معماي بابك!
كسري نوري روزنامه‌نگار
شايد دير يا زود پرونده بابك زنجاني هم بسته شود؛ حالا يا با اعدام يا نقض حكم يا به هر شكل ديگري! اما آنچه فصل مشترك اين پرونده با پرونده‌هاي مشابه ديگر است، شايد اين باشد كه متهم رديف اول در حقيقت متهم رديف اول نيست!
سوءتفاهم پيش نيايد. منظور ايجاد تشكيك و شبهه در مراحل قضايي پرونده نيست، زيرا پرونده بابك زنجاني به‌لحاظ شكل و ماهيت روال درست و قانوني را پيموده تا به حكم منجر شود، اما آنچه در پس ده‌ها جلد پرونده اتهامي بابك زنجاني به شكل يك راز و معما باقي مي‌ماند، اين است كه اولا پول‌ها كجاست و ثانيا چه فرد يا افرادي درحال حاضر روي اين پول‌ها خيمه زده‌اند؟ به زبان بهتر، بابك زنجاني كارگزار چه كساني بوده است؟!
اين‌كه تصور كنيم بابك زنجاني به صفت و توانايي شخصي به چنين اعجوبه مالي و اقتصادي تبديل شده، كمي ساده‌انگارانه و تقليل سطح موضوع به بحث‌هاي خياباني در تاكسي و اتوبوس است.
نه بابك زنجاني و نه امثال او هرگز در قد و قواره‌اي نيستند كه به اين آساني بتوانند بخش عظيمي از ثروت ملت را تصاحب كنند و نم پس ندهند!
نوع واكنش و حرف‌هاي او در جريان محاكمه هم به‌خوبي گواهي مي‌داد كه مستظهر به قدرت سخن مي‌گويد.
بابك زنجاني پيش‌تر ديده بود كه افرادي با جرايمي خيلي كمتر از او در پيشگاه دادگاه نه در قامت يك مدعي كه به عنوان يك مجرم پشيمان حاضر شدند و در نهايت هم سرشان بالاي دار رفت. پس آنچه او را تشجيع و تحريك مي‌كرد در دادگاه به وزير نفت و دولت روحاني حمله كند، چه بود؟!
اعتماد به حمايت روسا يا وحشت از معرفي آنها؟! گزينه وفاداري تا پاي جان را حذف مي‌كنيم كه در دنياي اين آدم‌ها برخي واژه‌ها هيچ معنا و مفهومي ندارند و هر چيزي نرخي دارد!
امثال بابك زنجاني در اين سال‌ها كم نداشته‌ايم. حالا بعضي‌ها به دليل يك اشتباه و توهم، تاريخ مصرف‌شان سرآمد؛ بعضي هم هزينه بده‌بستان‌هاي پشت‌پرده صاحبان اصلي ثروت و قدرت شدند.
البته پرواضح است، سقف پرواز و سطحي كه براي بابك زنجاني تعريف شد، بالاتر از كساني مثل سلطان شكر يا اميرمنصور آريا و امثالهم بود ولي اشتباه زنجاني زماني آغاز شد كه تصور كرد مالك اصلي آن ثروت رويايي است و دست به نمايش و سپس ورود به برخي بازي‌هاي خطرناك زد!
اكنون كه مقام‌هاي قضايي اعلام كرده‌اند اموال بابك زنجاني تكافوي بدهي‌اش را نمي‌دهد و اموال شناسايي شده داخل و خارجي‌اش فقط پنج هزار ميليارد تومان است، مي‌توان اين‌طور نتيجه گرفت كه پشت‌هاي بابك زنجاني به دليل فشار افكار عمومي ، دولت و قوه قضاييه تنها حاضر به عودت پنج هزار ميليارد تومان از ثروت ملي شده‌اند و حالا بقيه مبلغي كه تقريبا معادل همين پنج هزار ميليارد تومان است، چه مي‌شود و كجاست، همان راز و معمايي است كه بايد منتظر ماند و ديد براي هميشه به بايگاني مي‌رود يا اين‌بار خرق عادت شده و از اين پرونده پيچيده رمزگشايي خواهد شد.