به بيش از 800 ميليون نفر كاربر، خدمات ارايه ميدهد.
طبق آخرين نظرسنجي موسسه نظرسنجي «پيو» در سال 2013 كه به بررسي تعداد كاربران بزرگسال عضو در شبكههاي مجازي از سال 2005 پرداخته است، حدود 72درصد از بزرگسالان حاضر در اينترنت، در شبكههاي مجازي نيز حضور دارند و جوانان، پيشتاز حضور در اين فضاهاي مجازي هستند.
فيسبوك، توييتر و يوتيوب، شناختهشدهترين شبكههاي اجتماعي فعال در جهان هستند كه براساس برخي آمار، در مجموع بيش از يك ميليارد كاربر را در خود جاي دادهاند. در بررسي كلي اين شبكهها صرفنظر از تهديدها ولي فرصتهاي آموزشي و فضاهايي مناسب جهت تغيير نگرش ايجاد ميكنند كه فيالنفسه ارزشمند و فرصت است. بهطور مثال درخصوص آموزش پيشگيري و درمان اعتياد بيش از دهها صفحه آموزشي وجود دارد كه به انتشار كتب و مقالات و آخرين اخبار پيشگيرانه درخصوص عوارض مواد اعتيادآور ميپردازد.
دسترسي به جوانان و نوجوانان كه به نوعي مهمترين گروه در معرض خطر آسيبهاي اجتماعي و مخاطبان و علاقهمندان اصلي اين شبكهها هستند، فرصت بسيار مناسبي ايجاد ميكند تا با پرداخت هزينهاي بسيار اندك به آموزش و تغيير نگرش جوانان در همين فضاها پرداخته شود اما مسلما در همين شبكهها فضاهاي ناامني توسط سودجويان طراحي ميشود تا جوانان را به سمت انواع ناهنجاريهاي اجتماعي و فسادهاي اخلاقي سوق دهند پس راهكار چيست و آيا فرصتها، ارزش چشمپوشي از تهديدها را دارد يا تهديدها آنقدر مهم است كه ارزش چشمپوشي از فرصتها را داشته باشد؟ مسلما فيلتر كردن و برخورد سلبي با اين فضاها يكي از اولين راهكارهاست اما تجربه نشان داده است كه راهي بسيار كوتاهمدت و بينتيجه! چراكه علاوه بر كاهش سطح خشنودي اجتماعي، باعث رو آوردن جوانان به استفاده از ابزارهاي نوين عبور از فيلتر ميشود كه اين خود خطرات و پيامدهاي منفي ديگري از جمله آشنايي با تبليغات فسادهاي اخلاقي است كه در صفحات فيلترشكن رايج است، اينجاست كه همانند سياست «توسعه كاهش تقاضا» به جاي مبارزه «صرف» با اعتياد، بايد روي تغيير نگرش و فرهنگسازي از اين شبكهها سرمايهگذاري كرد. اشاعه و ساخت گروههاي مختلف مجازي مخصوصا گروههاي همسان ميتواند در ترويج فرهنگ پيشگيرانه از آسيبهاي اجتماعي و مخصوصا اعتياد همراه با برگزاري جلسات بارش افكار از نوع مجازي كمك شاياني به ترويج فرهنگ پيشگيرانه كند.
بررسيهاي سببشناسي و مصاحبههاي غيررسمي با نوجوانان و جوانان مخاطب اين شبكهها نشان ميدهد كه آنان به دلايل متعدد به اين شبكههاي اجتماعي روي ميآورند:
-گروهي براي رهايي از تنهايي خود و عدم اعتماد به نفس در تعاملات روزمره در محل آموزش و محل كار، چون نميتوانند در دنياي واقعي روابط اجتماعي خوب و مناسبي داشته باشند به همين دليل خيلي زود جذب اين نوع شبكهها و ارتباطات ميشوند. اين در حالي است كه افسردگي و انزوا يكي از دلايل مهم گرايش به اعتياد در جامعه است و مديريت دولتمردان و قانونگذاران در اين شبكهها، باعث ارتقاي نسبي سلامت روان و كمك به افزايش اعتماد به نفس و ساير مهارتهاي اجتماعي افراد در فضاي واقعي ميشود.
-گروهي برعكس به دليل ارتباط اجتماعي قوي و علاقهمندي به توسعه روابط اجتماعي و افزايش سرمايه اجتماعي به اين شبكهها روي ميآورند. اين گروه ميتوانند شركاي خوبي براي سياستگذاران در توسعه آموزش و تغيير نگرشهاي افراد باشند و با كمك آنان براساس الگوي آموزشي گروه همتا، بسياري از آموزشها و فرهنگسازيها و تغيير نگرشها از طريق آنان صورت بگيرد.
- اما بخش عمدهاي از جوانان به دليل پر كردن اوقات فراغت، كسب نشاط، نداشتن هدف، شغل و برنامه مشخص، مشتريان اين شبكهها هستند و
به دنبال افزايش مقبوليت خود در گروه و لذتجويي كه اقتضاي سن آنان است به اين گروهها ميپيوندند.
در اكثر اين شبكههاي اجتماعي روابط زنجيرهاي بين افراد وجود دارد كه با مرور زمان باعث اعتماد و دلبستگي ميان آنها ميشود تا جايي كه پس از مدتي اين روابط مجازي تبديل به روابط واقعي و چهره به چهره و حتي آغاز دوستيهاي جديد ميشود و چنانچه اعضايي از طبقه متخصصان آسيبهاي اجتماعي (پزشكان، روانشناسان، جامعهشناسان، مددكاران) در گروههاي مجازي دوستانه جوانان وارد شوند با بهرهمندي از اين دلبستگي و اعتماد و محبوبيتي كه اعضاي گروه به آنان پيدا ميكنند، ميتوانند نقش عمدهاي در آموزش و تغيير نگرش نسبت به گرايش به سمت بسياري از آسيبها ازجمله اعتياد منجر شود. در حالي كه فضاي فعلي بهگونهاي است كه به سبب محدوديت دسترسي براي افراد تاثيرگذار، غالبا كساني كه پويا و فعال در اين شبكهها هستند، ميتوانند نقش منفي و آسيبزايي براي جوانان ما ايجاد كنند.
هر فرد يا سازمان دولتي يا خصوصي ميتواند با داشتن يك صفحه يا گروه مجازي-سازماني در اين شبكهها، ارسالكننده يا دريافتكننده بسياري از محتويات آموزشي و ماموريتهاي حرفهاي مربوط به خود باشد و آنگونه كه دوست دارد و لازم ميداند خود و كالا و خدمات خود را به اطرافيان و ساير مردم معرفي كند.
شبكههاي اجتماعي برخلاف تلويزيون (يكطرفه)، فرصت و تعاملي براي گفتوگوهاي دونفره يا چندنفره را حتي در سطح فراملي و دسترسي سريع و ساده و آزاد به جديدترين اطلاعات و دانش روز جهان را مهيا ميكند. به اشتراك گذاشتن اطلاعات، يكي از اصليترين كاربردهاي اين شبكههاست كه در كنار تهديد ميتواند اما فرصتي مناسب نيز براي آموزش مهارتهاي زندگي و پيشگيري از آسيبها و تغيير نگرشها را در قالب فيلم و عكس (بهرهمندي از صوت و تصوير و تاثيرگذاري آن) فراهم كند. در جمعبندي ميتوان گفت اين شبكهها با وجود معايب و آسيبهايي كه براي جوانان دارد اما داراي مزاياي غيرقابل انكار است. اولين و مهمترين اين مزايا را ميتوان انتشار سريع و بسيار ارزان و
مقرون به صرفه اطلاعات و دانش روز دانست كه منجر به افزايش قدرت تحليل و تقويت روحيه مشاركت در سطح جامعه ميشود و اين يكي از مهمترين مزايايي است كه بايد مورد توجه دولتمردان در جهت فرهنگسازي رفتارهاي جامعه قرار گيرد.
از ديگر مزاياي شبكههاي اجتماعي، بهرهمندي ارزان از خردجمعي است.
در شبكههاي اجتماعي، امكان بيان ايدهها و نظرها بهصورت داوطلبانه و همزمان تعامل با افكار، سليقهها و نظرهاي ديگران را فراهم آورده و خطكشي بين مخاطب و رسانه را از بين ميبرد و به متخصصان آسيبهاي اجتماعي فرصت ميدهد تا با نفوذ به درون گروههاي اين شبكهها، از وضعيت نگرش و حتي سطح دانش مخاطبان مطلع شوند و به جاي مطرود كردن جوانان در معرض خطر، با تعامل مثبت سازنده و ايجاد جذابيت آنچه در ذهن و پيشنويس برنامه عملياتي خود دارند در همان فضاي تهديد تبديل به فرصت كنند. يكي از مهمترين چالشها و تهديدهاي اين شبكهها از فيسبوك گرفته تا تلگرام، اينستاگرام و واتسآپ و... امكان قرار دادن مطالب (نوشتهها)، اطلاعات و نظرها، عكسها و تصويرهاي ناهنجار عرفي و شرعي است كه ممكن است براي افراد و اعضا خطرناك باشد كه از آن جمله ميتوان به تبليغ انواع آسيبهاي اجتماعي مانند مصرف مواد اعتيادآور، فحشا و... اشاره كرد. آنچه مسلم است اين است كه حتي با وجود فيلترينگ و برخورد سلبي يا قهري بازهم آنان به اين شبكهها دسترسي پيدا ميكنند لذا، بررسي علل و ريشهيابي و توجه به پيامدهاي منفي و تهديدهاي ناشي از آن و در پيش گرفتن راههاي اصلاحي، قطعا نتايج بهتري را به همراه خواهد داشت.
درنهايت وقتي مساله عوارض منفي استفاده از يك شبكه اجتماعي مطرح باشد، كار اساسي آن است كه با جامعه انساني گروه هدف به زبان همان گروه سخن گفت و با تكيه بر مهارتهاي زندگي كه منجر به كاهش تقاضا و فرهنگسازي و آموزشهايي برمبناي صميميت كه متاسفانه يك پديده كمي غريب در اقدامات پيشگيرانه ماست و با اجتماعي كردن مبارزه با همه آسيبهاي اجتماعي و ايجاد فرهنگ كاهش تقاضا (به جاي صرفا مبارزه با عرضه) كاري كنيم كه با مسلح كردن هر خانواده به ابزار تعهد و مسووليتپذيري براي مبارزه اجتماعي با همه آسيبها، به آنان به چشم شركا و همراهان حكومت نگريسته شود تا حتي اگر باران آسيبهاي اجتماعي نيز باريد خانواده ما در امان باشد.