فرو نشست زمين
و ناپايداري اجتماعي
مهتا بذرافكن
فرونشست زمين نمادي از استيصال زمين است. بررسيها نشان ميدهد كه تعداد قابلتوجهي از دشتهاي ايران به پايان خط رسيدهاند و با جرات ميتوان گفت كه خطر فروپاشي هراسانگيزترين پيامد خشكاندن رگ حيات زمين در اثر برداشت بيرويه است. نكته مهم و قابل تامل اين است كه اين اتفاق فقط يك حادثه زمينشناختي مخرب براي زمين نيست، فرونشست زمين هراسانگيز است و اين هراس به جامعه منتقل ميشود. پژوهش ميداني در منطقه «ايج» در استان فارس نشان ميدهد كه مردم جوامع پيراموني از شنيدن خبر فرونشست زمين در اين منطقه وحشتزده هستند. اين هراس، تاثير رواني عميقي بر مردم جوامع محلي داشته، گويي زندگي بهتدريج ميميرد. هرجا خبر فرونشست زمين اتفاق ميافتد، فروپاشي رواني جوامع محلي قابل تصور است. لذا مديريت محيطزيست در دشتها نه تنها براي حفظ پايداري زمين از اهميت ويژهاي برخوردار است، بلكه براي پايداري اجتماعي نيز اهميت حياتي دارد. اما چه بايد كرد؟ آيا با تكيه بر تعصبات، جهالتها يا عدم آگاهي از ميزان خطر آنقدر بايد به كشاورزي و كشيدن آب از رگ حيات زمين ادامه داد كه زمين در خويش فرو بريزد؟ بديهي است كه پيش از فاجعه بايد پيشگيري كرد و از اين رو يكي از اساسيترين راهحلهاي موجود، كاهش كشيدن آب از دل زمين است و لذا تعطيلي چاههاي عميق و نيمهعميق در اين دشتها اولين و اساسيترين راه و در عين حال از سختترين تصميمگيريهاست و البته در تمام طول تاريخ بشر براي حيات و بقا تصميمهاي سخت زيادي گرفته و دوام آورده است. بسياري از كارشناسان مساله امنيت غذايي را مطرح كرده و تعطيلي كشاورزي در اين مناطق پرخطر را چالشبرانگيز ميدانند. اما نگاهي به ميزان آب مصرفي براي توليدات محصولات كشاورزي با دستاوردهاي موجود نشان ميدهد كه كشاورزي ايران تخريبگر است و تا پايداري فاصله زيادي دارد. در مناطق پرخطر نيز آب گرانبها صرف كشتهاي استراتژيك نشده و متاسفانه هدر رفته است. باتوجه به فناوريهاي موجود كشاورزي بايد به سمت پايداري رفته و بر محصولات استراتژيك متمركز شود. با وجود فناوريهاي نو امروزه كشاورزي كوچك، پايدار و پرسود دور از دسترس نبوده و ميتوان در مناطق نرمال يا كمخطر با توجه به محصولات كشاورزي استراتژيك امنيت غذايي را تضمين كرد. علاوه بر آن با ترويج شيوههاي جديد كشت كمآب و تحت كنترل مانند كشت گلخانهاي با جايگزيني اقلام پرسود ميتوان كشاورزان را آموزش داد و به سمت كشاورزي پايدار هدايت و متقاعد كرد.
هر چند تصويب و اجراي قوانين بازدارنده و تعيين يك مرجع واحد براي نظارت و مشاركت دادن جوامع محلي در حكمراني آب، تصميمگيري در كنار آموزش و جلب مشاركت مدني نيز بسيار ضروري است. در جاهايي كه خطر فرونشست در مرحله قرمز است بايد جوامع محلي به سمت اشتغالهاي جايگزين با محور توانمنديها و ظرفيتهاي روستا مانند احياي منابع فرهنگي و صنايع دستي، جلب مشاركت كارآفرينان براي راهاندازي اشتغالهاي بدون نياز به آب فراوان، بردن فناوريهاي نو و تقويت زيرساختها به روستاها باتوجه به سرمايه اجتماعي روستاها هدايت كرد و اينها راهحلهاي نسبتا كوتاهمدت جايگزين است. در هر حال درك خطرهاي همهجانبه فرونشست زمين از سوي مردم و مسوولان بسيار مهم است و تلاش جدي ميطلبد، چراكه فرونشست زمين هم پايداري محيطزيست و هم پايداري اجتماعي را به طور جدي تهديد ميكند.