• 1404 چهارشنبه 15 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4347 -
  • 1398 دوشنبه 2 ارديبهشت

كليساي نوتردام همواره در حال تكامل است

بياييد به ترميم آن بينديشيم

فيليپ بال ترجمه فريده وكيلي

 

 

 

آسيب وارده به اين كليساي جامع و با شكوه غم‌انگيز است اما چالش كنوني تطابق مهارت و بصيرتي است كه آن را به وجود آورد.

زبانه‌هاي آتش بر فراز برج‌هاي نوتردام، نگاه‌هاي خيره مردم در حال زمزمه سرودي مذهبي در آن تاريك روشن هوا، تصويري آخر‌الزماني را تداعي مي‌كرد؛ يا حداقل فضاي رمان‌هاي دن براون. نابودي بناي نمادين يك ملت، بسيار ناراحت‌كننده است. بايد هم چنين باشد، خسارت غير قابل جبران ميراث تاريخي 800 ساله غم‌انگيز است. اما نگاه به فاجعه در متن تاريخ به ما نشان مي‌دهد كه عصر ما به طرزي خارق‌العاده در تكريم و تامين مالي بناهاي كهن عمل كرده است و بايد از اين منظر به خود بباليم. اما ما به اين تفكر خو كرده‌ايم كه آثار تاريخي مي‌توانند مادام‌العمر باقي بمانند.

خوشبختانه نوتردام كمتر از آنچه در ابتدا تصور مي‌رفت، آسيب ديده است. پايه و اساس كليسا باقي مانده است و آثار مقدس داخل آن تا حد زيادي نجات يافته‌اند. شايد زماني كه دود و آتش رو به آسمان تنوره مي‌كشيد كسي به يادش نبود كه سقف ساخته شده از الوارهاي جنگلي قرون وسطي، از داخل با طاق‌هاي سنگي بلند و گنبدي شكل پوشانده شده بود. بعضي از آنها فرو ريخته‌اند اما بيشتر آنها به نظر مي‌آيد در جاي خود باقي مانده باشند. شيشه‌هاي قرمز و باشكوه پنجره‌ها، متعلق به قرن 13 (زماني كه كليساي جامع تكميل شد)، شكر خدا سالم مانده است.

نوتردام يكي از مشهورترين كليساهاي سبك گوتيك و نيز در زمره حيرت‌انگيز‌ترين دستاورد معماري زمان خود است. اين كليسا تجسمي است از مهارت‌هاي فني و ژرفاي فلسفي و الهي دوره ناعادلانه و ناخوشنام قرون وسطي: دوره‌اي كه شاهد اولين‌ بارقه‌هاي يك تعصب در نظم جهاني بود و به مرور به ظهور علوم منتهي شد. اما اين تحليل زيباشناختي كم‌و‌بيش مدرن است. «گوتيك» در دوره رنسانس در ابتدا يك واژه موهن محسوب مي‌شد: «جورجيا واساري» نويسنده ايتاليايي اين واژه را در كنار بربريت دوران گذشته به ‌كار مي‌برد (اشاره به قوم گوت كه روم باستان را غارت كرد). وقايع‌نگار انگليسي «جان اولين» كليساهاي گوتيك را مجموعه‌هايي «راهبانه، تاريك، سنگين و غمناك» مي‌دانست.

حتي در روزهاي اوج اين كليساها هيچ طراحي روحاني وجود نداشت. اسقف‌ها ناخشنود از اين فضاي كهنه، براي به‌روزرساني آنها با خشنودي اقدام به ساخت ضمايم، برج‌ها و پنجره‌ها مي‌كردند. حاصل كار معمولا تلاقي نامتجانسي از سبك و ساخت دوره‌هاي متفاوت بود.

در دوران باروك، بسياري از اين كليساها به دليل بازسازي‌هاي غيراصولي دچار فرسايش مي‌شدند. در كليساي نوتردام، مجسمه‌هاي مرمري با شكوه پادشاهان بوربون در محل محراب‌هاي بلند قرون وسطي نصب شده بودند. حوادث ناگوارتري به دنبال انقلاب فرانسه روي داد: ناقوس آهني و كليه يادگاري‌هاي عتيقه و مقدس براي ذوب و ساخت توپ جنگي غارت شد و از كليسا به عنوان انبار استفاده مي‌شد. زماني كه ناپلئون بناپارت در سال 1804 قصد داشت تاج امپراتوري را براي تثبيت خود بر سر بگذارد، كليسا در شرايط اسفباري بود.

معماري گوتيك تنها در قرن 19 مورد توجه قرار گرفت، زماني كه آرشيتكت فرانسوي اوژن ويولت لوداك پيشگام احياي آن شد و نوتردام نمادي شد از مخفيگاه قهرمان گوژپشت ويكتورهوگو. كتاب ويكتور هوگو در سال 1831 كه در فرانسه نوتردام پاريس ناميده مي‌شد، اين تفكر رمانتيك را محبوبيت بخشيد كه كليساهاي جامع گوتيك به دست اسقف‌ها ساخته نشده‌اند بلكه مردم الهام‌بخش ويولت لوداك در ساخت نماد اتحاد مردم فرانسه بودند. اين تفكر درست، اما با توجه به استانداردهاي امروز، او با ترميم‌هاي گسترده اختيارات را سلب كرده و تصاوير غريبي از آليس در سرزمين عجايب نوتردام را ارايه داده است. آنچه ما غالبا از كليساهاي جامع گوتيك دريافت مي‌كنيم، سبك‌هاي چهل تكه به‌هم ريخته به‌همراه فلسفه هر يك از آنها‌ است.

علاوه بر اين، در قرون گذشته زوال و تخريب مي‌توانست توجيهي عقيدتي داشته باشد. يكي از دلايلي كه ما شاهد چنين بناهاي خارق‌العاده‌اي هستيم مسيري است كه در پي آتش‌سوزي‌ها ايجاد شد. بعد از آتش‌سوزي سال 1194 و از بين رفتن ساختماني كه بناي آن در سال 1020 گذاشته شده بود، منشور كليساهاي جامع به دست آمد. آتش‌سوزي روحيه مردم محلي را تخريب كرد: سندي مكتوب در سال 1210 مي‌گويد آنها «اين مردمان غافل براي گناهان خود مجازات شده‌اند، قصر مريم عذرا، عظمت شهر، نماد صلح در كل منطقه، محل منحصر به فرد نيايش را از دست داده‌اند.» آنها بلافاصله با چرخشي مثبت بازسازي را آغاز مي‌كنند. سند ديگري مربوط به اوايل قرن 13 مدعي است كه اينها همه خواست مريم مقدس بوده است: «او بدين‌ترتيب اجازه داد كه كليساي قديمي و نامناسب طعمه شعله‌هاي آتش شود، تا از اين‌رو فضاي كافي براي عبادتگاهي فراهم شود كه معادل آن در سراسر جهان نباشد.» اين يك معجزه الهي بود.

اين داستان در طول قرون وسطي و بعد از آن ادامه داشت: ساختمان‌هاي عظيم معماران بزرگ گوتيك كه فرو مي‌ريختند يا مي‌سوختند، به‌طرز نااميدكننده‌اي با اهمال ترميم مي‌شدند. كليساي جامع در سال 1838 سقف قرون وسطي خود را در اثر آتش‌سوزي از دست داد و اكنون هم كسي نگران به نظر نمي‌آيد كه سقف فعلي موقتي است.

پس از ترميم نوتردام، بايد به‌خاطر بسپاريم كه اين بناهاي باشكوه هميشه بايد در حال تكامل باشند. شايد در هنگام سوگواري براي آنچه از دست داده‌ايم، اين فرصت را بيابيم به جهان‌بيني كه آن را ساخته است بينديشيم: به بلندپروازي، تخيلات، همبستگي عميق مهارت‌هاي فني و اعتقادات معنوي و اين مي‌تواند چالش با ارزشي باشد براي تطابق و تكريم اين ديدگاه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون