• 1404 دوشنبه 9 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4252 -
  • 1397 دوشنبه 19 آذر

فرانسه سوسياليست يا سرمايه‌داري؟

حسن هادي

خانه عنكبوتي ماركس، انگلس و لنين با آمدن گورباچف فرو ريخت. اين‌بار شايد نوبت نظام سرمايه‌داري است. شايد هم پيش‌بيني ماركس در حال تحقق است كه مي‌گفت: «با هر بحراني پايه‌هاي سرمايه‌داري متزلزل مي‌شود». آنچه در نظام سرمايه‌داري موجب خيزش مي‌شود، انحصارطلبي و توزيع ناعادلانه ثروت است. در نظام سرمايه‌داري و كشورهاي در حال گذار و در حال توسعه، حذف تدريجي طبقه متوسط جامعه و تبديل اقشار به دو دسته فقير و ثروتمند است كه بحران ايجاد مي‌كند. اين خاصيت نظام‌هاي اقتصادي مبتني بر سود است. با نگاهي به نظريات، نظريه‌پردازاني چون آدام اسميت كه بنيان مكتب كاپيتاليسم را طراحي كردند مي‌توان اين ويژگي را به خوبي مشاهده و اين گونه تفسير كرد كه اقتصاد مدرن يعني «دستيابي به سود سرشار از هر طريق ممكن» و اين يعني اينكه هدف وسيله را توجيه مي‌كند. اين نقطه درست همان محل تلاقي ارزش‌هاي پوپوليستي با معيارهاي غير منعطف مادي‌گرايي است. در نظام سرمايه‌داري مدرن هر روز غني، غني‌تر و فقير فقيرتر مي‌شود. انسان تبديل به مدلي از يك ماشين كار شده و ارزش‌هاي وي دچار استحاله مي‌شود، پس از مدتي انسان فاقد روح و ارزش، خود را موجودي بي‌مقدارشده و مسخ شده مي‌بيند. مطالبات انسان مسخ شده در سيستم سرمايه‌داري فقط بهانه‌‌جويي است. در واقع او چيزي نمي‌خواهد نه اضافه حقوق، نه معافيت مالياتي و نه هيچ بخشش مادي ديگري. اين انسان مسخ شده به دنبال خود واقعي از دست رفته‌اش مي‌گردد. همه امتيازات مادي در اين نظام مسكني موقتي است، ربات انساني در كارخانه اين نظام سيري ناپذير است. صاحبان قدرت و مالكان كارتل‌هاي پولساز هيچگاه اين مهم را درك نكرده و نخواهند كرد كه پاشنه‌آشيل نظام سرمايه‌داري مدرن، دور شدن از دموكراسي واقعي و توجه به فطرت پاك بشري است و نه دموكراسي كليشه‌اي كه اقتصاد سرمايه‌داري به آنها ديكته كرده است. در مدل جديد سرمايه‌داري شعائر و حمايت‌هاي بشري تعاريف خشك و بسته‌اي دارند كه پوياپذير و كارآمد نبوده و مبتلا به تكرار و دل زننده شده‌اند. شايد لازمه فرار از اين بحران افتادن در دامان سوسياليست باشد. به فراموشي سپردن مطلق سوسياليست در اقتصاد صرف اسميت كار اشتباهي است. تلفيق سوسياليست و دموكراسي و سرمايه‌داري دولتي، يعني همان مدلي كه سوييس در حال نزديك شدن به آن است، مدل خوبي براي اصلاح و هرس درخت كهنه و دست‌نخورده سرمايه‌داري است. فرانسه بستر مناسبي براي شروع يك تحول در نظام سرمايه‌داري است. روشنفكري و پويش جهت‌دار در فرانسه سبقه‌اي ديرينه و ريشه در انقلاب كبير فرانسه دارد. رهبران سنديكاها و احزاب فعال در فرانسه به خوبي مي‌دانند چگونه در نظام سرمايه‌داري بايد خواسته‌هاي‌شان را پويش نموده و عملي كنند. آنها اين نقطه ضعف سرمايه‌داري را به خوبي درك كرده‌اند. از اين جهت فرانسه شبيه‌ترين كشور به شوروي سابق است. انقلاب 1917 روسيه و انقلاب كبير فرانسه 1789 از جهاتي شبيه به يكديگرند و خاستگاه اين دو انقلاب از لحاظ ساحت و گرانيگاه پيدايش در يك تعريف قرار مي‌گيرند. در هر دو كشور انديشمندان و احزاب فعال در به كرسي نشاندن عقايدشان با برنامه و دقيق عمل مي‌كنند و ديگر اينكه فضاي باز مباحثه‌هاي سياسي- اجتماعي و آزادي بيان در هر دو كشور بسيار مهياست. در روسيه ميدان سرخ مقابل كتابخانه پوشكين سال‌هاست محل تجمع و مباحثات آزاد سياسي است و در فرانسه نيز در شهر پاريس مقابل كتابخانه جرج پمپيدو اين گفتمان‌ها صورت مي‌پذيرد. شايد بايد منتظر باشيم تا انقلابي ديگر در فرانسه رخ دهد تا به آشتي و امتزاج دو مكتب شكست خورده سوسياليسم و سرمايه‌داري منجر شود. يا اينكه بايد منتظر ظهور مكتب ديگري در اقتصاد مريض دنيا بود .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون